سالانه معادل ۹۹ روز آب آشامیدنی برای ۸۴ میلیون نفر هدر میرود / ۲۷ درصد آب شرب گُم میشود!
- روزنامه فرهیختگان نوشت: به این چند قلم آمار توجه کنید؛ در سال جاری ۲۸۲ شهر و ۸ هزار روستا در شرایط تنش آبی قرار داشتهاند، بارشها طی یکسال اخیر نسبتبه مدت مشابه سال قبل ۵۱ درصد و نسبتبه دوره بلندمدت ۵۰ ساله حدود ۴۰ درصد کاهش یافته است، طی یکسال اخیر میانگین گرما در ایران حدود ۱۹.۲ درجه سلسیوس بوده که ۱.۲ درجه گرمتر از مشابه دوره بلندمدت ۵۰ ساله است؛ میزان کل آب تجدیدپذیر کشور از متوسط بلندمدت ۱۳۰ میلیارد مترمکعب به ۸۹ میلیارد مترمکعب رسیده؛ درحال حاضر فقط ۳۹ درصد ظرفیت مخازن سدها پر است.
همچنین طی یکسال اخیر ورودی آب به مخازن سدهای کشور کاهش ۴۷ درصدی داشته است. همه اینها گواه کاهش شدید آب شرب در ایران است. اما نکته قابلتامل اینکه، طبق آمارهای شرکت مهندسی آبوفاضلاب کشور، در سالجاری ۲۶.۶ درصد از آب تولیدی وزارت نیرو به مقصد نرسیده است. این آب که به «آب بدون درآمد» مشهور است، مقدار آبی است که یا در لولههای فرسوده از بین میرود، یا بهدلیل مصرف غیرمجاز مشترکین هیچ عایدیای برای دولت ندارد یا اینکه توسط نهادهای عمومی و دولتی (همچون مصارف آتشنشانی و شهرداریها) برداشت میشود. طبق آمارهای وزارت نیرو در سال گذشته آب بدون درآمد ۲۴.۴ درصد بوده و طی سالجاری این رقم رشد ۲/۲ درصدی داشته است.
نکته جالب دیگر اینکه، آب بدون درآمد در برخی استانها بین ۳۰ تا ۴۹ درصد از کل آب شرب تولیدی دولت است. اما حجم نزدیک به ۲۷ درصدی «آب بدون درآمد» کشورمان که در یک منطقه نیمهخشک قرار گرفته، درحالی است که در کشورهای لوکزامبورگ، آلمان و دانمارک با اقلیم مرطوب و بارش سالانه ۳ برابر بیشتر از ایران، این مقدار بهترتیب ۲ درصد، ۵.۳ درصد و ۷.۶ درصد است.
محاسبات نشان میدهد حجم آب هدررفته یا بدون درآمد فقط در مناطق شهری کشور سالانه معادل یک میلیارد و ۶۶۶ میلیون مترمکعب خواهد بود. اگر آخرین آمار وزارت نیرو را که در مردادماه امسال سرانه مصرف آب توسط هر ایرانی در ۲۴ ساعت را ۲۰۰ لیتر اعلام کرده مبنا قرار دهیم، آب بدون درآمد ایران معادل آب مصرفی مصرف ۹۹ روز جمعیت ۸۴ میلیونی ایران خواهد بود. بهنظر میرسد اگر دولت بتواند همین یک قلم را خودش مدیریت کرده و آب بدون درآمد را کاهش دهد و درکنار آن خانوارها اقدام به صرفهجویی در مصرف آب کنند، شاید بتوان از شرایط بحرانی کمبود آب گذر کرد. درنظر داشته باشیم در استان اصفهان با مدیریت مناسب، آب بدون درآمد ۱۰ درصد کمتر از میانگین کشوری است.
بارش ۴۰ درصد کمتر از میانگین ۵۰ ساله
مطابق بررسی صورتگرفته از اول مهرماه ۱۳۹۹ تا ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ در تمام نقاط کشور بارش کمتر از نرمال بوده است. استانهای کهگیلویهوبویراحمد، مازندران و گیلان بهترتیب با ۴۸۹، ۵۴۲ و ۷۲۴ میلیمتر بیشترین و استانهای کرمان، هرمزگان و سیستانوبلوچستان بهترتیب با ۵۴، ۵۱ و ۳۷ میلیمتر کمترین بارش زراعی را داشتهاند. در مقایسه با بلندمدت در همین بازه زمانی ۹۱ میلیمتر کاهش بارش داشتیم. مطابق آمارها، تمام استانهای کشور بارش کمتری نسبت به نرمال دریافت کردهاند.
کمترین کاهش مربوط به استانهای مازندران، تهران و کهگیلویهوبویراحمد با ۱۵، ۱۹ و ۲۱ درصد و بیشترین کاهش مربوط به استانهای هرمزگان، سیستانوبلوچستان و کرمان به ترتیب با ۶۸، ۶۴ و ۶۱ درصد بوده است. درمجموع کل کشور معادل ۳۹ درصد بارش کمتر از مدت مشابه بلندمدت دریافت کرده است. آمار میزان بارش طی اول مهرماه ۱۳۹۹ تا ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ نیز بیانگر این نکته است که در مقایسه با دوره مشابه مهر ۱۳۹۸ تا شهریور ۱۳۹۹ حدود ۱۴۸ میلیمتر کاهش بارش داشتیم.
طبق آمارها، بیشترین کاهش مربوط به استانهای هرمزگان، سیستانوبلوچستان و کرمان بهترتیب با ۸۵، ۸۱ و ۷۳ درصد و کمترین کاهش مربوط به استانهای کهگیلویهوبویراحمد، آذربایجانشرقی و مازندران بهترتیب با ۱۹، ۲۷ و ۲۷ درصد بوده است. کل کشور در مقایسه با سال گذشته در بازه زمانی یادشده معادل ۵۱ درصد کاهش بارش نشان میدهد.
گرما رکورد ۵۰ ساله را شکسته
شاخص دیگری که در ایجاد تنش آبی و افزایش مصرف انرژی موثر بوده، گرماست. براساس گزارش سازمان هواشناسی، میانگین دمای کشور در سال زراعی اول مهر ۱۳۹۹ تا ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ حدود ۱۹.۲ درجه سلسیوس بوده که ۱.۲ درجه گرمتر از مشابه بلندمدت در همین بازه زمانی است. تفاوت دمای میانگین کشور و استانها طی سال زراعی مذکور در مقایسه سال زراعی قبل از خود، نشانگر ۰.۹ درجه افزایش است.
مطابق نقشههای هواشناسی، در سال زراعی ۱۴۰۰-۱۳۹۹، غالب مناطق شرق تا مرکز کشور دمایی در حد نرمال تا ۱.۵ درجه بیش از نرمال و عمده مناطق غرب، شمالغرب و ارتفاعات زاگرس میانی تا بیش از ۴.۵ درجه گرمتر از مدت مشابه بلندمدت خود هستند. در این مدت کمترین افزایش دما مربوط به استان سیستانوبلوچستان با ۰.۶ درجه و بیشترین افزایش مـربوط به استان ایلام با ۲.۵ درجه بوده است. تفاوت دمای میانگین کشور و استانها در سال زراعی اول مهر ۱۳۹۹ تا ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ نسبت به سال قبل از خود بیانگر افزایش دمای میانگین در تمامی ۳۱ استان کشور است. دمای کل کشور در مقایسه با سال گذشته در بازه زمانی یادشده ۰.۹ درجه سلسیوس افزایش داشته است. در این مدت استانهای سیستانوبلوچستان و یزد با ۰.۴ درجه کمترین افزایش را نسبت به سال گذشته داشته و بیشترین افزایش مربوط به استان البرز با ۲.۱ درجه بوده است.
۶۱ درصد ظرفیت مخازن سدهای کشور خالی است
براساس آمارهای شرکت مدیریت منابع آب ایران، میزان کل آب تجدیدپذیر کشور از متوسط بلندمدت ۱۳۰ میلیارد مترمکعب به ۸۹ میلیارد مترمکعب رسیده است. همچنین طبق آمارهای این شرکت، در پایان سال آبی ۱۴۰۰-۱۳۹۹، مجموع ظرفیت مخازن سدها ۵۰ میلیارد و ۵۰۰ میلیون مترمکعب بوده که نشاندهنده ۳۹ درصد پرشدگی مخازن است. بر این اساس، به تبع کاهش میزان بارشها، حجم ورودی آب طی سال آبی ۴۰۰-۹۹ برابر با ۲۹ میلیارد و ۴۳۰ میلیون مترمکعب بوده که نسبت به مدت مشابه سال آبی قبل از آن (۵۵ میلیارد و ۷۲۰ میلیون مترمکعب)، بیانگر کاهش ۴۷ درصدی ورودی آب به مخازن سدهای کشور است.
همچنین آخرین وضعیت سدهای کشور نشان میدهد در شروع سال آبی جدید میزان ذخایر آب در مخزن سدها به ۱۹ میلیارد و ۴۸۰ میلیون مترمکعب رسیده که در مقایسه با سال آبی ۹۹-۹۸ دارای ۲۹ درصد کاهش است. براساس این آمار، به تبع کاهش میزان ورودی به سدهای کشور، خروجی آب از سدها نیز با کاهش مواجه بوده و در این مدت ۳۷ میلیارد و ۷۰ میلیون مترمکعب خروجی آب از سدهای کشور را شاهد بودهایم، بهگونهای که در مقایسه با مدت مشابه سال آبی قبل، از کاهش ۳۴ درصدی برخوردار بوده است. طبق آمار اعلامشده تا پایان شهریورماه، از ۱۹۹ سد موجود و فعال کشور، تنها سه سد بین ۹۰ تا ۱۰۰ درصد، ۱۲ سد در محدوده ۷۰ تا ۹۰ درصد، ۳۵ سد بین ۵۰ تا ۷۰ درصد، ۳۱ سد در محدوده ۴۰ تا ۵۰ درصد و ۱۱۸ سد نیز متاسفانه کمتر از ۴۰ درصد پرشدگی را به خود اختصاص دادند.
۲۸۲ شهر و ۸ هزار روستا در معرض تنش آبی
تنش یا کمبود آب شرب در کشور بهدلیل مصرف بالا و کاهش بارشها، عمدتا در فصل تابستان رخ میدهد، اما در ادامه اگر بارشها در پاییز نیز قابلتوجه نباشد، این تنش آبی ادامهدار خواهد بود. طبقهبندی میزان تنش آب شرب بهصورت وضعیتهای زرد، نارنجی و قرمز انجام میشود، که براساس آن وضعیت زرد بیانگر میزان کمبود آب در اوج مصرف تا ۱۰ درصد نسبت به آب مورد نیاز، وضعیت نارنجی بیانگر میزان کمبود آب در اوج مصرف از ۱۰ تا ۲۰ درصد نسبت به آب مورد نیاز و وضعیت قرمز نیز بیانگر میزان کمبود آب در اوج مصرف بیش از ۲۰ درصد نسبت به آب مورد نیاز است. تعداد شهرهای تحت تنش آب شرب در کشور متغیر بوده و به عوامل مختلفی بستگی دارد. از میان این عوامل، مهمترین آن میزان بارشهاست که درنتیجه آنها مخازن سدهای تامینکننده آب شرب تغذیه میشوند.
ظرفیت تامین و ذخیره آب و همچنین قابلیت تامین در اوج مصرف نیز از دیگر عوامل مهم در بروز تنش آب شرب هستند. ۵ مرداد سال جاری حمیدرضا جانباز، مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور در اظهاراتی گفته بود درحال حاضر ۳۰۰شهر کشور در وضعیت تنش آبی هستند. وی همچنین از آبرسانی سیار به ۸۰۰۰روستا هم خبر داده بود؛ اما اخیرا نیز مرکز پژوهشهای مجلس به نقل از شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور تعداد شهرهای در تنش آبی را ۲۸۲ شهر ذکر کرده است.
طبق این گزارش، تنش مذکور در همه حوضههای آبریز اصلی کشور کمابیش رخ داده است. در حوضه آبریز مرکزی ۱۰۴ شهر دچار تنش آبی شدهاند که از این میان حدود ۳۸ درصد شهرها وضعیت تنش آبی قرمز را تجربه کردهاند. ازآنجایی که این بخش از کشور شامل مناطق وسیعی است، اعداد مذکور بسیار چشمگیر هستند. وضعیت در حوضه آبریز خلیجفارس و دریای عمان نیز بحرانی است و در این نواحی به تعداد ۹۳ شهر دچار تنش آبی شدهاند. از آنجایی که این بخش عمدتا شامل استانهای ساحلی جنوبی است، اهمیت شیرینسازی آب دریا از این منظر بسیار پررنگ میشود.
پیشبینی پاییزی کمبارش برای ایران
درخصوص کاهش بارندگی و افزایش دما توضیح داده شد که وضعیت چندان مناسب نیست، اما وضعیت زمانی نگرانکننده میشود که بدانیم طبق پیشبینیهای هواشناسی در ماههای آینده نیز این کمبارشی ادامه خواهد داشت. برای نمونه براساس برآوردهای سازمان هواشناسی کشور (گزارش هفته آخر شهریور سال جاری)، طی ۶ هفته آتی بارش کشور در محدوده کمتر از نرمال است.
این برآوردها و پیشبینیها نشان میدهند که در دوماهه نخست پاییز مقدار بارندگی از نرمال بلندمدت خود کمتر خواهد بود و احتمال اینکه بارش موثر بهتاخیر بیفتد، وجود دارد. گزارش سازمان هواشناسی بیان میدارد بارشها عمدتا به استانهای ساحلی خزر بهویژه گیلان و مازندران محدود خواهد بود؛ در شمال غرب، غرب و شمال شرق بارشها قابلتوجه نبوده و سایر مناطق بیبارش خواهند بود.
براساس برآوردهای سازمان هواشناسی، از ۱۲ تا ۲۵ مهر بارشها عمدتا محدوده به استانهای ساحلی خزر و بخشهایی از شمال غرب کشور است. در نیمه غربی سواحل احتمال وقوع بارش تجمعی تا ۵۰ میلیمتر حدود ۵۰ درصد است. سایر مناطق کشور بارش چندانی ندارند. انتظار میرود از ۲۶ مهر تا ۹ آبان نیز بارشها محدود به استانهای همسایه کوههای البرز و شمالغرب کشور باشد و میانگین بارش کشور کمتر از نرمال خواهد بود.
در همین خصوص ۷ شهریور نیز سحر تاجبخش، رئیس سازمان هواشناسی طی نامهای به معاون برنامهریزی وزارت جهاد کشاورزی پیشبینی میزان بارشهای پاییز امسال را اعلام کرده بود. در بخشی از آن نامه آمده است: بارش در فصل پاییز در اکثر مناطق کشور بهجز سواحل دریای خزر کمتر از نرمال (میانگین بلندمدت آماری) پیشبینی میشود که سهم ماههای مهر و آبان در این کمبارشی بیشتر است.
از نیمهدوم آذرماه ۱۴۰۰، شرایط بارشی در کشور مقداری متعادل شده و انتظار میرود بارش در اکثر مناطق کشور به نرمال گرایش یابد. استانهای اصفهان، یزد، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، سیستانوبلوچستان، فارس، هرمزگان، کرمان، کرمانشاه، چهارمحالوبختیاری، لرستان، خوزستان و ایلام نسبت به سایر استانها از شرایط حادتری برخوردارند. این گزارش تاکید میکند پیشبینیهای دادهشده شامل بارشهای سیلابی نیست و بارشهای سیلابی لزوما نافی زیر نرمال بودن مجموع مقدار بارش نیست.
۲۷ درصد آب شرب گُم میشود!
در شرایط فعلی راهکارهای مختلفی برای مدیریت کمآبی در کشور در کوتاهمدت یا بهتر بگوییم در سال جاری از سوی مراکز پژوهشی و پژوهشگران مطرح میشود که این موارد را میتوان بهطور خلاصه در ۱۰ مورد ذکر کرد:
۱- اولویتبندی مصارف بخشهای مختلف و برنامهریزی منابع آب به ترتیب اولویت شرب و بهداشت، صنعت، محیطزیست و کشاورزی. ۲- اطلاعرسانی و ایجاد آمادگی در اقشار مختلف مردم و ترویج سازگاری با کمآبی و خشکسالی. ۳- خرید حقآبه کشاورزی و اجرای طرحهای نکاشت با هدف ذخیره آب در پشت سدهای دارای حقآبه شرب. ۴- اولویتبندی در توسعه کشت و تولید محصولات کشاورزی بهخصوص محصولات استراتژیک. ۵- تقویت بیمههای کشاورزی با هدف حمایت از معیشت جوامع روستایی مواجه با بحران. ۶- تقویت رایزنی با کشورهای همسایه دارای حوضه آبریز مشترک و توجه ویژه به دیپلماسی آب. ۷- تجهیز شبکه پایش منابع آب و پایش دقیق تمام مصارف سطحی و زیرزمینی. ۸- ایجاد آمادگی در مسئولان کشوری برای مقابله و مدیریت اختلافات و ملاحظات اجتماعی بهخصوص در حوضههای آبریز مرکزی و خلیجفارس و دریای عمان. ۹- اقدامات عاجل برای حداقل کردن آسیب به محیطزیست و منابع آب زیرزمینی و ۱۰- عدم ایجاد تعهدات آببر توسط دولت و مجلس شورای اسلامی.
نگاهی به این راهکارها که بهویژه از سوی مرکز پژوهشهای مجلس نیز مطرح شده، نشان میدهد در کنار بخش کشاورزی، یکی از بخشهای مورد توجه و دارای اهمیت، مصارف بخش خانگی است. درخصوص مصارف بخش خانگی دو نکته قابل تامل وجود دارد. اول؛ حجم بالای هدررفت آب در شبکه توزیع است و دوم؛ مصارف بیش از حد مجاز برخی از مشترکان خانگی.
در اینجا قصد داریم صرفا به موضوع هدررفت بپردازیم. براساس آمارهای شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور، در سال گذشته ۶ میلیارد و ۲۶۲ میلیون مترمکعب آب شرب برای مصرف خانگی و غیرخانگی در شهرهای کشور تولید شده، اما حدود یک میلیارد و ۵۲۸ میلیون مترمکعب آن بدون درآمد بوده است. این مقدار یعنی ۲۴.۴ درصد از آب شرب تولیدی برای شهرهای کشور به هدر میرود. اما طبق گزارش آماری صنعت آب و برق منتهی به مرداد ۱۴۰۰ وزارت نیرو نیز مجموع آب تولیدی روستاها ۶۵۱ میلیون مترمکعب و شهرها ۳۰۳۶ میلیون مترمکعب بوده است. طبق آمارهای وزارت نیرو درحالی در پایان مردادماه سال گذشته آب بدون درآمد کشور ۲۴.۴ درصد بوده که این میزان با افزایش ۲/۲ درصدی به ۲۶.۶ درصد رسیده است.
هدررفت نزدیک به ۲۷ درصدی آب در لولههای شهری و روستایی یا همان آب بدون درآمد در کشورمان درحالی است که براساس گزارش اتحادیه اروپا، در کشور لوکزامبورگ با میانگین بارش سالانه ۸۸۰ تا ۹۰۰ میلیمتر (۳.۶ برابر ایران) آب بدون درآمد حدود ۲ درصد است. در آلمان که میانگین بارش سالانه آن در ۳۰ سال اخیر بین ۷۰۰ تا ۷۵۰ میلیلیتر (۳ برابر میانگین بارش ایران) بوده، آب بدون درآمد در این کشور از ۸.۶ درصد در سال ۲۰۰۴ به ۵.۳ درصد تا سال ۲۰۱۹ رسیده است. در دانمارک نیز که به لحاظ اقلیمی بسیار پربارشتر از ایران است، سهم آب بدون درآمد از کل آب شرب تولیدی از ۱۰ درصد در سال ۲۰۰۴ به ۷.۶ درصد در سال ۲۰۱۹ رسیده است.
استانی که ۵۰ درصد آب شرب آن گم میشود
طبق گزارش شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور، در سال گذشته درحالی میانگین آب بدون درآمد برای کشور ۲۴.۴ درصد بوده که این میزان در استان کهگیلویهوبویراحمد حدود ۴۹ درصد، در خراسان جنوبی ۳۵ درصد، در کرمانشاه ۳۴ درصد، در گلستان ۳۳ درصد، در بوشهر و خوزستان ۳۲ درصد، کاشان، استان کردستان و مازندران ۳۱ درصد، در خراسان رضوی ۳۰ درصد، کرمان ۲۸ درصد، فارس ۲۷ درصد، در دو استان کمآب خراسان شمالی و سیستانوبلوچستان و شهر شیراز ۲۶ درصد و در استان اردبیل، شهر اهواز، استانهای سمنان، گیلان، کردستان، مازندران و زنجان نیز هر کدام بالاتر از میانگین کشور و حدود ۲۵ درصد است.
این ارقام از این جهت نگرانکننده است که اولا هزینههای هنگفتی را به کشور متحمل میسازد و ثانیا برخی از این استانهایی که بیشترین هدررفت آب را در بخش توزیع دارند، جزء استانها و شهرهای کمآب کشور محسوب میشوند. گرچه بخشی از هدررفت و به عبارت صحیحتر آب بدون درآمد ناگزیر است، اما اگر نگاهی به آمار عملکرد برخی استانهای با کمترین هدررفت آب داشته باشیم، میتوان گفت هدررفت آب شرب شهری در کشور تا ۵۰ درصد قابل کاهش است و البته اگر به عملکرد کشورهای دیگر نگاهی بیندازیم، این مقدار تا ۷۰ درصد قابل کاهش است. برای مثال طی سال گذشته درحالی در برخی استانها آب بدون درآمد به ۳۰ تا ۵۰ درصد میرسد که این مقدار برای استان اصفهان حدود ۱۶ درصد، برای قم ۱۷ درصد و برای قزوین و آذربایجان شرقی نیز ۱۸ درصد بوده است. اما سوال این است که آب بدون درآمد چیست؟ براساس استانداردهای مراجع بینالمللی اعم از انجمن جهانی آب (IWA) و انجمن کارهای آبی آمریکا (AWWA) جهت سنجش سالانه هدررفت آب از واژه آب بدون درآمد یا همان (NON-REVENUE WATER) استفاده میشود. آب بدون درآمد عبارت است از اختلاف بین حجم آب ورودی به سیستم (شبکه توزیع) و مصارف مجاز با درآمد یک سال. براساس تعاریف، آب بدون درآمد دارای سه جزء اصلی است.
۱- هدررفت واقعی: به حجمی از آب اطلاق میشود که بهصورت واقعی (فیزیکی) از شبکههای توزیع هدر میرود و شامل نشت از شبکههای توزیع، نشت از خطوط انتقال، نشت و سرریز مخازن و نشت از انشعابات مشترکان میشود. سهم هدررفت واقعی از این ۲۴.۴ درصد کل، حدود ۱۳.۲ درصد است (۵.۸ درصد نشت از شبکه توزیع، ۰.۹ درصد خطوط انتقال، ۰.۱ درصد سرریز مخازن، ۳۰.۳ درصد نشت از مخازن و ۶.۱ درصد نشت از انشعابات آب مشترکان).
۲- هدررفت ظاهری: به حجمی از آب اطلاق میشود که مصرف شده است، ولی به دلایل متعددی ازجمله خطای کنتورهای مشترکان، اندازهگیری نشده است. این هدررفت شامل خطای تجهیزات اندازهگیری، انشعابات غیرمجاز، خطای قرائت و انتقال دادهها میشود. از ۲۴.۴ درصد آب بدون درآمد، هدررفت ظاهری سهمی ۱۰.۱ درصدی دارد (مصارف غیرمجاز ۳.۷ درصد، خطای مدیریت دادهها و سیستم ۱.۷ درصد و عدم دقت تجهیزات اندازهگیری ۴.۷ درصد).
۳- مصارف مجاز بدون درآمد: به مصارفی گفته میشود که استفاده از آن مجاز است، ولی درآمدی برای شرکتهای آب و فاضلاب ندارد از قبیل: مصارف فرآیندی در تاسیسات آب و فاضلاب، مصارف آتشنشانی و.... مصارف مجاز بدون درآمد نیز سهمی ۱/۱ درصدی از ۲۴.۴ درصد کل آب بدون درآمد دارند. در یک جمعبندی، ۱۳.۲ درصد آب شرب کشور در لولهها و سیستم انتقال آب هدر میرود، ۱۰.۱ درصد آب شرب کشور بهدلیل مصرف غیرمجاز مشترکان هیچ عایدیای برای وزارت نیرو ندارد و ۱/۱ درصد آب شرب کشور نیز صرف مصارف تاسیسات آب و فاضلاب، آتشنشانی و از این دست موارد میشود.
اما هزینه این مقدار هدررفت آب برای کشور نیز بسیار سرسامآور است؛ بهطوری که براساس اظهارات محمدرضا بختیاری، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران در سال ۱۳۹۹ هزینه قیمت تمام شده آب در هر مترمکعب ۲۵۰۰ تومان بوده است، براین اساس هدررفت سالانه یک میلیارد و ۵۲۸ میلیون مترمکعب آب در بخشهای توزیع آب شرب شهری، حدود ۳ هزار و ۸۲۰ میلیارد تومان هزینه روی دست دولت میگذارد. در سال جاری نیز با مصرف کنونی، با در نظر گرفتن ۲۶.۶ درصد آب بدون درآمد، حجم آب هدررفته یا بدون درآمد معادل یک میلیارد و ۶۶۶ میلیون مترمکعب خواهد بود. با در نظر گرفتن ۲۷۰۰ تومان هزینه هر مترمکعب آب، ارزش آب بدون درآمد نزدیک به ۴.۵ هزار میلیارد تومان میرسد.