کانالی از پاسگاه صفریه تا پاسگاه طاووسیه
کتاب «راز کانال کمیل» به همت گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی در راستای گسترش فرهنگ ایثار و معنویت، گردآوری شده است و پنج روز مقاومت رزمندگان گردان کمیل در کانال دوم فکه را در دوران طلایی هشت سال دفاع مقدس در تاریخ شکوهمند انقلاب اسلامی روایت میکند.
- کتاب «راز کانال کمیل» به همت گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی در راستای گسترش فرهنگ ایثار و معنویت، گردآوری شده است و پنج روز مقاومت رزمندگان گردان کمیل در کانال دوم فکه را در دوران طلایی هشت سال دفاع مقدس در تاریخ شکوهمند انقلاب اسلامی روایت میکند. در سلسله برشهایی، به بازخوانی این کتاب میپردازد.
فصل ۲۲، زیرکی فرمانده
پس از عبور نیروها از کانال اول و سه ردیف سیم خاردارهای حلقوی عبور از میدان مین حدوداً با عرض ۱۰ متر شروع شد و تخریبچیها شروع به باز کردن معابر کردند و قرار شد گروهبان دوم از گردان کمیل از معبر باز شده عبور کرده و خود را به کانال دوم برسانند و آنها باید در آنجا پل دیگری را بر روی کانال قرار دهند تا بقیه نیروهای گروه اول و گروهان سوم نیز از آن عبور کنند.
درست هنگام عبور از معبر میدان مین و بین کانال اول و دوم بود که ناگهان مرور زده شد و به یکباره تیربارهای دشمن فعال شد و شروع به شلیک کردند، به خاطر آتش دشمن تعدادی از بچهها که داخل معبر بودند زخمی و شهید شدند و تعدادی هم به طرفین دبیران و وارد میدان میشده بر روی زمین رفتند و تعدادی هم توانستند در میدان آتش سنگین دشمن خود را به کانال دوم برسانند و داخل شوند.
ثابت نیا خوب به حوادث اطراف خود دقت میکرد گروهان سوم را عقبتر نگهداشته بود تا گروهان دوم از کانال دوم عبور کند و در این لحظه متوجه شد که باید کار مهمی انجام دهد، ثابت نیا به معاونش برادر بنکدار گفت: اگر اینطور بخواهیم در زیر آتش شدید دشمن معبر بزنیم و از میدانهای مین که در مسیر من هست عبور کنیم همه گردان قبل از رسیدن به هدف شهید میشوند.
بعد ادامه داد که بعثیها حتماً از پاسگاه الرشید عراق به سمت تپههای دوقلو معبر زدهاند و از آن مسیر نیروهای خود را پشتیبانی میکند و نیروها را تا قبل از اینکه هوا روشن شود از آن عبور دهیم و ثابت یا برای پیدا کردن موارد دشمن از بقیه جدا شد و فرمانده با زیرکی و درایت توانست معبر دشمن را شناسایی کند.
این معبر در واقع همان معبری بود که دشمن از آن برای انتقال نیروهای کمین خود و پشتیبانی آنها به تپههای دوقلو استفاده میکرد و پس از شناسایی معبر ثابت نیا با بنکدار تماس گرفت و از او خواست تا نیروها را حرکت دهد و نیروها با همان آدرسی که فرموده به کمک دار داده بود رفتند و آنها از معبر بعثیها عبور کردند و خود را به کانال دوم رساندند.
کانال دوم در حد فاصل پاسگاه صفریه تا پاسگاه طاووسیه ایران حفرشده بود و تعداد کانالهای فرعی نیز از آن کانال برای گمراه کردن نیروهای ایرانی منشعب شده بود و این کانال ۴ متر عرض و ۳ متر عمق داشته و داخلش بر سیمخاردار حلقوی بود و البته دشمن قبل از عملیات و هنگام حفر کانالها خیلی سریع اقدام جابجایی خاک آنها کرده بود.
آنها به خوبی میدانستند که اگر خاک کانادا را جابجا نکند خاکریزی درست میشود و وقتی نیروهای ایرانی به خاکریز برسند دیگر عقب راندنشان ممکن نیست و به هر صورت با درایت برادر ثابت یا راه بسیار خوبی برای رسیدن به کانال دوم پیدا شد و ما بهدوراز آتش دشمن خودمان را به این کانال رساندیم و کارمندی که بعدها به نام کانال کمیل مشهور شد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *