جایگاه حقوقی زن در قرآن کریم
_ ایکنا نوشت: علی شفیعی، ۱۵ مهرماه در نشستی مجازی با موضوع «مسئلهشناسی حقوق زنان در قرآن» که به همت پژوهشکده اسلام تمدنی برگزار شد، با اشاره به مهمترین مسائلی که در قرآن درباره زنان بیان شده است، اظهار کرد: مجموع مسائلی که به زنان مربوط است و در قرآن بازتاب پیدا کرده را میتوان در یک تقسیم کلی در دو مقوله گنجاند، بخش اول مربوط به آیاتی است که ناظر بر تبیین هویت زنان است و بخش دوم نیز مربوط به آیاتی است به ساحت حقوق زنان اشاره دارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی بیان کرد: در حقیقت اینگونه میتوان گفت که پارهای از آیات تلاش کردند که از هویت زنان بهعنوان یک هویت مستقل دفاع کنند. البته در این میان نیز آیاتی که مربوط به حقوق زنان هستند به سه دسته تقسیمبندی میشوند، دسته اول آیاتی که ترمیمی و تکمیلی هستند و منظور حقوقی هستند که زنان پیش از اسلام از آنها برخوردار بودند و این حقوق را ترمیم و یا تکمیل کردهاند. دسته دوم از این آیات نیز آیات تأسیسی هستند، بدین منظور که احکامی را که برای زنان نبوده را در این آیات ما شاهد هستیم که اسلام تلاش کرده در مورد زنان مطرح کند و دسته سوم هم آیاتی هستند که این آیات نیز برای زنان محدودیتساز هستند که این موضوع امروزه محل بحث و گفتگو میان نواندیشان، روشنفکران و رویکرد سنتی قرار گرفته است.
مدیر گروه فقه کاربردی پژوهشکده اسلام تمدنی اظهار کرد: در بخش اول که آیات هویتساز را شامل میشود و در قرآن هم فراوان هستند، همواره تلاش کردهاند که هویت مستقلی برای زنان تعریف و تبیین کنند. در حقیقت اینگونه نیست که این آیات بخواهند زنان را تابعی از مردان بدانند و به عبارتی هویتشان هویت تابعی باشد. بهعنوان مثال میتوان به آیاتی که درباره خلقت زنان و از این دست آیات است اشاره کرد که در حقیقت این آیات به نوعی برای زنان هویت میسازند و درصدد هستند که بگویند زنان هویت مستقلی دارند که البته این هویتسازی فقط در ساحت عبادات نیست، بلکه در حوزههای اجتماعی و اقتصادی نیز اینگونه است. این در حالی است که اگر این آیات را مورد توجه قرار دهیم، در این صورت نمیتوانیم از پارهای از برداشتهایی که در دیدگاه سنتی با آنها مواجه هستیم، به راحتی دفاع کنیم.
قاعده اشتراکات احکامی در فقه
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی گفت: از طرفی نیز برخی از آیات وجود دارند که ناظر به دستورات اخلاقی هستند که در حقیقت این آیات اینگونه نیست که مخاطب اصلی آنها مردان باشند، بلکه خطاب به همه انسانهاست، اما به این دلیل مختص زنان آورده است که یک نوع استقلالی را برای زنان در نظر گرفته باشد. در همین راستا، نیز قاعده اشتراکات احکامی در فقه داریم که میگوید زنان و مردان در احکام الهی مشترک هستند و در حقیقت این اشتراکات که میتوان به اشتراک در احکام، اخلاق و در اعتقادات که توسط قرآن در احکام ما بنیاد نهاده است، اشاره کرد، واضح است که مخاطبان این اشتراکات نه زنان و نه مردان هستند، بلکه مخاطبان آنها هر دو جنس زن و مرد است. از اینرو این اشتراکات به ما این نکته را میرساند که قرآن درصدد هویتسازی برای زنان است و اینگونه نبوده که در آن زمان زنان و یا مردان گمان کنند که مخاطبان آموزههای دینی مردان به تنهایی و یا زنان به تنهایی هستند.
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: در واقع اگر در حوزه حقوق زنان به قرآن مراجعه کنیم، مشاهده خواهیم کرد که در این آیات همان تقسیمبندی که در ابتدا به آن اشاره کردم، وجود دارد، چرا که خداوند در پارهای از آیات تلاش کرده برای زنان اتفاقاً یک احکام تأسیسی را در حوزه حقوق بیاورد. به عنوان مثال ازجمله احکام تأسیسی که قرآن در حوزه زنان به آن اشاره کرده، این است که در تشکیل نهاد خانواده نقشی که قرآن برای زن قائل است، عیناً همان نقشی است که برای مرد در نظر گرفته است و به عبارتی زن و مرد، هر دو مورد توجه قرآن قرار میگیرند و هر دو را نیز در تشکیل نهاد خانواده مؤثر میداند.
وی تصریح کرد: در حقیقت قرآن برای زنان یک سهم مالی مشخص میکند که بتواند با تأسیس این امر مالی استقلال تأسیسی در حوزه حقوق برای زنان را مورد توجه قرار دهد. همچنین در حوزههای دیگری، چون حقوق اجتماعی، فردی، خانواده و... قرآن ترمیماً، تکمیلاً و یا تأسیساً تلاش کرده است که برای زنان هویت حقوقی ایجاد کند که زنان بتوانند در جامعه دینی، شخصیت خود را حفظ کنند.
چرا برخی از آیات نگاه از بالا به پایین به زن دارد؟
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی در بخش دیگری از سخنان خود به برخی از حقوقی که قرآن برای زنان کمتر از مردان در نظر گرفته است، اشاره کرد و گفت: معتقدم که باید به قرآن نگاه سیستماتیک داشته باشیم. در حقیقت ما نمیتوانیم آیاتی که در باب ضرب زنان، شهادت زنان، ارث و از این دست مقولههاست را به عنوان جزیرهای تفسیر کنیم. به گمانم در این میان یک خطای روشی که اتفاق افتاده و در نگاه سنتی بازتاب پیدا کرده، این است که قرآن بهعنوان یک جزایر مختلف مورد تفسیر قرار گرفته و حال اگر یک نگاه سیستماتیک به قرآن داشتیم، بعید بود خروجی فهم ما از قرآن اینگونه باشد.
شفیعی بیان کرد: در حقیقت اگر ما این نگاه سیستمی را داشتیم، اگر به این آیات میرسیدیم و با آیات هویتساز و آیات تأسیس و ترمیمکننده حقوق زنان نمیتوانستیم، این آیات را جمعبندی کنیم و همواره راهکارهای دیگری برای جمع این آیات به ذهن ما میرسید، اما به دلیل اینکه از ابتدا نگاه ما نگاه ویژهای به قرآن بوده، به راحتی هر یک از این آیات را به گونهای تفسیر کردهایم و به اینجا رسیدیم که گویا بین آیات قرآن یک نوع تعارضی است و گویا نگاه قرآن به زنان به عنوان شهروند درجه پایینتر از مردان است. در حقیقت در تفسیر نمیتوانیم این نکته را نفی کنیم که عوامل متعددی در فهم یک آموزه تأثیرگذار است که این عوامل متعدد از جمله جنسیت، شخصیت، هویت، دانش، ارتباط اجتماعی و... همگی در کنار یکدیگر نگاه تفسیری یک فرد را از یک متن مشخص میکند.
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: امروزه فقیهان و بهویژه مفسران تلاش میکنند در باب ضرب زن، گاهی تفاسیری ارائه دهند که این تفاسیر یک تفسیر لطیف و ملایمی از ضرب زن باشد، اما چرا این کار را میکنند؟ در پاسخ باید گفت که آنها میبینند که در عصر حاضر تفسیری که در دورههای گذشته مانند شیخ طوسی بوده است امروزه نمیتواند به راحتی مورد پذیرش قرار گیرد. در حقیقت در مواجه با این آیات که برخی از افراد معتقدند نگاه از بالا به پایین به زن شده است، نباید این آیات را جزیرهوار تفسیر کنیم بلکه باید در مجموع تفسیر کنیم، زیرا اگر در مجموع تفسیر کردیم در این صورت میتوانیم آنگونه که باید، آیات قرآن را تفسیر کنیم.
نگاه سیستماتیک به تفسیر داشته باشیم
وی بیان کرد: از اینرو اولاً باید تلاش کنیم که یک نگاه سیستماتیک و ارگانیک به تفسیر داشته باشیم، زیرا نمیتوانیم آیات را بدون در نظر گرفتن آیات پیش و پس از آن مورد تفسیر قرار دهیم، ثانیاً در فهم آیات نمیتوانیم تفسیر شخصی مفسران را از تفسیر جدا کنیم، زیرا تفسیر هرکسی مختص همان شخص است و ثالثاً اینکه در حقیقت باید بین آیات مبناساز و بنیادساز برای اندیشه دینی با آیاتی که بناست بنیادها بر آن استوار باشند، تفکیک قائل شویم. نکته اصلی که مورد غفلت قرار میگیرد این است که ما آن دسته از آیات بنیادساز را که باید همسوی با آنها فهم شوند را کنار میگذاریم و این آیات را مستقلاً مورد توجه قرار میدهیم که این کار ما را با چالشهایی مواجه میسازد.
شفیعی با اشاره به منابع مستحکمی که زنان میتوانند پاسخ سؤالات خود را در حوزه زنان پیدا کنند، اظهار کرد: در واقع امروزه تراز تفسیری و تراز میراث فقهی ما محصول بیش از هزار سال فهم فقیهان، مفسران و متکلمان است. به همین دلیل همیشه تأکید میکنم که نباید گمان کنیم که قرآن تفسیر شده و دیگر تمام است، همیشه به بانوان گفتهام که شما باید تلاش کنید تا آیات قرآن را مجدداً بازخوانی کنید.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی در پایان اظهار کرد: این در حالی است که اگر ما افراد را به هریک از تفاسیر موجود ارجاع دهیم این چالشها سر جای خود باقی هستند و به عبارتی این چالشها با تفسیر علامه طباطبایی (ره) و سایر مفسرین پاسخ داده نمیشود و به همین دلیل توصیه میکنیم که بانوان باید تلاش کنند با مراجعه مجدد به این آیات، بازخوانی، فهم و برداشت خود را از این آیات عرضه بدارند تا ما بتوانیم در یک گفتوگوی مشترک به تفاسیری برسیم که این تفاسیر پاسخگوی دغدغه اصلی ما باشد که البته با این نگاه سنتی نمیتوانیم پاسخ این چالشها را بدهیم.