رویکرد هوشمندانه در سیاست خارجی
_ محمد صالح جوکار در روزنامه حمایت نوشت: علی باقری معاون سیاسی وزیر امور خارجه کشورمان جمعه هفته گذشته طی مصاحبه با شبکه راشا تودی، هدف ایران از مذاکره با گروه ۱+۴ را به دلیل تحریمهای غیرقانونی و ظالمانه آمریکا دانست و تأکید نمود تا دستیابی به این اقتضائات و رسیدن به نتایج ملموس، با طرف اروپایی گفتگو خواهیم کرد.
در چرایی اتخاذ این راهبرد، باید اندکی به عقب بازگردیم. روشن است که تروئیکای اروپایی نیز همچون آمریکا سابقه نقض عهد را در کارنامه خود دارد. انگلیس، فرانسه و آلمان پس از خروج آمریکا از برجام وعده کردند که ساز و کار مالی خود را موسوم به «اینستکس» برای جبران تحریمهای واشنگتن فعال کنند تا ایران بتواند ملزومات اولیه و نیازهای ضروری خود را از این طریق تأمین نماید. اما بعدها مشخص شد که این کانال مالی حتی در حد ساز و کار «نفت در برابر غذا» هم نیست و پس از آنکه ایران مطمئن شد اروپاییها عزمی برای فعال کردن آن ندارند، روند معکوس کردن تعهدات خود را آغاز کرد.
با این مقدمه باید تأکید کرد که گفتگو با اروپا در مقطع فعلی به معنای رسمیت دادن و پذیرش عملکرد گذشته آنها نیست بلکه به این منظور است که جمهوری اسلامی شرایط خود را از طریق اروپا بهطرف آمریکایی اعلام کند و همزمان این پیام را ارسال نماید که برای دستیابی به حقوق حقه خود هیچگاه میز مذاکره را ترک نکرده است.
آمریکا تا زمانی که همه تحریمها را بر اساس سیاست قطعی جمهوری اسلامی ایران، بهصورت یکجا لغو نکند و مورد راستی آزمایی قرار نگیرد، از اعتبار گفتگوی غیرمستقیم با ایران برخوردار نخواهد شد و حق ورود به عرصه مذاکرات را ندارد. آمریکا در حالی برای بازگشت ایران به مذاکرات بهاصطلاح احیای برجام عجله دارد و علیالدوام از تعلل ایران برای بازگشت به گفتگوها گلایه میکند که اولین کشوری بود که بدون هیچ دلیل محکمهپسندی و درحالیکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی ۱۵ بار پایبندی ایران به تعهداتش را تأیید کرده بود، از برنامه جامع اقدام مشترک خارج شد و تا به امروز نیز هیچ اقدامی برای کاهش فشارها انجام نداده است. «آدیه مو»، قائممقام وزارت خزانهداری آمریکا در نشست «آینده سیاست تحریمهای ایالاتمتحده» رسماً تأکید کرده بود که «ما وظیفهداریم که این ابزار تحریمها» را برای نسلهای بعدی حفظ کنیم. آمریکا تا زمانی که به این جمعبندی نرسد که از طریق تحریم ایران نمیتواند کاری از پیش ببرد، بازگشت این کشور به میز مذاکرات، در حقیقت فراهم کردن مقدمات اجرای دوباره این سیاست است.
این در حالی است که آمریکاییها گویا فراموش کردهاند که حربه فشار حداکثری دیگر کارساز نیست و نمیتواند همه راههای تبادلات تجاری و بازارهای بینالمللی را بهسوی ایران مسدود کند. جمهوری اسلامی در مقابله با تحریمها از تجربه کافی برخوردار شده و توانسته با نگاه به شرق بهویژه انعقاد قرارداد همکاری ۲۵ ساله با چین به ارزش ۴۰۰ میلیارد دلار، حربه فشار اقتصادی را از دست آمریکا بگیرد. علاوه بر این ایران بهتازگی بهعنوان عضو دائم سازمان همکاری شانگهای پذیرفتهشده و قرار است که قرارداد همکاری ۲۰ ساله با ونزوئلا منعقد کند.
از طرفی، آمریکا امیدوار است با حاضر شدن دوباره بر سر میز مذاکرات به هدف طولانی کردن محدودیتها علیه توان دفاعی و منطقهای ایران دست. یابد جک سالیوان مشاور امنیت ملی «جو بایدن» روز گذشته صراحتاً اعلام کرد «رویکرد ما تلاش برای بازگشت به برجام به برجام است تا از آن بهعنوان یک پایه و اساس برای رویارویی با طیف وسیعی از نگرانیها شامل برنامههای موشکی و فعالیتهای منطقهای ایران بپردازیم.»
بنابراین، منطقی نیست کشورمان محدودیتهای مضاعفی را صرفاً به این خاطر که آمریکا قرارداد را نقض کرده، بپذیرد. ضمن اینکه در متن توافق هستهای هیچ اشارهای به دیگر مؤلفههای قدرت جمهوری اسلامی نشده و اینکه کاخ سفید با خروج و سپس ورود مجدد آن هم بهصورت طلبکارانه خواستار اعمال محدودیتهای بیشتر علیه کشورمان شود، بههیچعنوان پذیرفتنی نیست. ضمن اینکه، همین سیاست واشنگتن است که باعث شده ایران برای بازگشت به میز مذاکرهای که آمریکا یکطرف آن باشد، احساس ضرورت نمیکند. از سوی دیگر، آمریکا نمیپذیرد که ضمانت دهد بار دیگر از برجام خارج نشود. این در حالی است که کشور ما خواستار یک ضمانت کاملاً معتبر و قانونی برای پایبندی واشنگتن و شرکایش به «برنامه جامع اقدام مشترک» است. اما از شواهد پیداست که کاخ سفید نه مایل به انجام این کار است و نه اختیار قانونی آن را دارد.
هفتههای گذشته، مؤسس «شورای ملی ایرانیان آمریکا» موسوم به «نایاک» در مطلبی فاش کرده بود که تیم مذاکرهکننده قبلی به این حداقل راضی شده بود که بایدن ضمانت دهد تا پایان دوره ریاست جمهوریاش از این قرارداد خارج نشود، اما او این تقاضا را هم رد کرده. سؤال اینجاست که چرا ایران باید وارد قرارداد با کشوری شود که طرف دیگر حاضر نیست تعهد بدهد آن را نقض نخواهد کرد؟ شاهد این مدعا آن است که «تد کروز» نماینده جمهوریخواه ایالت تگزاس روز گذشته در یادداشتی توئیتری نوشته بود جو بایدن از هیچ اختیار قانونی برای دادن چنین تعهدی برخوردار نیست. هر توافقی با ایران چنانچه به تأیید سنا نرسد و به معاهده تبدیل نشود- چیزی که بایدن میداند اتفاق نخواهد افتاد- بار دیگر توسط هر رئیسجمهور جمهوریخواه دیگر در آینده پاره خواهد شد.
نکته بعدی این است که دولت دوازدهم بهدلیل دیپلماسی نامتوازنی که در گذشته در پیش گرفته بود، تحت فشار منطقهای قرار داشت، اما اکنون از موقعیت متفاوتی برخوردار است و با رایزنی درصدد رفع مشکلات گذشته با کشورهای غرب آسیاست؛ لذا طرح مسائل و بهانههایی همچون نگرانی از رفتار منطقهای ایران، فاقد وجاهت است و این موضوعات به گفته وزیر خارجه کشورمان باید با تعامل و گفتگو میان کشورهای منطقه حل و فصل شود؛ و بالاخره اینکه جمهوری اسلامی با برخورداری از روابط بهتر در سطح منطقهای، ایجاد کریدورهای تجاری دیگر و فعال کردن ظرفیت دیپلماسی اقتصادی مثل گذشته عمل نخواهد کرد و شتابان بهسوی احیای قرارداد مدنظر آمریکا بدون اینکه شروط ایران برآورده شود حرکت نمیکند.