بحران جمعیت با چاشنی بحران فارغ التحصیلان دانشگاهی
آشفتگی در نوع شناخت و پذیرش جوانان باعث نامتعادل شدن کسب و کارهای کشور میشود و بازار اشتغال نیز با تورم یا خلاء روبرو میشود که اکنون با توجه به آمارهای ارائه شده در بخش پذیرش دانشجوی پزشکی، هشدارها در باره کمبود پزشک تبدیل باره آژیر قرمز شده است، همانگونه که کاهش جمعیت به واسطه کاهش ازدواج و زاد و ولد در حال تبدیل شدن به بحران جمعیتی است که اگر برای آن هم فکری عاجل نشود، کشور از حیث نیروی کار کارآمد ساقط خواهد شد.
-محمد صفری روزنامه نگار در یاد دادشتی نوشت:یکی از مشکلاتی که در عرصه آموزش دانشگاهی در کشور وجود دارد، اولویت سنجی است.
تا آنجا همگان آگاه هستند، در دنیا دانشگاه ها سعی می کنند تا با نیاز سنجی رشته های دانشگاهی سرمایه گذاری کنند و به پرورش نیروی متخصص بپردازند.
هر رشته ای از دانشگاه ظرفیت خود را دارد که باید بر اساس آن ظرفیت نیاز به آن رشته امکان سنجی شود و بر این اساس برای تعداد ورودی دانشجو نیز تصمیم گیری و برنامه ریزی شود.
بسیاری از دانشجویان کشورمان بر اساس مدرک گرایی وارد دانشگاه می شوند که همین امر باعث می شود تا فارغ تحصیلان دانشگاهی پر تعداد در جامعه ایجاد شود که هر یک در پی شغلی می گردند تا امورات خود را بگذرانند و چون توقعات آنها بالا رفته هر شغلی را نمی پذیرند.
برای ورودی دانشجویان و خروجی فارغ التحصیلان باید برنامه ریزی شود تا بر اساس آنچه که نیاز کشور است اقدام گردد.
اکنون مدتی است که برخی کارشناسان، نمایندگان مجلس و دانشگاهیان نسبت به کمبود پزشک در همه بخش ها هشدار می دهند.
ورود دانشجویان رشته های پزشکی نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده و بر اساس آنچه که گفته می شود، در آینده نه چندان دور شاهد بحران کمبود پزشک در کشور خواهیم بود.
در سال های گذشته که به پیش از انقلاب و پس از انقلاب باز می گردد، شاهد حضور پزشکانی از پاکستان و هندوستان بودیم که نشان از کمبود شدید پزشک ایرانی در تخصص های گوناگون کشور داشت.
در اقصی نقاط کشور می شد پزشکانی را دید که از کشورهای گفته شده حضور دارند حتی در دوران دفاع مقدس نیز چنین پزشکانی را می دیدیم.
اما رفته رفته با افزایش دانشگاه ها و پذیرش دانشجویان پزشکی در کشور، مشکل کمبود پزشک حل شد.
هم اکنون بسیاری از شهرهای کشور با نبود و کمبود پزشک متخصص و حتی عمومی روبرو هستند که باعث مشکاتی برای اهالی آن شهرها شده است.
مردم محروم از پزشک متخصص مجبور هستند تا برای ویزیت به شهرهای بزرگ سفر کنند و این اتفاق هزینه زیادی را به آنها تحمیل می کند.
تمرکز بیشتر پزشکان در کلانشهرها است و همین امر باعث شده تا استان های کم برخورداری چون سیستان و بلوچستان و برخی دیگر از استان ها با کمبود پزشک روبرو باشند.
در بحران کرونا به خوبی کمبود پزشک متخصص در کشور احساس شد ضمن آن که نظام سلامت کشور به خاطر اهمیت زیاد به بخش خصوصی که درآمد بالایی را برای پزشکان دارد، از عدالت در زمینه درمان خارج شده و پول محور گشته است.
بر کسی پوشیده نیست که در مراکز درمانی دولتی خدمات پزشکی در کیفیت مراکز درمانی خصوصی ارائه نمی شود.
هزینه درمان در مراکز خصوصی نیز بدون نظارت به کار خود ادامه می دهد و بر قیمت خدمات خود می افزاید.
وضعیت در بسیاری از مسائل کشور با بی برنامگی در حال حرکت است.
تصمیم گیری و اجرای تصمیمات بدون کارشناسی است که باعث می شود کشور پس از چندی با مشکلات زیاد همراه شود.
تنها با یک مقایسه ساده می توان به بسیاری اشتباهات پی برد.
در سوئیس تنها 20 درصد مردم تمایل به تحصیلات دانشگاهی دارند در حالی که در ایران آمارها بسیار فراتر است.
در ایران سالانه بیش از 230 هزار نفر مهندس فارغ التحصیل می شود اما در ژاپن با توجه به صنعتی و پیشرفته بودن این کشور 160 هزار نفر در این رشته خروجی دارد.
در واقع در نظام آموزشی ایران چه آموزش و پرورش و چه وزارت علوم، تناسبی برای شناخت استعدادها دیده نمی شود.
همین آشفتگی در نوع شناخت و پذیرش جوانان باعث نامتعادل شدن کسب و کارهای کشور می شود و بازار اشتغال نیز با تورم یا خلاء روبرو می شود که اکنون با توجه به آمارهای ارائه شده در بخش پذیرش دانشجوی پزشکی، هشدارها در بره کمبود پزشک تبدیل باره آژیر قرمز شده است، همانگونه که کاهش جمعیت به واسطه کاهش ازدواج و زاد و ولد در حال تبدیل شدن به بحران جمعیتی است که اگر برای آن هم فکری عاجل نشود، کشور از حیث نیروی کار کارآمد ساقط خواهد شد.
بحث جمعیت و جوانان تحصیل کرده آماده برای ورود به بازار کار به هم مرتبط است.
یکی از دلایل کاهش آمار ازدواج دانش آموختگان دانشگاه های پر تعداد کشور است که باعث شده توقعات بالا برود و سلیقه ها نیز برای انتخاب سختگیری بیشتری داشته باشد.
تا آنجا همگان آگاه هستند، در دنیا دانشگاه ها سعی می کنند تا با نیاز سنجی رشته های دانشگاهی سرمایه گذاری کنند و به پرورش نیروی متخصص بپردازند.
هر رشته ای از دانشگاه ظرفیت خود را دارد که باید بر اساس آن ظرفیت نیاز به آن رشته امکان سنجی شود و بر این اساس برای تعداد ورودی دانشجو نیز تصمیم گیری و برنامه ریزی شود.
بسیاری از دانشجویان کشورمان بر اساس مدرک گرایی وارد دانشگاه می شوند که همین امر باعث می شود تا فارغ تحصیلان دانشگاهی پر تعداد در جامعه ایجاد شود که هر یک در پی شغلی می گردند تا امورات خود را بگذرانند و چون توقعات آنها بالا رفته هر شغلی را نمی پذیرند.
برای ورودی دانشجویان و خروجی فارغ التحصیلان باید برنامه ریزی شود تا بر اساس آنچه که نیاز کشور است اقدام گردد.
اکنون مدتی است که برخی کارشناسان، نمایندگان مجلس و دانشگاهیان نسبت به کمبود پزشک در همه بخش ها هشدار می دهند.
ورود دانشجویان رشته های پزشکی نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده و بر اساس آنچه که گفته می شود، در آینده نه چندان دور شاهد بحران کمبود پزشک در کشور خواهیم بود.
در سال های گذشته که به پیش از انقلاب و پس از انقلاب باز می گردد، شاهد حضور پزشکانی از پاکستان و هندوستان بودیم که نشان از کمبود شدید پزشک ایرانی در تخصص های گوناگون کشور داشت.
در اقصی نقاط کشور می شد پزشکانی را دید که از کشورهای گفته شده حضور دارند حتی در دوران دفاع مقدس نیز چنین پزشکانی را می دیدیم.
اما رفته رفته با افزایش دانشگاه ها و پذیرش دانشجویان پزشکی در کشور، مشکل کمبود پزشک حل شد.
هم اکنون بسیاری از شهرهای کشور با نبود و کمبود پزشک متخصص و حتی عمومی روبرو هستند که باعث مشکاتی برای اهالی آن شهرها شده است.
مردم محروم از پزشک متخصص مجبور هستند تا برای ویزیت به شهرهای بزرگ سفر کنند و این اتفاق هزینه زیادی را به آنها تحمیل می کند.
تمرکز بیشتر پزشکان در کلانشهرها است و همین امر باعث شده تا استان های کم برخورداری چون سیستان و بلوچستان و برخی دیگر از استان ها با کمبود پزشک روبرو باشند.
در بحران کرونا به خوبی کمبود پزشک متخصص در کشور احساس شد ضمن آن که نظام سلامت کشور به خاطر اهمیت زیاد به بخش خصوصی که درآمد بالایی را برای پزشکان دارد، از عدالت در زمینه درمان خارج شده و پول محور گشته است.
بر کسی پوشیده نیست که در مراکز درمانی دولتی خدمات پزشکی در کیفیت مراکز درمانی خصوصی ارائه نمی شود.
هزینه درمان در مراکز خصوصی نیز بدون نظارت به کار خود ادامه می دهد و بر قیمت خدمات خود می افزاید.
وضعیت در بسیاری از مسائل کشور با بی برنامگی در حال حرکت است.
تصمیم گیری و اجرای تصمیمات بدون کارشناسی است که باعث می شود کشور پس از چندی با مشکلات زیاد همراه شود.
تنها با یک مقایسه ساده می توان به بسیاری اشتباهات پی برد.
در سوئیس تنها 20 درصد مردم تمایل به تحصیلات دانشگاهی دارند در حالی که در ایران آمارها بسیار فراتر است.
در ایران سالانه بیش از 230 هزار نفر مهندس فارغ التحصیل می شود اما در ژاپن با توجه به صنعتی و پیشرفته بودن این کشور 160 هزار نفر در این رشته خروجی دارد.
در واقع در نظام آموزشی ایران چه آموزش و پرورش و چه وزارت علوم، تناسبی برای شناخت استعدادها دیده نمی شود.
همین آشفتگی در نوع شناخت و پذیرش جوانان باعث نامتعادل شدن کسب و کارهای کشور می شود و بازار اشتغال نیز با تورم یا خلاء روبرو می شود که اکنون با توجه به آمارهای ارائه شده در بخش پذیرش دانشجوی پزشکی، هشدارها در بره کمبود پزشک تبدیل باره آژیر قرمز شده است، همانگونه که کاهش جمعیت به واسطه کاهش ازدواج و زاد و ولد در حال تبدیل شدن به بحران جمعیتی است که اگر برای آن هم فکری عاجل نشود، کشور از حیث نیروی کار کارآمد ساقط خواهد شد.
بحث جمعیت و جوانان تحصیل کرده آماده برای ورود به بازار کار به هم مرتبط است.
یکی از دلایل کاهش آمار ازدواج دانش آموختگان دانشگاه های پر تعداد کشور است که باعث شده توقعات بالا برود و سلیقه ها نیز برای انتخاب سختگیری بیشتری داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *