صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

مشهورترین عکس‌های تاریخ چگونه ثبت شدند؟

۰۹ آبان ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۵:۰۱
کد خبر: ۷۷۰۲۳۵
چگونگی ثبت و وقوع لحظه رویداد‌ها در نوع خود بسیار جذاب، خواندنی و دیدنی است.

_ فارس نوشت: این مجموعه ۲۰ عکس معروف به دلیل اهمیت آن‌ها در تاریخ با دقت انتخاب شده است. هر یک از این تصاویر نمادین به شکل گیری تاریخ ما و تغییر دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم کمک کرده است.

در ادامه ۲۰ عکس معروف جهان را با مرور داستان، روایت و چگونگی ثبت آن‌ها مرور خواهیم کرد. عکس‌هایی که هر کدام روایتی جالب و منحصر به فرد دارند که شاید برای ما که سال‌هاست این عکس‌ها را دیده‌ایم، چگونگی ثبت و وقوع لحظه رویداد و سوژه را با این روایات ندانسته‌ایم که در نوع خود بسیار جذاب، خواندنی و دیدنی خواهد بود:

عکس معروف هنری کارتیه برسون
مردی در حال پریدن از گودال
سال ۱۹۳۰

«هیچ چیزی در این دنیا نیست که لحظه‌ای تعیین کننده نداشته باشد.»

هنری کارتیه برسون

هنری کارتیه برسون در این تصویر، یکی از نمادین‌ترین عکس‌های خود، صحنه‌ای را از میان حصار پشت ایستگاه قطار سن لازار در پاریس ثبت کرد. این تصویر نمونه کامل چیزی شد که کارتیه برسون از آن به عنوان «لحظه تعیین کننده» یاد کرد.

از عکاس فرانسوی اغلب به عنوان پدر فوتوژورنالیسم مدرن یاد می‌شود. او اصطلاح «لحظه سرنوشت ساز» را برای اشاره به لحظه‌ای ابداع کرد که در آن عکاس یک ثانیه زودگذر را ثبت می‌کند و آن را در زمان جاودانه می‌کند.

عکس معروف «The Steerage» (محل اسکان فقرا در کشتی)
اثر آلفرد استیگلیتز
سال ۱۹۰۷

«لحظه‌ای طلسم شدم. اشکال مرتبط با یکدیگر را دیدم - تصویری از اشکال، و آنچه در زیر بود... دید جدیدی مرا در بر گرفت.»

آلفرد استیگلیتز

استیگلیتز یکی از مشهورترین عکاسان اوایل قرن بیستم، برای جدی گرفتن عکاسی به اندازه نقاشی به عنوان یک هنر معتبر مبارزه کرد. کار‌های پیشگامانه او به تغییر دید بسیاری از عکس و عکاسی کمک کرد. گالری‌های او در نیویورک آثار خود و بسیاری از بهترین عکاسان روز جهان را به نمایش می‌گذاشت.

تصویر نمادین او «The Steerage» (محل اسکان فقرا در کشتی) نه تنها چیزی را که او عکاسی مستقیم نامید را در بر می‌گیرد -بلکه یک برداشت واقعی از جهان ارائه می‌دهد. همچنین دیدگاه پیچیده‌تر و چند لایه‌ای به ما می‌دهد که انتزاع را از طریق اشکال در تصویر منتقل می‌کند؛ و اینکه این اشکال چگونه با یکدیگر ارتباط دارند.

عکس معروف استنلی فورمن
سقوط برای فرار از آتش‌سوزی
سال ۱۹۷۵

فورمن عکاس معروفی بود که برای «Boston Herald» (روزنامه بوستون هرالد) کار می‌کرد. او در صحنه آتش سوزی حاضر شد. چیزی که با مستندسازی او از نجات یک زن و کودک شروع شد، با فروریختن محل آتش‌سوزی به سرعت تغییر کرد.

در این تصویر که ملاحظه می‌کنید، دو نفر در حال سقوط از ارتفاع هستند و همچنان که در حال سقوط بودند، فورمن به عکاسی ادامه داد. او آن‌ها را معلق در هوا ثبت کرد. فورمن فقط در آخرین لحظه دوربینش را پایین آورد و برگشت وقتی متوجه شد که زنی در حال سقوط از ساختمان است.

این عکس معروف جایزه پولیتزر را برای فورمن به ارمغان آورد. اما میراث جالب آن سوالات اخلاقی است که در مورد اینکه چه زمانی عکاس باید عکاسی را متوقف کند و اینکه آیا انتشار تصاویر ناراحت کننده مناسب است یا خیر، مطرح کرد. همچنین باعث شد بسیاری از شهرداری‌ها قوانین ایمنی فرار از آتش را سخت‌گیرانه‌تر اعمال کنند. اما اینجا شما می‌توانید در این مورد تفکر کنید که آیا عکاسی و ثبت اینچنین لحظاتی به جای کمک کردن حتی به ارزش بردن جایزه پولیتزر ارزشش را دارد یا خیر.

عکس جنجالی کوین کارتر
کودک گرسنه و کرکس
سال ۱۹۹۳

تصویر معروف «کودک گرسنه و کرکس» برنده جایزه پولیتزر است. این عکس مشهور به همان اندازه که به دلیل تأثیر اجتماعی‌اش معروف است، به خاطر مسائل اخلاقی ـ وجدانی در مورد آن و عکاسش مطرح شد تا جاییکه عکاس بر اثر فشار‌های روانی ناشی از انتقادات به زندگی خود پایان داد.

کوین کارتر در سال ۱۹۹۳، عکاس خبرنگار آفریقای جنوبی برای عکاسی از قحطی به سودان سفر کرد. تصویر او از کودکی در حال مرگ از گرسنگی، با کرکسی که بالای سر او انتظار می‌کشد، نه تنها به دلیل موضوع وحشتناک باعث خشم عمومی شد، بلکه انتقادات زیادی را نسبت به عکاس، به خاطر عکاسی از کودک، به جای کمک به او، برانگیخت.

آن روز و هجومی که بعد از آن اتفاق افتاد، آنچنان کارتر را تحت فشار روحی روانی و وجدانی قرار داد تا اینکه در سال ۱۹۹۴ به زندگی خود پایان داد.

برای ثبت این عکس، ظاهراً مادر این کودک دقیقاً در کنار صحنه بوده و کودک هرگز در خطر حمله پرنده نبوده است. توجه داشته باشید که با یک لنز تله فوتو بلندتر نیز عکس‌برداری شده که باعث می‌شود صحنه فشرده‌تر شده و باعث می‌شود پرنده به کودک نزدیک‌تر از واقعیت به نظر برسد.

اگر می‌خواهید درباره این تصویر و عکس‌های بیشتر عکاسی شده توسط عکاسان در آفریقای جنوبی در طول سقوط آپارتاید اطلاعات بیشتری کسب کنید، به «The Bang Bang Club» مراجعه کنید.

عکاس برنده جایزه پولیتزر ادی آدامز
اعدام سایگون
۱۹۶۸

ادی آدامز عکاس برنده جایزه پولیتزر، در خیابان‌های سایگون ویتنام در ۱ فوریه ۱۹۶۸ در حال عکاسی از ویرانی‌های جنگ بود.

با این باور که او شاهد اعدام معمولی یک زندانی است. از ویزور (دریچه) دوربینش نگاه کرد تا صحنه را ثبت کند. اما آنچه او به دست آورد، ترور تصادفی و ناگهانی این زندانی بود. این عکس نمادین به یکی از قدرتمندترین تصاویر جنگ ویتنام تبدیل شد. همین عکس به تقویت جنبش ضد جنگ و پایان دادن به دخالت آمریکا در جنگ کمک کرد، زیرا در تصویری وحشتناک از جنگ ویتنام و زندگی کابوس‌وار مردم این کشور و وسعت خشونت در حال رخ دادن را به تصویر می‌کشید.

پرتره نمادین یوسف کارش
وینستون چرچیل
سال ۱۹۴۱

«زمانی که به دوربینم برگشتم، او چنان جنگ‌طلب به نظر می‌رسید که می‌توانست مرا ببلعد. در همان لحظه بود که عکس را گرفتم.»

یوسف کارش

چرچیل پس از حمله به «پرل هاربر»، به اتاوا رسید تا از کمک‌های متحدین تشکر کند. غافل از اینکه یک عکاس مامور شده بود که پرتره او را بگیرد، چرچیلی که همیشه از برداشتن سیگارش امتناع کرد. سپس عکاس آماده شد، به سمت چرچیل رفت، سیگار را از دهانش برداشت و عکس معروف خود را با اخم گرفت.

چرچیل در مورد همین عکس به یوسف کارش عکاس گفت: «شما حتی می‌توانید یک شیر در حال غرش را برای عکاسی ثابت نگه دارید.»

این تصویر یکی از پرتره‌های سیاسی است که به طور گسترده بازنشر شده است. این به عکاسان اجازه می‌دهد تا پرتره‌های صادقانه‌تر و حتی انتقادی‌تری از رهبران سیاسی بگیرند.

نیک اوت
وحشت جنگ
سال ۱۹۷۲

«وحشت جنگ ویتنام که توسط من ثبت شد، نیازی به اصلاح نداشت.»

نیک اوت

نیک اوت، عکاس جنگ در ۲۵ مایلی شمال غربی سایگون، یکی از دلخراش‌ترین تصاویر تاریخ جنگ ویتنام را ثبت کرد. بیشتر اوقات، چهره کسانی که از آسیب‌های جانبی جنگ رنج می‌برند دیده نمی‌شود.

اما تصویر دلخراش «فان تی کیم پوک» ۹ ساله دنیا را وادار به دیدن کرد. او که قربانی بمب‌های ناپالمی بود که آمریکا بر سر آنان ریخت، بعداً توسط همین عکاس کمک شد و تحت درمان قرار گرفت و از مرگ نجات یافت.

در زمان انتشار این عکس در سال ۱۹۷۲، بسیاری از روزنامه‌ها مجبور شدند سیاست‌های خود را در مورد نشان دادن اینچنین تصاویری تغییر دهند. این تصویر تا به امروز بحث برانگیز است، اخیراً به همین دلایل برای مدت کوتاهی از فیسبوک حذف شد.

نیک اوت در سال ۱۹۷۳ برای این عکس معروف برنده جایزه پولیتزر شد.

عکس معروف مارگارت بورک وایت
گاندی و چرخ نخ‌ریسی
سال ۱۹۴۶

در سال ۱۹۴۶ به مارگارت بورک وایت، اولین عکاس زن مجله «LIFE» (لایف/زندگی)، فرصت نادری برای عکاسی از مهاتما گاندی داده شد. این فرصت رویایی به سرعت به یک کابوس تبدیل شد. او قبل از دسترسی به رهبر ایدئولوژیک هند مجبور شد بر بسیاری از چالش‌ها غلبه کند. از جمله برای چرخاندن چرخ نخ‌ریسی معروف گاندی.

پس از گرفتن دو عکس ناموفق، به دلیل مشکلات فنی، بار سوم بورک وایت بالاخره موفق به ثبت این عکس شد.

این تصویر نمادین از گاندی و چرخ ریسندگی کمتر از دو سال قبل از ترور او گرفته شده است.

تصویر معروف لوئیس هاین
دختر کارخانه نساجی
سال ۱۹۰۸

کمیته ملی کار کودکان در سال ۱۹۰۴ برای مبارزه برای حقوق کودکان کارگر در ایالات متحده تاسیس شد. آن‌ها متوجه شدند که قدرتمندترین ابزاری که دارند نشان دادن چهره واقعی این کودکان است. آن‌ها معتقد بودند که دیدن این تصاویر از کار کودکان باعث بیدار شدن شهروندان برای مطالبات تغییر می‌شود.

زمانی که لوئیس هاین، عکاس تحقیقی، با سادی فایفر، یکی از کوچکترین بچه‌های محل کار روبرو شد. او تنها با ۴۸ اینچ قد ایستاده بود، و عکاس می‌دانست که عکسی را ثبت می‌کند که دیدگاه مردم را تغییر خواهد داد.

این عکس همراه با عکس‌های دیگر بخش مهمی از کمپینی بود که منجر به تغییر قانون شد. نتیجه آن کاهش ۵۰ درصدی تعداد کودکان کار در یک دوره ۱۰ ساله بود.

گدای کور
اثر پل استرند
سال ۱۹۱۶

تصویر پیشگامانه پل استرند از یک زن نابینا، پرتره‌ای صادقانه بود که از پرتره‌های ژست رسمی‌تر آن زمان فاصله گرفت.

استرند نه تنها لحظه‌ای از زمان را در دوره‌ای که کشوری به دلیل موج مهاجرت به سرعت در حال تغییر بود به تصویر کشید، بلکه همچنین اولین تصویری را گرفت که راه را برای سبک جدیدی در عکاسی خیابانی هموار کرد.

اولین عکس تاریخ
اثر ژوزف نیسفور نیپس
نمایی از پنجره در لو گراس
حدود سال ۱۸۲۶

این اولین عکس تاریخ است که توسط جوزف نیسفور نیپس گرفته شده است.

نمایی از پنجره در منطقه لو گراس در حدود سال ۱۸۲۶. جالب است که این اولین عکس دائمی که تا کنون گرفته شده توسط یک هنرمند عکاس نبوده، بلکه توسط مخترع ژوزف نیسفور نیپس بوده است. بله او یک مخترع بود. شیفتگی او به چاپ باعث شد در سال ۱۸۲۶ یک دوربین دارای تاریکخانه در استودیوی خود در فرانسه راه اندازی کند.

اولین عکس ثبت شده در تاریخ توسط ژوزف تحت نام «اصطبل و کبوترخانه» به روش طرح نگار نوری در سال ۱۸۲۶ گرفته شد. ژوزف این تصویر را که به مدت هشت ساعت نوردهی شده بود، با استفاده از دوربین تاریکخانه‌ای ثبت کرد. صحنه پنجره روی یک بشقاب مسی تابانده شد و یک کپی خام از صحنه بیرون پنجره ارائه شد. به همین دلیل است که تصویر تا حدودی گیج کننده است، زیرا خورشید در طول نوردهی در سراسر حیاط حرکت کرده و باعث ایجاد سایه‌هایی در دو طرف شده است.

کار‌های پیشگامانه او راه را برای توسعه عکاسی مدرن هموار کرد.

جیمز نچتوی
قحطی در سومالی
سال ۱۹۹۲

خواننده مجله نیویورک تایمز با دیدن تصویر ناچتوی: «به جرات می‌گوییم که بدتر از این نمی‌شود!»

جیمز ناچتوی، خبرنگار عکاسی که نمی‌توانست برای مستندسازی قحطی سال ۱۹۹۲ در سومالی مأموریتی بگیرد، تصمیم گرفت به تنهایی برود.

وی با حمایت صلیب سرخ روی زمین، وحشت قحطی را به تصویر کشید. این، ترسناک‌ترین تصویر او، زنی را با چرخ دستی در انتظار بردن به مرکز تغذیه به تصویر می‌کشد.

پس از انتشار تصاویر دلخراش، صلیب سرخ بزرگترین موج حمایت عمومی از زمان جنگ جهانی دوم را دریافت کرد و توانست یک و نیم میلیون نفر را نجات دهد.

عکس نمادین آلبرتو کوردا
از چه گوارا
سال ۱۹۶۰

آلبرتو کوردا، عکاس، زمانی که دو فریم از همکار جوان فیدل کاسترو گرفت، فکرش را نمی‌کرد که این تصویر تبدیل به یک تصویر نمادین در تمام دنیا شود.

هفت سال پس از مرگش، پرتره او از چه‌گوارا تبدیل به تصویری نمادین از شورش و انقلاب برای مردم سراسر جهان شد که تا امروزه نیز در فرهنگ کوبا و در سراسر جهان رایج است.

در اینجا دو تصویر که در کوبا گرفته شده و در فتوشاپ ترکیب شده‌اند را مشاهده می‌کنید. شما می‌توانید پرتره‌هایی از چه‌گوارا را در سراسر این کشور بیابید که شبیه به تصویر کوردا هستند.

فیلیپ هالسمن
سالوادور دالی
سال ۱۹۴۸

فیلیپ هالسمن این عکس معروف «Dalí Atomicus» (سالوادور دالی) را در سال ۱۹۴۸ گرفت.

کار و زندگی فیلیپ هالسمن این بود که جوهره کسانی را که از آن‌ها عکس گرفته بود به تصویر بکشد. او که می‌دانست قرار نیست یک پرتره استاندارد از سالوادور دالی پر زرق و برق ثبت شود، تصمیم گرفت چیزی خارق‌العاده خلق کند.

هالسمن حتی زن و دخترش را به کار گرفت تا در انداختن گربه‌ها و آب به داخل قاب کمک کنند. پس از گرفتن۲۶ عکس، آن‌ها سرانجام این تصویر را گرفتند که بازتابی از آثار هنری خود دالی است.

لازم به ذکر است که عکاسی در آن دوران تنها یک قاب ثابت بود، بنابراین باید تمام ایده و حرکت و تصویر در یک فریم انجام و ثبت می‌شد، هیچ فتوشاپی وجود نداشت!

هالسمن و دالی هر دو حس غیرمعمولی از سبک و خلاقیت داشتند از نظر خیلی‌ها این دو آدم‌های غیرعادی و عجیبی بودند. آن‌ها در پروژه‌های زیادی با هم همکاری کردند، از جمله هالسمن که یکی از نقاشی‌های دالی از جمجمه را با استفاده از پیکره‌های برهنه انسان بازسازی کرد.

هالسمن به شکل‌گیری عکاسی پرتره مدرن کمک کرد. تصاویر او از دالی، آلبرت انیشتین، مرلین مونرو و آلفرد هیچکاک قالب عکاسی را تغییر داد و عکاسان را تشویق کرد تا با سوژه‌هایشان همکاری کنند.

دوروتا لونژ
مادر مهاجر
​سال ۱۹۳۶

دوروتا لونژ در مأموریتی برای اداره اسکان مجدد مأمور شد تا از وضعیت اسفبار کسانی که بیشترین آسیب را از رکود بزرگ در سال ۱۹۳۶ متاثر شده بودند، عکس بگیرد.

در این عکس مشهور، لانگ تامپسون ۳۲ ساله فرزندان خردسالش را محکم در آغوش گرفته و بیننده، سختی و شرایط طاقت فرسا را در صورتش می‌بیند و حس می‌کند که انگار بسیار پیرتر از سنش به نظر می‌رسد.

پس از بازگشت، عکس لانگ که اکنون مشهور است، تبدیل به نمادین‌ترین تصویر از بین ۱۶۰۰۰۰ عکسی شد که برای ثبت این دوران ناامید کننده گرفته شده است.

دولت با دیدن رنج‌ها وارد عمل شد و ۲۰۰۰۰ غذا برای ساکنین این منطقه ارسال کرد.

ادوارد مایبریج
اسب در حرکت
سال سال ۱۸۷۸

ادوارد مایبریج از سوی فرماندار کالیفرنیا مامور شد تا از صحنه حرکت اسب عکس بگیرید و این فرضیه را اثبات کند که اسب در هنگام چهارنعل تاختن در هوا معلق می‌شود.

مایبریج تکنیکی را برای گرفتن اسب با استفاده از نوردهی به مدت کسری از ثانیه توسعه داد. او ۱۲ دوربین در یک ردیف قرار داد که از اسبی که در حال تاختن بود، برای عکاسی متوالی فعال می‌شدند.

مجموعه تصاویری که مایبریج ثبت کرد فقط ثابت نکرد که یک اسب واقعاً پرواز می‌کند. آن‌ها همچنین پیشگام راه جدیدی برای استفاده از عکاسی با فناوری‌های جدید برای ثبت وقایع شدند.

این روش راه را برای توسعه انیمیشن و تصاویر متحرک هموار کرد.

دبلیو یوجین اسمیت
پزشک روستا
سال ۱۹۴۸

«من به دنبال تصاحب سوژه نیستم، بلکه به دنبال این هستم که خودم را به آن بسپارم.»

دبلیو یوجین اسمیت

هدف اسمیت این بود که دنیا را از منظر سوژه‌هایش ببیند و بینندگانی که به کار‌های او نگاه می‌کنند همین کار را انجام دهند. این تصویر با عنوان «پزشک روستا» پس از صرف ۲۳ روز زمان عکسبرداری و ثبت شده است.

اسمیت با دنبال کردن پزشک در اطراف و شناخت واقعی او، توانست ماهیت سوژه خود را از طریق یک فریم به تصویر بکشد. این تصویر و مقاله همراه آن الگویی برای فرمی شد که بسیاری در آن زمان از این روش تقلید کردند.

این تصویر بخشی از گزارش تصویری بزرگی بود که استاندارد جدیدی را برای این ژانر عکاسی، یا همان عکاسی خبری ایجاد کرد.

رابرت کاپا
سرباز در حال افتادن (مردن بر اثر تیر خوردن)
سال ۱۹۳۶

تصویر کپا از یک شبه‌نظامی اسپانیایی که در حال گلوله خوردن است بدون اینکه عکاس از ویزور (چشمی دوربین) خود نگاه کند گرفته شده است.

این تصویر که با نگه داشتن دوربین بالای سر در سنگر گرفته شده، عکاسی از جنگ را به سطح متفاوتی می‌برد. بلافاصله پس از آن، روزنامه نگاران به طور رسمی در یگان‌های ارتش جاسازی شدند، زیرا اهمیت عکاسی و ضبط و مستندسازی وحشت‌های جنگ به سرعت درک شد.

هارولد ادجرتون
تاج قطره شیر
​سال ۱۹۵۷

هارولد اجرتون، پروفسور مهندسی برق، مجموعه‌ای از آزمایشات را در آزمایشگاه MIT خود آغاز کرد و دوربینی را اختراع کرد که از لحظه‌ای زودگذر در تاریکی عکس می‌گرفت.

ترکیبی از نور با تکنولوژی بالا و شاتر دوربین که عکاس را قادر می‌سازد لحظه‌ای را که با چشم غیرمسلح نامرئی است ثبت کند. او یک قطره چکان در کنار یک تایمر به همراه دوربینش نصب کرد.

عکس استاپ موشن او توانست تاثیر یک قطره شیر بر روی میز را ثبت کند و اهمیت عکاسی را در جهان و پیشرفت درک انسان از دنیای فیزیکی پیرامون را تثبیت کند.


برچسب ها: عکس عکاس

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *