در مصاف با جریان تحریم و تحریف
_ پرویز سروی در روزنامه حمایت نوشت: در هر مقطعی که موضوع تحریمها و علل و عوامل پدیدارکننده آن مطرحشده و به جریان رسانهای و خبری مبدل گردیده، برخی بهجای بحث درباره ریشهها، به حواشی گمراهکننده پرداختهاند. در طول مذاکرات هستهای که گروهی اصل این جریان را رافع همه محدودیتهای جمهوری اسلامی میدانستند، حتی ارزشهای انقلابی بهعنوان یکی از مؤلفههای ایجادکننده تحریم مطرح شد و اینگونه وانمود گردید که مبارزه با استکبار بهخودیخود، هزینهزاست. بعضی نیز صرف مذاکره را سنتی برگرفته از سیره اهلبیت (ع) دانستند!
بنابراین اگر بخواهیم نسبت تحریف با تحریم را مشخص کنیم باید بگوییم که گاهی مقدمه تحریم، تحریف است. به این مفهوم که برای اثربخش بودن و مؤثر افتادن تحریم، ابتدا نیاز است که تحریف در لایههای مختلف ایجاد شود. این سناریو در گذشته یکبار اتفاق افتاد و اکنونکه دولت در حال جمعبندی و ارزیابیهای نهایی در خصوص مذاکرات است دوباره به جریان افتاده است.
جریان رسانههای هوادار غرب را که تحلیل کنیم، کلیدواژه همه آنها یک چیز است. اصرار بر عقبگرد از حقطلبی، مبارزه و مقاومت و اینکه تاوان ایستادگی، تحریم است. برای خروج از این وضعیت و رفع تحریم باید همرنگ جماعت شویم و دست از مواضع انقلابی و حقطلبانه! برداریم. جریان تحریف در عقیده و گفتار معتقد است که مقاومت و مخالفت با استعمارگران عصر حاضر، باعث پیشرفت و موفقیت نمیشود بلکه فقر و فلاکت را به بار میآورد. حامیان این تفکر عقیدهراسخ دارند که اصل و اساس انقلاب اشتباه بوده و بر این مبنا، همه ناکارآمدیها و مشکلات کشور را برای جریان انقلابی فاکتور میکنند!
در سالهای گذشته، این روایت را تبلیغ میکردند که، چون راهحلهای بکار گرفته شده تاکنون جواب نداده و از طرفی، کسانی مسئولیت دیپلماسی کشور را بر عهده داشتند که زبان دنیا را بلد نبودند، بنابراین لازم است که متواضعانه و بدون هیچ ادعایی با قدرتهای بزرگ گفتگو کنیم و برای خارج شدن از این وضعیت، همه شرایط آنها را بپذیریم!
در واقع شالوده این تحریف بزرگ، عبارت است از اینکه همه گرفتاریهای کشور، محصول ندانستن زبان دنیا بوده و، چون رابطه با کدخدا نادیده گرفته شده، باید شرایط مطابق میل کشورهای بزرگ جهان، متحول شود. علیرغم اینکه این اتفاق در برخی موارد افتاد و در جریان مذاکرات گذشته، بعضاً خطوط قرمز تعیینشده از سوی نظام، نادیده گرفته شد، اما وضعیت تحریمها حتی شدیدتر از زمانی شد که اساساً توافقی به نام برجام وجود نداشت. بهانه تحریفکنندگان با این حال، این بود که دیگران مانع به نتیجه رسیدن مذاکرات شدند و اگر میگذاشتند، همه تحریمها رفع میشدند!
از طرفی، یک خروجی مهم از قِبَل تحریمها، غربالگری و تسویه برخی از مسئولان بود که خود را همراه انقلاب نشان میدادند، اما وقتی فشارها تشدید شد، به این جهت که موافق سازش و کرنش بودند، ادعا کردند که تأمین اساسیترین و بدیهیترین نیازهای کشور نیز محتاج مذاکره و توافق است.
این تحریفها امروز هم به اشکال مختلف در جریان است و حامیان توافق با غرب توصیه میکنند که به هر نحو ممکن، فرصت مذاکرات آینده از دست نرود چراکه آمریکا از قدرت اجماع سازی برخوردار شده و اگر ایران شرایط قدرتهای جهان را نپذیرد تحریمهایی بهمراتب سختتر در انتظار کشور است.
راه مقابله با تحریف بازخوانی صحیح واقعیتهاست تا به این ترتیب، زمینه تحریم از بین برود. بهعنوان نمونه، بزرگنمایی در قدرت آمریکا توجیه معماران تحریف بود. آمریکا بر اساس اعداد و ارقام، یک کشور قدرتمند است، اما به تعبیر رهبر معظم انقلاب، ایران نسبت به ۴۰ سال پیش خیلی قویتر شده و آمریکا نسبت به گذشته خود، ضعیفتر.
آمارها نشان میدهد آمریکا با چالشهای بزرگ اقتصادی روبروست بطوریکه بدهیهای واشنگتن، بیش از میزان رشد اقتصاد این کشور بوده و به ۲۸ تریلیون دلار رسیده است؛ بنابراین واشنگتن از منظر اقتصادی در پله پایینتری ایستاده و ضعیفتر شده است.
از لحاظ اثربخشی بر معادلات جهانی نیز آمریکا امروز با آمریکای دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی بسیار تفاوت کرده است. در آن زمان اگر کاخ سفید میخواست حاکمیت یک کشور را تغییر دهد، به هر نحو ممکن این اتفاق میافتاد. اما در دوره جدید، چنین تصمیماتی خارج از اراده کاخ سفید است. بهعنوان نمونه، دولتمردان این کشور قصد داشتند ۷ کشور را در غرب آسیا اشغال و تجزیه کنند. عراق، افغانستان، ایران، سوریه و یمن کشورهایی بودند که آمریکا برای آنها خوابها دیده بود، اما درنهایت، ترامپ در یک اذعان تاریخی اعلام کرد که کشورش ۷ تریلیون دلار در این منطقه به هدر داده است. از منظر دیپلماتیک نیز آمریکا بارها مضحکه خاص و عام شده. بهعنوان نمونه، در جریان تمدید تحریم تسلیحاتی ایران، حتی همپیمانانش از همراهی با کاخ سفید امتناع کردند و پیوستن یک کشور بسیار کوچک و گمنام (دومینیکن) باعث شد بهاصطلاح ابتکارات دیپلماتیک واشنگتن نیز کارایی خود را از دست بدهد؛ بنابراین آمریکا آنگونه که برخی برای بزرگ کردن آن تلاش میکنند از قدرت و وجاهت سابق برخوردار نیست.
از سوی دیگر، جمهوری اسلامی در تراز کشورهای قدرتمند علمی جهان قرارگرفته است. رتبه چهارم نانوتکنولوژی، هشتم هوافضا، دهم بیوتکنولوژی پانزدهم پیشرفت علمی در جهان و دستیابی به فناوریهای پیچیده برای ایجاد یک شبکه گسترده و قدرتمند دفاعی بهنحویکه پهپادها و هواپیماهای راهبردی آمریکا از نزدیک شدن به مرزهای ایران واهمه دارند، گویای وسعت جغرافیای عظیم قدرت جمهوری اسلامی است.
این در حالی است که علت عمده اثربخشی تحریمها، معطل نگهداشتن سرمایههای کشور و عدم فعالسازی ظرفیتهای داخلی بود. گره زدن امور به نتیجه مذاکرات با طرفهای بدعهد، بهتدریج اقتصاد را شرطی کرد و این واقعیتی است که در ماجرای افزایش فشارهای وحشیانه بر مردم عادی، باید مورد بازخوانی دقیق قرار گیرد. وقتی چنین شد و حبابهای تحریف از میان رفت، حقایق آنچنانکه باید رخ نموده و با هویدا شدن علل واقعی خصومت دشمن، تحریمها نیز رنگ میبازند.