عواملی که خطر پیک ششم کرونا را افزایش میدهد
_ روزنامه رسالت نوشت: منحنیهای کشوری نشان میدهد که از پیک پنجم عبور کرده ایم و پیک ششم در راه است و احتمال میدهند که آبان ماه این پیک از راه برسد، هرچند زمان ورود آن را نمیتوان گمانه زنی کرد، بنابراین به جای تقویت این تصور باطل که کرونا با پوشش گسترده واکسیناسیون تمام میشود، باید رفتارها و تمهیدات و اقدامات موثرتری انجام دهیم و سازوکارهای لازم را تدارک دیده و با استقرار نظام پایش و مراقبت مستمر، زمینهای را فراهم کنیم تا در دام تازه کرونا گرفتار نشویم، این دام تازه، شیوع سویه جدید «لامبدا» است که رد آن در کشورهای همسایه پیدا شده و صاحب نظران از مدتها قبل در این باره به قدر کفایت هشدار داده اند و اکنون بیش از روزها و هفتههای گذشته، خطر اوجگیری دوباره کرونا و شکلگیری «پیک ششم» به دلیل احتمال ورود سویههای جدید مطرح است.
ورود لامبدا اجتنابناپذیر است/ ورود پیک ششم قابل پیشبینی نیست
گروهی از متخصصان اپیدمیولوژی همچون مسعود یونسیان براین باورند که اگر نتوانیم جمعیت واکسیناسیون را تا ۶۰ درصد برسانیم، باید نگران پیک ششم باشیم. به تعبیر یونسیان، «پیک مثل بازی شطرنج است تا طرف مقابل حرکت نکند شما نمیتوانید حرکت خودتان را پیشبینی کنید، شعار سازمان جهانی بهداشت خیلی شفاف است اگر میخواهید خودتان مبتلا نشوید باید همسایه خودتان را مصون کنید.» میگویند زمان ورود پیک ششم قابل پیشبینی نیست و یونسیان پا را از این هم فراتر گذاشته و تأکید میکند، حتی اینکه لامبدا چه زمانی وارد شده و در کشور غالب میشود مشخص نیست، این مسئله بستگی به تحرکات جمعیتی بینالمللی و میزان واکسیناسیون کشورهای اطراف دارد لذا شرق و غرب ما وضعیت واکسیناسیون مناسبی ندارند و احتمالا ورود لامبدا اجتنابناپذیر است. این در حالی است که اکنون دلتا سویه غالب در دنیا است، لذا سویههایی که امکان بقای ویروس را افزایش میدهد را باید مورد توجه قرار دهیم، دلتا برای ویروس مطلوب بود، باید تصور کنیم که لامبدا وارد کشور خواهد شد، اما هنوز سازمان بهداشت جهانی آن را نگران کننده اعلام نکرده است و اگر قرار باشد در حد دلتا هم کشندگی و مرگ و میر داشته باشد ممکن است در موردهای بعدی با آن روبهرو شویم.
هم افزایی ورود واریانت جدید و افزایش تماسها ما را برای پیک ششم مستعد میکند
این متخصص اپیدمیولوژی در گفتوگو با «ما» از دو عاملی که میتواند ما را به سمت پیک ششم ببرد سخن گفته و توضیح میدهد: «اولین عامل، ظهور یک گونه یا واریانت جدید است که از نظر خواص آنتی ژنی آنقدر متفاوت باشد تا مصونیت حاصل از ابتلای افراد و یا واکسیناسیون را بسیار پایین بیاورد که احتمال چندانی ندارد. اما اگر محدودیتهایی که وضع کرده ایم را به یکباره برداریم و همان خطای کشورهای غربی، ازجمله انگلیس و آمریکا را مرتکب شویم و شتابزده بازگشاییها را انجام دهیم، میتواند جامعه را آسیب پذیر کند و چنانچه این دو عامل توأم باهم اتفاق بیفتند، آنگاه هم افزایی ورود یک واریانت جدید و افزایش تماسهای افراد با همدیگر ممکن است کشور را برای ورود به پیک ششم مستعد کند، ولی خبر خوب این است که بالاخره مسئولین کشور زحماتشان به بار نشسته و تقریبا هر هفته ۵ میلیون دز واکسن تزریق میکنیم و همین مقدار یا بیشتر هم وارد کشور میشود و اگر این روال تا دو ماه آینده ادامه پیدا کند، ما انتظار داریم که تقریبا همه جمعیت بالغ مان و حتی آنهایی که به هر دلیلی جزء جمعیتهای واکسن گریز هستند واکسینه شوند و اگر تمامی جمعیت، دو دز را تزریق کرده باشند و سپس اتفاق جدیدی رخ بدهد، مثل بسیاری از کشورهایی که واکسیناسیون کامل تری نسبت به ما داشته اند، شاهد موجی از ابتلاهای کم علامت و خفیف خواهیم بود، ولی با مرگ و میر و تلفات بسیار جزئی روبه رو میشویم، همانند کشور آلمان که در موج اخیر، بیمارانش به ندرت نیاز به ICU پیدا کردند، درحالی که این کشور در موجهای قبلی مجبور بود، بخشهای عادی مراکز درمانی را هم به بیماران کرونایی اختصاص بدهد. از این رو، بهترین کاری که میتوان در حال حاضر انجام داد را دولت و وزارت بهداشت مورد توجه قرار داده اند و با همراهی هلال احمر و وزارت امور خارجه و سایر نهادها و سازمانها، واکسن وارد کرده اند و در کنار این ها، شرکتهای داخلی هم سعی کرده اند با تمام توان، واکسن خود را بسازند و یا مطالعه کنند و این اقدامات برای این نیست که جلوی پیک ششم را بگیریم بلکه برای این است که اگر پیک ششم رخ داد، بتوانیم به سلامت از آن عبور کنیم.»
اهمیت واکسیناسیون جمعیت بالای ۱۸ سال
یونسیان در ادامه میگوید: «این روزها واکسیناسیون دانش آموزان هم مطرح است که برخی والدین نسبت به این مسئله تردید داشته یا موافق نیستند، درحالی که میگویند برای ایمنی جمعی واقعی باید ۹۰ درصد جمعیت را واکسینه کرد و به این ترتیب دانش آموزان هم باید به چرخه واکسیناسیون وارد شوند تا به آن ایمنی جمعی دست پیدا کنیم، اما فعلا جمعیت بالغ ما حداقل دو ماه طول میکشد تا دو دز واکسن را دریافت کنند و اگر جای مسئولان بودم از این فرصت استفاده میکردم و جمعیتی که آسیب پذیری بیشتری دارند و احتمال ابتلا به فرم شدید بیماری در آنها دهها و یا حتی صدها برابر دانش آموزان است را واکسینه میکردم و منتظر میماندم تا نتایج مطالعاتی که روی جمعیت کودکان انجام شده، بیشتر منتشر شود. ما البته مطالعاتی داریم و اگر برای تمام جمعیت بالغ خود، واکسن تزریق کرده بودیم، میتوانستیم براساس مطالعات موجود برای واکسینه کردن دانش آموزان تصمیماتی بگیریم، اما در حال حاضر فکر میکنم که بهتر است همه تمرکزمان را بر روی جمعیت بالای ۱۸ سال بگذاریم، چون اینها اگر مبتلا شوند، آمار مرگ و میر بالاتری دارند، ضمن آنکه نمیتوانیم هم آنها را با حداکثر سرعت واکسینه کنیم و هم دانش آموزان را به چرخه واکسیناسیون وارد کنیم. حتی اگر از ظرفیت مدارس بتوانیم استفاده کنیم، بازهم ترجیح میدهم اولیای دانش آموزان را در مدارس واکسینه کنم، چرا که دانش آموزان بیشترین خطری که دارند، جابهجا کردن ویروس و انتقال آلودگی به منزل و مبتلا کردن افراد مسن جامعه است و احتمال ابتلا به فرمهای شدید بیماری در دانش آموزان نگران کننده نیست و بسیار نادر است.»
این استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران در این باره که آیا قرنطینه هوشمند در کنار واکسیناسیون میتواند در ورود دیرتر ما به پیک ششم موثر باشد؟ پاسخ میدهد: «این اقدامات میتواند مؤثر باشد، ولی مشکل ما از ابتدای پاندمی بیشتر از آنکه نبود مقررات مناسب باشد، عدم نظارت مناسب بر مقررات و عدم رعایت مقررات وضع شده بوده و قرنطینه هوشمند، یک سازوکار خوب است، البته مخالفینی دارد و برخی معتقدند این کار غیراخلاقی است و نباید گروهی از افراد را به این دلیل که اعتقادی به واکسن ندارند مجازات کنیم. ولی نگاه من پزشک این نیست و معتقدم این اقدام، مجازات نیست، به این دلیل که اداره کنندگان جامعه براساس دانش روز از شهروندان میخواهند رفتاری را مرتکب نشوند که هم سلامت خود و هم دیگران را به مخاطره میاندازد و اگر من نوعی با سلیقه شخصی و یا تحت تأثیر سخن کج اندیشان قرار گرفته ام و بخواهم رفتاری غیرطبیعی انجام دهم، طبیعی است که اداره کنندگان جامعه، تعامل من با دیگر مردمی که به سلامتشان اهمیت میدهند را محدود کند و به عبارت دیگر اگر من نوعی نمیخواهم با جامعهای که به یکسری از اصول و قواعد پایبند است تعامل کنم، مسئولین بهداشتی کشور حق دارند، تعاملم را با جامعه محدود کنند، مثل این است که بگویم دوست ندارم از قوانین راهنمایی و رانندگی تبعیت کنم، ولی اتومبیل خریدم و حق دارم استفاده کنم، درحالی که راهنمایی و رانندگی میگوید اگر تو قواعد را رعایت نکنی، خودرو را متوقف میکنم. همانطور که ما به راهنمایی و رانندگی حق میدهیم تا با کسانی که میخواهند با سلامت دیگران بازی کنند و جان افراد را به مخاطره بیندازد، برخورد کرده و محدودشان کند، در اینجا هم کسی که سلامت خودش و جامعه را نادیده میگیرد باید مجازات شود. در اینجا رفتار کسانی که تابع مقررات بهداشتی نیستند حتی از آن راننده متخلف هم خطرناکتر است، چون راننده فقط جان برخی افراد را به مخاطره میاندازد، اما این بیماری میتواند جمعیت زیادی را تهدید کند؛ بنابراین نفس این کار درست است و مشکلی از نظر حقوق انسانی و اخلاقی ندارد، ولی نگرانی ما از این بابت است که مثل هر اقدام دیگری، آیا به اندازه کافی با آنهایی که این موضوع را رعایت نمیکنند، برخورد میشود و آنها تحت نظارت هستند یا خیر؟»
پیکها چه زمانی تمام میشوند؟
یونسیان اضافه میکند: «شاید این هم پرسش خیلیها باشد که پیکها چه زمانی تمام میشوند و اگر تمام جمعیت واکسینه شده و اغلب افراد تابع پروتکلهای بهداشتی باشند، دیگر پیکی اتفاق نمیافتد؟ برای پاسخ به این سؤال باید بگویم، اگر ما با ویروس ووهان و یا همان ویروس اولیه چینی طرف بودیم، حتی لازم نبود همه جمعیت واکسن بزنند و اگر ۸۰ درصد جمعیت ما با آن واکسنهایی که عمدتا بالای ۹۰ درصد کارآیی داشتند، واکسینه میشدند، انتظار داشتیم که ۷۲ درصد جامعه ما مصون شوند و در آن صورت میتوانستیم به زندگی عادی برگردیم، اما اتفاق جدیدی رخ داده و واریانتهای آلفا و بتا قدرت سرایت پذیری شان ۱.۵ برابر شده و قدرت سرایت پذیری دلتا، ۲ تا ۳ برابر شده است، در نتیجه در حال حاضر صاحب نظران بزرگ دنیا معتقدند ما به جای آنکه به دنبال ایمنی جمعی باشیم و انتظار داشته باشیم با واکسیناسیون تمام محدودیت هایمان را برداریم و به زندگی عادی برگردیم، سعی کنیم به زندگی عادی مان نزدیک شویم و با اعمال محدودیتهای جزئی با بیماری کنار بیاییم، بهخاطر اینکه با واریانت دلتا باید بیش از ۸۵ درصد جامعه را مصون کرده باشیم، که در اینجا به جای واکسینه کردن، واژه «مصون» را به کار بردم، به این علت که واکسنها در پیشگیری از مرگ بالای ۹۰ درصد کارآیی دارند، ولی کارآیی این واکسنها در پیشگیری از آلوده شدن، عمدتا زیر ۹۰ درصد و بعضا ۷۰ تا ۸۰ درصد است و حتی اگر ۱۰۰ درصد جامعه هم واکسن تزریق کنند، چون واکسنها برای واریانتهای جدید مقداری کارآیی پایین تری دارند، ما به آن زندگی عادی که قبل از بهمن ماه ۹۸ داشتیم نخواهیم رسید، اما با مقداری از توصیههای سهل الوصول میتوانیم به زندگی عادی نزدیک شویم و مطمئن هستم که ما هم بعد از این ممکن است مانند برخی کشورها که از قبل این فرهنگ را داشته اند به هنگام سرما خوردگی، ماسک بزنیم و کمتر با دیگران تماس نزدیک داشته باشیم و به نظر میرسد که آینده این بیماری بیشتر شبیه آینده آنفلوآنزا باشد و هرسال تعدادی از افراد را مبتلا کند که برخی ممکن است با شدت بیشتری به بیماری مبتلا شوند، اما اکثریت قریب به اتفاق، چون واکسینه شده اند و پادتن آن را در بدن دارند، بیماری بسیار خفیفی خواهند داشت و درصد کمی به بستری نیاز پیدا میکنند. در حال حاضر یکسری داروها شناخته شده و در آینده داروهای مؤثرتر دیگری هم پیدا میشود و میدانیم که اکسیژن باید در دسترس این افراد باشد. بی تردید ما باید هرطور شده با این ویروس کنار بیاییم، چون معاش مردم ما هم بسیار مهم است، خیلی از مشاغل و افراد جامعه آسیب دیده اند که منجر به افزایش بزهکاری شده و باید به محض آنکه واکسیناسیون جمعیت بالغ را تمام کردیم، محدودیتها را یکی یکی و به تدریج برداریم، نباید همه محدودیتها را به یکباره برداریم، بهخاطر اینکه ممکن است بیماری شعله ور شود و در این صورت نمیدانیم کدام یک از محدودیتهایی که برداشته ایم، کار را خراب کرده است. به عنوان مثال ابتدا دانشگاهها را بازگشایی کنیم و دو تا چهار هفته بعد، مدارس را باز کنیم و دو تا چهار هفته بعد مشاغل کوچک را باز کنیم و در نهایت فرهنگسراها و تالارها و ورزشگاهها را بازگشایی کنیم تا به زندگی عادی خود نزدیک شویم.»
احتمال رخ دادن پیکهای بعدی اجتناب ناپذیر است/ واکسیناسیون علت کاهش پیک پنجم نبود
یونسیان در خاتمه به این پرسش که چرا بعضی از پیکهای ما طولانیتر و بعضی کوتاهترند و آیا به این دلیل که سرعت واکسیناسیون ما تا قبل از این کُند بوده و مردم هم خیلی تابع موازین بهداشتی نبوده اند برخی پیکها طولانیتر بوده، اینگونه پاسخ داده است: «واقعیت آن است که هم دانش ما هنوز کافی نیست و هم ماهیت ویروس تغییر میکند، ولی به طورکلی، طولانیترین پیک ما، پیک دوم بوده که چند ماه این عارضه طول کشید، اگرچه ارتفاع پیک و یا تعداد مواردی که روزانه درگیر میشدند، خیلی زیاد نبود، اما به هرحال پیک دوم طولانی بود. سایر پیکهای ما در عرض دو تا سه هفته بالا رفتند و بعدهم در عرض دو تا سه هفته پایین آمدند. ارتفاع پیک پنجم خیلی زیاد بود که عمدتا به سرایت پذیری بالای این ویروس برمی گردد که دو تا سه برابر ویروس اولیه بود. در پیکهای قبلی رفتارهای ما بسیار تأثیرگذار بود، اما همانطور که اشاره کردم در پیک پنجم، عامل اصلی؛ افزایش سرایت پذیری ویروس در جامعه است که درصد ناچیزی از افراد واکسن دریافت کرده بودند لذا تمام واکسنهایی که ما در استانهای مختلف تزریق کرده ایم، علت کاهش پیک پنجم نبوده، این پیک خودش پایین آمده و ما انتظار داریم نتیجه واکسیناسیون را در پیکهای بعدی که احتمال رخداد آن اجتناب ناپذیر است، ببینیم.»