صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

چطور مراقب سلامت روانی کودکانمان باشیم؟

۲۶ آبان ۱۴۰۰ - ۰۳:۵۰:۰۱
کد خبر: ۷۷۲۹۹۵
همراه با بزرگ شدن کودکان به مرور علائم اختلالات روانی وی نیز تغییر می‌کند و توجه و اطلاع از این تغییرات می‌تواند والدین را در مراقبت از سلامت آن‌ها راهنمایی کند.

_ برای هر پدر و مادری سلامت فرزند یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌ها و مواردی است که مد نظر قرار گرفته می‌شود و این موضوع می‌تواند سلامت روانی باشد و یا حتی سلامت جسمی و ...، اما بعنوان یک پدر و یا مادر چطور می‌توانیم سلامت روانی فرزندان و بخصوص کودکانمان را افزایش دهیم و از آن مراقبت کنیم؟!

سلامت روانی کودکان و اهمیت آن

سلامت روان، سلامت روح، سلامت جسم و ... هر موضوعی که به کودکان و فرزندانمان مرتبط است و ممکن است زندگی آن‌ها را تحت شعاع قرار دهد، در حقیقت می‌خواهیم تاکید کنیم که به همان مقدار که سلامت جسمی کودک دارای اهمیت است سلامت روانی او نیز مهم و با اهمیت است و باید برای تحقق آن تلاش کرد، بخصوص اگر زمانی که موضوع رفتار و تحصیلات وی مطرح باشد.

باید بدانید که یک پنجم از کودکان سالانه یک مشکل روانی را تجربه می‌کنند، زیرا همه اختلالات روانی قابل پیشگیری نیست و می‌توان با انجام برخی از کارها، تا حدودی به حفظ سلامت روانی کودکان کمک کرد.

اختلالات روانی کودک و علائم آن

زمانی که کودک بزرگ می‌شود به مرور علائم اختلالات روانی وی نیز تغییر می‌کند و حتی امکان دارد مشکلاتی در بازی کردن، یادگیری، صحبت کردن و عملکرد یا نحوه برخورد کودک با احساسات بوجود آید.

این علائم اغلب در اوایل کودکی آغاز می‌شود و ممکن است برخی از اختلالات در دوران نوجوانی بروز پیدا کند، اما برای فهمیدن مشکلات سلامت روان، پزشک یا متخصص بهداشت روان به علائم و نشانه‌های کودک و تاریخچه پزشکی و تاریخچه خانواده توجه می‌کنند.

باید به این نکته توجه داشته باشید که حتی در بهترین شرایط نیز امکان دارد، تشخیص تفاوت بین رفتار‌های چالش برانگیز و احساسات سازگار با رشد معمولی کودک و مواردی که سبب نگرانی می‌شوند، دشوار باشد.

البته در این میان یادآوری این نکته حائز اهمیت است که بسیاری از مشکلات همانند اضطراب، نقص توجه و بیش فعالی و افسردگی در دوران کودکی اتفاق می‌افتد و بسیاری از بزرگسالانی که به دنبال درمان این موضوع هستند، متوجه شده اند که این مشکلات در کودکی آن‌ها ریشه دارد و از آن زمان نشات گرفته است.

در صورتی که رفتار کودک برای چند هفته یا بیشتر ادامه داشته باشد، سبب ناراحتی کودک یا خانواده کودک می‌شود و این امر می‌تواند در عملکرد او در مدرسه، خانه و یا دوستان آن اختلال ایجاد شود که در این صورت باید به روانشناس مراجعه کرد و باید به این نکته توجه داشته باشید که رشد عزت نفس می‌تواند سبب بهبود سلامت روانی کودکان شود و این یک موضوع دو بُعدی برای والدین به حساب می‌آید.

نقش والدین در سلامت روان فرزندان خود

تغییر در تفکر و به زبان آوردن حرف‌های منفی در مورد خود یا سرزنش کردن خود در مورد موضوعاتی که خارج از کنترل آنهاست، واکنش‌ها یا احساسات توصیف شده و نارضایتی، نگرانی، گناه، ترس، تحریک پذیری، غم یا عصبانیت، احساس درماندگی، ناامیدی، تنهایی، کاهش تمرکز، افکار منفی، تغییر مکرر در عملکرد مدرسه و تغییر در احساسات می‌تواند نشانه‌ای از بروز مشکلات در سلامت روان کودکان باشد و با توحه به اینکه، سلامت روان تاثیر بسیاری بر روی طرز تفکر، احساس و عملکرد افراد و بخصوص کودکان دارد و با توجه به این موضوع، مراقبت از سلامت روان به همان اندازه اهمیت دارد که داشتن بدن سالم حائز اهمیت است.

از این رو والدین نقش مهمی در سلامت روان فرزند خود دارند، که این وظایف عبارتند از:

آن‌ها می‌توانند با کار‌هایی که می‌گویند و انجام می‌دهند و از طریق محیطی که در خانه ایجاد می‌کنند، سلامت روانی کودکان خود را ارتقا بخشند.

همچنین می‌توانند در مورد علائم اولیه مشکلات سلامت روان اطلاعات کسب کرده و بدانند که برای کمک به کجا مراجعه کنند.

سلامت روان در دوران کودکی به معنای دستیابی به نقاط عطف رشد و پیشرفت و یادگیری مهارت‌های اجتماعی سالم و چگونگی کنار آمدن با مشکلات است. کودکان سالم از نظر روانی کیفیت زندگی مناسبی دارند و می‌توانند در خانه، مدرسه و اجتماع به خوبی عمل کنند.

اختلالات روانی در میان کودکان در سنین مدرسه با تغییرات جدی در نحوه یادگیری، نحوه رفتار یا بروز احساسات نمایان می‌شود که باعث پریشانی و اضطراب می‌شود.

شناخت زودرس و درمان بیماری‌های روانی در کودکان بسیار مهم است.

بیماری‌های روانی پس از بروز، به بخشی منظم از رفتار فرزند شما تبدیل می‌شوند و این امر درمان را دشوارتر می‌کند.

اما دانستن این نکته که کودک دچار مشکل جدی شده است، همیشه آسان نیست.

در حقیقت استرس‌های روزمره می‌تواند سبب تغییر در رفتار کودک شود، بعنوان مثال، ورود یک برادر یا خواهر جدید یا رفتن به مدرسه جدید ممکن است باعث شود کودک به طور موقت تغییر رفتار دهد.

تشخیص اختلالات روانی کودکان

علائم اختلالات روانی با بزرگ شدن کودک به مرور زمان تغییر پیدا می‌کند و امکان دارد شامل مشکلاتی در نحوه بازی کودک، یادگیری، صحبت کردن و عملکرد یا نحوه برخورد کودک با احساسات خود باشد.

این علائم اغلب در اوایل کودکی آغاز می‌شود، اگرچه ممکن است برخی از اختلالات در دوران نوجوانی بروز کند. تشخیص اغلب در سال‌های مدرسه و گاهی زودتر انجام می‌شود.

برای تشخیص مشکلات سلامت روان، پزشک یا متخصص بهداشت روان به علائم و نشانه‌های کودک و تاریخچه پزشکی و تاریخچه خانواده توجه می‌کنند.

حتی در بهترین شرایط ممکن است که تشخیص تفاوت بین رفتار‌های چالش برانگیز و احساسات سازگار با رشد معمولی کودک و مواردی که باعث نگرانی می‌شوند، دشوار باشد.

البته در این میان، یادآوری این نکته نیز حائز اهمیت است که بسیاری از اختلالات همچون اضطراب، نقص توجه و بیش فعالی و افسردگی در دوران کودکی اتفاق می‌افتد و در حقیقت، بسیاری از بزرگسالانی که به دنبال معالجه هستند، متوجه شده اند که این اختلالات در کودکی آن‌ها ریشه دارد.

به طور کلی، در صورتی که رفتار کودک برای چند هفته یا بیشتر ادامه پیدا کند می‌تواند سبب، ناراحتی کودک یا خانواده کودک می‌شود و از سوی دیگر با بروز اختلال در عملکرد او در مدرسه، خانه، یا دوستان خود می‌شود، باید به روانشناس مراجعه کرد.

علائم مشکلات روانی کودکان

کودکان و نوجوانان با یکیدگر متفاوت هستند و از این رو مشکلات آن‌ها نیز با یکدیگر متفاوت است. در حقیقت مشکلات بهداشت روانی می‌تواند منجر به تغییرات جسمی نیز شود، از این رو علائم زیر ممکن است در کودکان دارای مشکلات روانی مشاهده شوند:

تغییرات فیزیکی

سردرد، شکم درد، گردن درد یا درد عمومی بدن و یا حتی کمبود انرژی یا احساس خستگی، بروز مشکلاتی در خوابیدن یا غذا خوردن. انرژی زیاد یا عادت‌های عصبی مانند جویدن ناخن، مکیدن انگشت شست، کم خوابی و.

تغییر در رفتار

تمایل به تنها بودن، گریه کردن، کاهش علاقه به ورزش و یا انصراف از ورزش، بازی‌ها یا کار‌های دیگری که معمولاً از آن لذت می‌برند.

واکنش بیش از حد، یا طغیان ناگهانی عصبانیت یا اشک بر اثر حوادث کوچک، که به نظر می‌رسد ساکت‌تر از حد معمول است، کم انرژی‌تر است.

تغییر در تفکر

گفتن چیز‌های منفی در مورد خود یا سرزنش کردن خود در مورد چیز‌هایی که خارج از کنترل آنهاست. کاهش تمرکزافکار منفی مکررتغییر در عملکرد مدرسه

تغییر در احساسات

واکنش‌ها یا احساسات اغراق شدهناراضایتی، نگرانی، گناه، ترس، تحریک پذیری، غم یا عصبانیت، احساس درماندگی، ناامیدی، تنهایی



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *