پلیس تهران را با رویکرد اجتماعی اداره کردم
رئیس پلیس پیشین تهران بزرگ گفت: در سال هشتاد که بنده به پلیس تهران آمدم شرایط اینطور بود که ما در سیصد و شصت و پنج روز سال دویست روزش را در آماده باش بودیم. ولی خوشبختانه نتیجه رویکردی که ما داشتیم این بود که در روزی که ما پلیس تهران را تحویل دادیم هیچ آماده باشی نداشتیم.
مرتضی طلایی رئیس پلیس پیشین تهران بزرگ درباره شرایط بهره گیری از مهارت نیروها و افسران توانمند در دوره مسوولیتش به میزان گفت: زمانی که بنده به پلیس تهران منتقل میشدم هنوز پس لرزههای ادغام کمیته انقلاب اسلامی با شهربانی و ژاندارمری وجود داشت و کارکنان نیروی انتظامی که از سازمان قبلی وارد این تشکیلات جدید میشدند هنوز با هم به هماهنگی کامل نرسیده بودند. بنده در آن مقطعی که وارد پلیس تهران شدم تمام سوابق افسران شهربانی و ژاندارمری و برادران پاسدار عضو کمیته را مورد بررسی قرار دادم. متاسفانه افسران کارآمد، متخصص و توانمند زیادی به واسطه فضایی که در جریان ادغام نیروها شکل گرفته بود از صحنه خارج شده بودند. من همه این نیروهای پرتوان را به نیروی انتظامی بازگرداندنم.
وی ادامه داد: خداوند رحمت کند مرحوم سرهنگ مروت جو را که یکی از همین نیروها بود. ایشان یک افسر خوش نام، زحمتکش و متخصص بود و در هنگام انجام ماموریت دچار سانحه رانندگی شد و از دنیا رفت. مرحوم سرهنگ مروت جو یکی از آن نمونهها بود که از بچههای شهربانی بود. یا جناب سرهنگ رشیدسلطان که از بچههای ژاندارمری بود. در یک ماموریت بسیار دشوار که در یک شهرک بحرانی درست شده بود وقتی بنده به آنجا رسیدم دیدم زن و بچه مردم بیرون آمده اند و طرف مقابل هم با کمک بولدوزر در حال پیش بردن برنامه خودش است. هیچگاه این را از یاد نمیبرم که آنجا به آقای رشیدسلطان گفتم بولدوزر را از صحنه خارج کن. درواقع با حالت تحریک و تحکم میخواستم بحران را خاموش کنم.
رئیس پلیس پیشین تهران بزرگ اضافه کرد: وقتی از آقای رشیدسلطان خواستم این کار را بکند منتظر شدم تا ببینم حالا او برای خارج کردن بولدوزر از صحنه چه کار میخواهد بکند. آقای رشیدسلطان با استفاده از یک نردبان از بولدوزر بالا رفت و راننده را بلند کرد و از بولدوزر پایین آورد و بعد خودش پشت فرمان نشست و بولدوزر را از صحنه خارج کرد. باور بنده این است که اگر قرار باشد چنین افسرانی با این توانمندیها حذف بشوند واقعا منصفانه نیست. برای همین در آن دوره تلاش بنده بازگرداندن این نیروهای توانمند به نهاد پلیس بود. اگر بخواهم نام ببرم افسران زیادی هستند که در آن دوره ما برای بازگرداندنشان تلاش کردیم.
بیشتر بخوانید:
طلایی با بیان اینکه ما آن زمان در میان برادران پاسدار هم نیروهای توانمند زیادی داشتیم افزود: برای مثال آن زمان ما آقای جعفری نسب را داشتیم که ایشان یک افسر اجتماعی مقتدر و خوش فکر بود. در جریان طرح ساماندهی بازار ما به اتفاق آقای جعفری نسب به بازار رفتیم. سر و سامان دادن به وضع چرخ دستیهای داخل بازار و پارکینگ موتورسیکلتها را به طور کامل آقای جعفری نسب انجام داد. من فکر میکنم واقعا این ضروری است و باید از چنین افسران با لیاقتی استفاده کرد. درواقع این هنر مدیریت است که ظرفیتها و استعدادها را شناسایی کند و بتواند به خوبی از این توانمندیها استفاده کند. کسی مثل آقای جعفری نسب در کنار مهارت هایش از چنان صلابت و اقتداری هم برخوردار بود که واقعا در میان فرماندهان پلیس مثال زدنی است.
وی خاطرنشان کرد: ویژگی مشترک همه این افسران توانمندی که ما داشتیم این بود که کارکنانشان آنها را به واسطه منش و رفتارشان دوست داشتند. همین امروز اگر سراغ بچههای دوره مدیریت آقای رشیدسلطان و آقای جعفری نسب یا چهرههای دیگری نظیر سرهنگ عظیم نیا و سرهنگ امینی فر برویم هنوز آن علاقه و صمیمیتی که بینشان برقرار بوده را میتوانیم ببینیم. باور من این است که ما حق نداشتیم به بهانه اینکه این افسران متعلق به دوره قبل از ادغام نیروهای پلیس بوده اند آنها را حذف بکنیم.
رئیس پلیس پیشین تهران بزرگ اذعان داشت: در سال هشتاد که بنده به پلیس تهران آمدم شرایط اینطور بود که ما در سیصد و شصت و پنج روز سال دویست روزش را در آماده باش بودیم. ولی خوشبختانه نتیجه رویکردی که ما برای بازگرداندن این نیروهای توانمند داشتیم این بود که در روزی که ما پلیس تهران را تحویل دادیم هیچ آماده باشی نداشتیم. چون ما همه اتفاقات، مراسمها و گردهماییهایی که اتفاق میافتاد و میتوانست حاشیههایی را به دنبال داشته باشد را اجتماعی کردیم. از جمله سیزده بدر، چهارشنبه سوری یا مراسمها و تجمعات دیگری که وجود داشت را با کمک همین افسران توانمند و خود مردم به صورت فرایندهایی اجتماعی درآوردیم.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *