صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

هوشمندی حزب‌الله

۲۸ مهر ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۵:۰۱
کد خبر: ۷۶۷۵۴۴
حسن هانی زاده در یادداشتی نوشت: مقاومت با توجه به تجربه گذشته و درایتی که در مدیریت بحران از خود نشان داده، وارد درگیری نظامی داخلی نخواهد شد و در پازل دشمن بازی نخواهد کرد.

_ حسن هانی زاده در روزنامه حمایت نوشت: سخنرانی دوشنبه‌شب «سید حسن نصرالله»، دبیر کل مقاومت اسلامی لبنان که حدود ۱۰۰ دقیقه به طول انجامید و ناظر به حوادث خون‌بار «الطیونه» بود، نکات جدیدی پیرامون آمادگی حزب‌الله برای رویارویی با هر نوع بحرانی را در بر داشت. برخلاف خطابه‌های تلویزیونی گذشته، سید مقاومت با عتاب درباره توطئه امنیتی علیه لبنان سخن گفت و با اعلام اینکه حزب‌الله ۱۰۰ هزار رزمنده آماده نبرد دارد، هم به «سمیر جعجع»، رئیس حزب «قوات اللبنانیه» (عامل تیراندازی به معترضان به روند قضایی انفجار بیروت) و هم حامیان خارجی‌اش نسبت به آغاز جنگ داخلی هشدار ویژه داد.

این شخصیت برجسته در بخشی از سخنرانی خود گفت: «ما برای نخستین بار شمار نیرو‌های رزمنده خود را اعلام کردیم؛ نه برای تهدید، بلکه برای جلوگیری از جنگ داخلی. حزب‌الله، عامل مثبتی برای مسیحیان است و عامل تهدید آنان نیست. خطاب به رئیس القوات (سمیر جعجع) هم باید بگویم که محاسباتت اشتباه است. همان‌گونه که در سایر جنگ‌هایت، اشتباه کردی و شکست خوردی... حکومت و کل مردم لبنان باید در برابر این قاتل خون‌ریز و جنایتکار تجزیه‌طلب بایستند تا از جنگ داخلی جلوگیری شود».

برای تحلیل دقیق‌تر اوضاع لبنان، لازم است کمی به عقب بازگردیم. حزب‌الله از فردای انفجار مشکوک بندر بیروت، خواستار تحقیقات منصفانه و عادلانه برای محاکمه عوامل این انفجار شد در حالی که آمریکا برای این ماجرا، سناریوی دیگری چیده بود. «دوروتی شیا»، یک روز پس از آن تراژدی سهمگین، روی ویرانه‌های انفجار ایستاد و خطاب به خبرنگاران گفت: «بوی جنگ داخلی را استشمام می‌کنم، برای جلوگیری از آن حزب‌الله باید خلع سلاح شود»! فردای آن روز، یک ناو انگلیسی در بندر کناره گرفت و سربازان ملکه وارد خاک لبنان شدند. چندی بعد، «امانوئل مکرون»، رئیس‌جمهور فرانسه در محل حادثه، شوآف کرد و خود را منجی اوضاع نابسامان لبنان معرفی نمود.

از سوی دیگر، «طارق بیطار» قاضی پرونده انفجار بیروت از طرف سفیر آمریکا به‌عنوان «خط قرمز» معرفی گردید و فضای مجازی لبنان پر شد از عکس این مقام مداخله‌گر آمریکایی که پوستری با این مضمون به دست گرفته بود. این پالس قوی از سوی سفیر آمریکا، کاملاً روشن کرد که روند قضایی پرونده از حالت عادی خارج‌شده و کاخ سفید با سیاست تحریم و دامن زدن به بحران‌های داخلی از یک‌سو و هدایت جریان قضایی علیه مقاومت از سوی دیگر، درصدد ایجاد هرج و مرج و ترغیب حزب‌الله به جنگ داخلی است.

مقاومت، پس از تیراندازی به‌سوی معترضان به روند سیاسی پرونده و شهادت ۷ نفر، صراحتاً اعلام کرد که لباس جنگ داخلی نخواهد پوشید و دبیر کل حزب‌الله نیز حجت را بر طرف‌های داخلی تمام کرد. این اتفاق دقیقاً مخالف چیزی بود که برای لبنان طراحی‌شده بود چراکه محور عبری، عربی، غربی انتظار داشت حزب‌الله به انتقام خون هوادارانش، وارد جنگ داخلی شود. با کلید خوردن جنگ، فاز بعدی عبارت بود از حمله رژیم صهیونیستی به لبنان و برپا شدن یک جنگ تمام‌عیار.

این در حالی است که تا پیش از این، بسیاری از کشور‌های منطقه به‌ویژه عربستان و امارات به لبنان نفت صادر می‌کردند، اما از یک سال پیش به این‌سو، با اشاره آمریکا این فرایند قطع شد تا سیاست فشار بر مردم، شاهد یک گام مهم باشد. آنچه از سوگیری قضایی در مخالفت با حزب‌الله به دست می‌آید را اگر در کفه فضاسازی قارون‌های منطقه، رژیم صهیونیستی و غرب قرار دهیم، نتیجه‌ای جز مقصر جلوه دادن مقاومت در مشکلات و مصائب لبنان به دست نمی‌آید.

سیاه نمایی و جنگ تبلیغاتی سنگین، اما نتیجه عکس داد و حزب‌الله هوشمندانه، ابتکار عمل را به دست گرفت. ورود پنج محموله سوخت صادراتی ایران از سوریه به لبنان و برنامه‌ریزی برای تأمین برق این کشور از سوی کشورمان، حاکی از آن بود که مقاومت با موفقیت توانسته بر پروژه فلج کردن اقتصاد لبنان فائق آید.

در حقیقت پس از ناموفق بودن حصر اقتصادی لبنان بود که قاضی بیطار وارد گود شد و با جعل اسناد و افترا، اتهاماتی را علیه حزب‌الله مطرح کرد. این ماجرا یادآور دادگاه ترور رفیق حریری است که نوک پیکان آن، سلاح مقاومت را نشانه رفته بود. این بار نیز این دادگاه آمریکایی به بهانه محاکمه کردن عوامل دخیل در انفجار بیروت، مقاومت را متهم کرد و با ترکیب سناریوی فشار اقتصادی و تحریک عمومی برای آشوب همه‌جانبه در داخل، پروژه سنگین‌تری را به جریان انداخت که تابه‌حال ناکام بوده است.

این در حالی است که به خاک و خون کشیده شدن هواداران جنبش امل و حزب‌الله با غرض بلواسازی در لبنان توسط مزدوران سمیر جعجع، یادآور تراژدی «عین الرمانه» در ۱۳ آوریل ۱۹۷۵ بود. در آن سال، یک اتوبوس حامل مسافران فلسطینی و لبنانی هنگام عبور از مقابل کلیسای کتائبی در عین الرمانه، موردحمله قرار گرفت و همه سرنشینان آن اعم از بزرگ و کوچک قتل‌عام شدند. احزاب چپ که داعیه خونخواهی داشتند، سلاح به دست گرفته و برای انتقام‌جویی، آتش جنگ را برافروختند؛ به‌نحوی‌که جنازه عده زیادی در خیابان‌ها روی زمین به خون غلتید و اگر هوشیاری و پادرمیانی امام موسی صدر نبود، تعداد بیشتری از مردم کشته می‌شدند. بر این مبنا، توطئه آمریکا و جریان ۱۴ مارس به این زودی تمام نمی‌شود و این احتمال وجود دارد که انفجار‌ها و ترور‌های فیزیکی سیاستمداران لبنانی را در آینده شاهد باشیم.

در نگاه کلان، ایجاد خط ناامنی در مجاورت ایران شامل مناطق شیعه‌نشین افغانستان و غرب آسیا ازجمله در عراق، سوریه و لبنان، توطئه‌ای از پیش طراحی‌شده به‌منظور ترسیم یک کمربند بحران پیرامون جمهوری اسلامی است. نفوذ صهیونیست‌ها در دولت‌های مرتجع منطقه، برگزاری نشست عادی‌سازی در اقلیم کردستان را نیز باید در همین چارچوب ارزیابی کرد چراکه دشمن در پی بحران سازی جدید در منطقه است.

با این حال، حزب‌الله در کسوت یک قدرت منطقه‌ای با قدرت تغییر معادلات، کارت‌ها و برگ‌های برنده زیادی دارد که حتماً در فرصت مناسب از آن‌ها رونمایی خواهد کرد، اما آنچه مسلم است اینکه مقاومت با توجه به تجربه گذشته و درایتی که در مدیریت بحران از خود نشان داده، وارد درگیری نظامی داخلی نخواهد شد و در پازل دشمن بازی نخواهد کرد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *