بوی ماه مهر این بار در آذر پیچید
_ روزنامه ایران نوشت: زنگ آغاز سال تحصیلی که همیشه اول مهر در مدارس نواخته میشد، امسال اول آذر با حضور دانشآموزان در هوایی بارانی و سرد به صدا درآمد. دیروز خیلی از دانشآموزان با رعایت پروتکلهای بهداشتی سر کلاسهای درس نشستند، برخی معلمان هم بعد از ۲۱ ماه تعطیلی با شور و شوق بار دیگر آموزش حضوری با دانشآموزان را تجربه کردند، البته با توجه به دستورالعملهای اعلام شده همچنان بوفههای مدارس تعطیل است.
در حیاط مدرسه دانشآموزان تکتک در یک گوشه ایستاده و منتظر نواخته شدن زنگ مدرسه هستند و بندرت دستههای دو نفره یا سه نفره در میانشان دیده میشود. در مدرسه پسرانه «فرهنگ» بچهها ماسک زده با رعایت فاصله اجتماعی به ترتیب در صف با نشان دادن کارت واکسن وارد کلاسها میشوند.
احد آقاخانی مدیر مدرسه «فرهنگ» در مورد فراهم کردن محیط آموزشی سالم و امن برای دانشآموزان میگوید: ما دانشآموزان را به پنج گروه دستهبندی کردیم، طوری که در هر کلاس بیش از پنج دانشآموز حضور نداشته باشند. همچنین آموزش حضوری و مجازی را تفکیک کرده ایم یعنی صبحها بچههایی که در مدرسه حضور دارند، ظهر هم میتوانند همراه با بچههایی که امکان حضورشان در مدرسه فراهم نبود مجدد در کلاسهای آنلاین شرکت کنند. این برنامهریزی کار را برای معلمان سخت کرده، اما اغلب معلمان ما حاضر هستند همکاری کنند چرا که معتقدند آموزش حضوری باید از سر گرفته شود. وی در مورد نگرانی والدین برای حضور دانشآموزان در مدرسه میافزاید: اولویت ما سلامتی بچه هاست و تلاش میکنیم شرایط را برای حضور همه دانشآموزان آماده کنیم و این اطمینان خاطر را به والدین میدهیم که تمام پروتکلهای بهداشتی در مدرسه رعایت میشوند. ما پیگیر غیبت دانشآموزانی که شرایط حضور در مدرسه را داشتند، اما حاضر نشده اند، هستیم و علت عدم حضورشان را بررسی میکنیم.
خوشحالی از بازگشایی مدارس
دانشآموزان پس از حضور در کلاس، یکی درمیان در صندلیها مینشینند. سامان رضایی یکی از دانشآموزان در مورد حس بازگشتش به مدرسه میگوید: دلم میخواست به مدرسه برگردم. شبکه «شاد» قطع و وصل میشود. وقتی توضیحات معلم را متوجه نمیشدم نمیدانستم چه کنم و دائماً باید از دوستانم میپرسیدم. دلم برای راه مدرسه و برخی دوستانم که از قبل میشناختم تنگ شده بود.
هادی رستمی یکی دیگر از دانشآموزان میگوید: من واقعاً از مدرسه خوشم نمیآمد، اما در این مدت از بس در خانه ماندم و پلیاستیشن بازی کردم خسته شدم، تمام بازیها را تا انتها رفتهام و دلم میخواست به مدرسه برگردم حتی اگر مجبور شوم بیشتر درس بخوانم. یکی دیگر از دانشآموزان نیز میگوید: من رسماً خدمه خانه شدم. مادر و پدرم شاغل هستند. تا میخواهم کاری کنم مادرم زنگ میزند فلان جا را تمیز کن یا تا پدرت بیاید فلان کار را انجام بده یا برو خرید. دلم برای روزهایی که از مدرسه برمی گشتم و لم میدادم تنگ شده، البته الان بیشتر مادرم را درک میکنم. امیر حسینی که قبل از اینکه زنگ مدرسه بخورد در گوشهای تنها ایستاده بود نیز در مورد بازگشایی مدارس میگوید: من خیلی از بچهها را نمیشناسم، دو سالی هست که مدرسهها بسته است و من تازه وارد این مدرسه شدهام، به نظرم بازگشایی مدارس باعث میشود دوستیها بیشتر شود و آدم از تنهایی دربیاید.
نمیشود به آموزش مجازی تکیه کرد
با نگرانی در هوای سرد شال گردن را به دور گردن پسرش میبندد و او را راهی میکند. سید مرتضی حسینی یکی از والدین است، برای اینکه خیالش راحت شود و شرایط مدرسه را ببیند در مدرسه حضور پیدا کرده است. او در مورد بازگشایی مدارس میگوید: من نگران هستم، اما حس میکنم نمیشود بیش از این به آموزش مجازی تکیه کرد. باور کنید من چند باری پنهانی از مدیر مدرسه خواستهام حتی شده غیرقانونی مدرسه را باز کند، بچه من منزوی شده است. مشکل مهمتر آنکه سؤالات درسیاش را از من میپرسد که من از پاسخ دادن به آن عاجز هستم. من دیپلم نظام قدیم هستم، نه رویم میشود بگویم بلد نیستم نه آنکه بچه را بیپاسخ رها کنم. میگویم حتماً در کتابت هست بگرد پیدا میکنی، اما اغلب مجبورم در گوگل سرچ کنم فلان چیز چیست یا فلان کتاب از کیست.
آموزش حضوری بهتر از آنلاین
ناظمی را میشناختم که قدش به زور ۱۶۰ میشد، او تعریف میکرد وقتی بچههایی که دو سر و گردن از او بلندتر بودند شیطنت میکردند و موقع تنبیه معذرتخواهی میکردند و میگفتند آقا ببخشید دلش میلرزید. علی اعتمادی پشتیبان این مدرسه نیز از لحاظ باطنی حس آن ناظم را دارد و در اینباره میگوید: واقعاً دلتنگ بچهها بودم، حتی با تمام اذیتها و شیطنتهایشان دوست دارم مدرسه دوباره به حالت قبل بازگردد.
در مورد معایب و مزایای آموزش آنلاین بحثهای زیادی شده است. علی نایجی معلم عربی با تأکید بر آموزش حضوری برای دروسی مانند عربی یا ریاضی میگوید: در آموزش حضوری انتقال مطالب بسیار راحتتر است، از آن مهمتر آنکه معلم نظارت بیشتری بر دانشآموز دارد. در آموزش مجازی نمیتوان ارزیابی صحیحی از وضعیت دانشآموز داشت، چون نمیدانیم بچهها هنگام پاسخگویی به سؤالات از چه منابعی استفاده میکنند. مجموع اینها باعث افت علمی بچهها میشود. او در مورد عشق و علاقهاش به تدریس اینگونه میگوید: من برخی روزها آنقدر دلم برای مدرسه تنگ میشد که برای آموزش مجازی هم به مدرسه میآمدم و با اینکه صندلیها خالی بود با خودم تصور میکردم بچههایی که در خانهها پشت مانیتور هستند روی صندلیها نشستهاند.
رعایت پروتکلها در کلاسها
در مدرسه دخترانه اختر در روز اول بازگشایی دانشآموزان بیشتری در مدرسه حاضر شده بودند. زینب شاکری دانشآموز این مدرسه میگوید: هر دو مدل آموزش مفید است. البته با اینکه مشکلات اینترنت وجود داشت، اما ما گروههایی تشکیل دادیم و با همکلاسیها تعامل میکردیم. ولی من برای حضور در مدرسه لحظه شماری میکردم. ما در کلاسمان تمام پروتکلها را رعایت میکنیم تا پدرها و مادرهای بقیه دوستانم هم اجازه دهند آنها به مدرسه بیایند. من تک فرزندم و دلم برای قدم زدنهای موقع برگشت به خانه با دوستانم تنگ شده است.
محسنی معلم ادبیات این مدرسه معتقد است آموزش مجازی کارآیی آنچنانی ندارد. او ادامه میدهد: آموزش حضوری همیشه بوده و خواهد بود، اما شرایطی که در آن هستیم دشوار است. به نظر من آموزشها یا باید کاملاً حضوری شود یا کاملاً مجازی. چرا که زمانی که سر کلاس هستم در یک زمان باید حواسم هم به آنهایی باشد که در کلاس هستند هم آنهایی که در خانه هستند. وقتی اینترنت قطع میشود وقت کلاس حضوری به هدر میرود و همچنین بچههای در خانه عقب میمانند. یا باید رومی روم بود یا زنگی زنگ.
با بازگشایی مدارس میتوان با دیگر والدین ارتباط گرفت
مادر زهره طالبی در اولین روز مدرسه برای آنکه از اوضاع رعایت پروتکلها باخبر شود به همراه دخترش به مدرسه آمده و حتی تا زنگ تفریح در سالن مدرسه منتظر ماند.
او در مورد بازگشایی مدارس میگوید: من دو بچه مدرسهای دارم، واقعاً نگران سلامتی بچه هایم هستم. اما حس میکنم دو دخترم واقعاً عصبی شدهاند و بیدلیل با هم دعوا میکنند. نگرانی اصلی من در مورد دختر دومم است، او تازه وارد کلاس هشتم شده و در پایه جدید وارد گروههای دوستی جدید شده. من برای شناخت دوستانش خیلی نگرانی داشتم و خیلی تحقیق کردم چرا که با دیگر مادرها ارتباط نداشتم و نمیدانستم چگونه پیدایشان کنم. اما با بازگشایی مدارس راحتتر میشود دیگر والدین را شناخت و فهمید بچهها چه دوستانی دارند.
برخی والدین اجازه نمیدهند فرزندانشان واکسن بزنند
مدیر این مدرسه نیز میگوید: مدرسه ما ۲۷۸ دانشآموز دارد و هر روز باید ۹۰ دانشآموز در مدرسه حاضر شوند، اما این محقق نمیشود چرا که نگرانیها هنوز ادامه دارد، از هر کلاس ۳۰ نفره باید ۱۲ نفر در کلاس حضور یابند، اما هنوز خیلی والدین اجازه نمیدهند. برخی راهشان دور است، باید از سرویس استفاده کنند که این هم باز به نگرانی والدین اضافه میکند که در سرویس به کرونا مبتلا شوند. باید پذیرفت خیلی از خانوادهها حتی اجازه ندادهاند فرزندشان واکسن بزند. چه برسد به آنکه اجازه دهند فرزندشان در مدرسه حضور یابد. اما ما در مدرسه تمامی پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکنیم و رعایت این پروتکلها را هم به بچهها آموزش میدهیم تا مدرسه را برای حضور کامل دانشآموزان مهیا کنیم.