معنویت؛ چهره باطنی دفاع مقدس
دولت بعثی عراق با کمک همپیمانان خود هشت سال علیه نظام جمهوری اسلامی جنگی تحمیلی به راه انداخت، اما رزمندگان اسلام با تکیه بر ایمان و معنویت، اطاعت از رهبری و استفاده از ادوات رزمی توانستند در مقابل جبهه باطل و به ظاهر قدرتمند به پیروزی رسند و هیمنه دشمن را نزد جهانیان شکسته و رسوا کنند.
- محمد زاهدی مقدم - جنگ دارای دو چهره ظاهری و باطنی است. چهره ظاهری جنگ، استفاده از ابزارهای جنگی، حمله، کشتن و کشته شدن است که در هر دو جبهه حق و باطل وجود دارد و چه بسا جبهه باطل از تجهیزات و نفرات بیشتری برخوردار باشد، اما چهره باطنی جنگ، بعد معنوی و ارزشی آن است که اسلام به آن اهمیت بیشتری داده است. [۱]
این بعد معنوی از صدر اسلام تا کنون در جبهه حق علیه باطل وجود داشته و رزمندگان اسلام با تکیه بر ایمان و معنویت در کنار رزم توانستند قدرتمندترین دشمنان را به زانو درآورند.
دولت بعثی عراق با کمک همپیمانان خود هشت سال علیه نظام جمهوری اسلامی جنگی تحمیلی به راه انداخت، اما رزمندگان اسلام با تکیه بر ایمان و معنویت، اطاعت از رهبری و استفاده از ادوات رزمی توانستند در مقابل جبهه باطل و به ظاهر قدرتمند به پیروزی رسند و هیمنه دشمن را نزد جهانیان شکسته و رسوا کنند.
آن نیرویی که رزمندگان را در مقابل دشمن سفاک و بی رحم بعثی، ایستاده و مقاوم نگه میداشت، معنویت و توکل به خدا و توسل به اهل بیت (علیهمالسلام) بوده است. جلوههای زیبایی از این معنویت که در منابع دفاع مقدس آمده نشان میدهد نشاط روحی و صفای باطنی رزمندگان با معنویت پیوند خورده بود، چنانکه امام خمینی (ره) یکی از فاکتورهای پیروزی در جنگ را معنویت شمرده و فرمودند: «اینهایی که شبها به دعا و مناجات بر میخیزند، البته در جنگها پیروز خواهند شد.» [۲]
عشق به نماز، دعا، قرائت قرآن، مناجاتهای شبانه و نیمه شب، ذکر، توسل به اهل بیت (علیهمالسلام) تهذیب نفس و تلاش برای پاک نمودن رذائل اخلاقی از جمله جلوههای اخلاقی بود که در جای جای جبهه قابل مشاهده بوده است. در ادامه برخی از این جلوههای معنوی مورد بررسی قرار میگیرد:
۱. انس با قرآن
انس با آیات قرآن از شاخصههای معنوی مهم رزمندگان اسلام بوده است. این انس با آیات به گونهای بود که محتوای آنها را به صورت کاربردی در صحنههای مختلف نبرد به کار گرفته و نتیجه میگرفتند. چنانکه برای پنهان شدن از دید دشمن و اجرای عملیات آیه: «وَجَعَلْنَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ؛ [۳] و در پیش روی آنان سدّی قرار دادیم، و در پشت سرشان سدّی؛ و چشمانشان را پوشاندهایم، لذا نمیبینند!» را قرائت کرده و در نتیجه بدون آن که دشمن آنها را مشاهده کند، عملیات خود را انجام میدادند. در لحظه شلیک گلوله به سوی دشمن آیه «وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ؛ [۴](ای پیامبر!) هنگامی که به سوی دشمنان تیر پرتاب کردی، تو پرتاب نکردی، بلکه خدا پرتاب کرد (تا آنان را هلاک کند)» را با اخلاص میخواندند و گویی خود را نمیدیدند و خدا را زننده این تیرها میدانستند. گاهی نیز در هنگام پرتاب گلوله نیز شعار «الله اکبر الله اکبر، خمینی رهبر» یا «جان فدای رهبر» سر میدادند.
۱. انس با قرآن
انس با آیات قرآن از شاخصههای معنوی مهم رزمندگان اسلام بوده است. این انس با آیات به گونهای بود که محتوای آنها را به صورت کاربردی در صحنههای مختلف نبرد به کار گرفته و نتیجه میگرفتند. چنانکه برای پنهان شدن از دید دشمن و اجرای عملیات آیه: «وَجَعَلْنَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ؛ [۳] و در پیش روی آنان سدّی قرار دادیم، و در پشت سرشان سدّی؛ و چشمانشان را پوشاندهایم، لذا نمیبینند!» را قرائت کرده و در نتیجه بدون آن که دشمن آنها را مشاهده کند، عملیات خود را انجام میدادند. در لحظه شلیک گلوله به سوی دشمن آیه «وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ؛ [۴](ای پیامبر!) هنگامی که به سوی دشمنان تیر پرتاب کردی، تو پرتاب نکردی، بلکه خدا پرتاب کرد (تا آنان را هلاک کند)» را با اخلاص میخواندند و گویی خود را نمیدیدند و خدا را زننده این تیرها میدانستند. گاهی نیز در هنگام پرتاب گلوله نیز شعار «الله اکبر الله اکبر، خمینی رهبر» یا «جان فدای رهبر» سر میدادند.
رزمندگان، تقویت و ثبات قدم در مقابل دشمن و نیز عادت دادن نفس به کمبودهای مادی جبهه را با توسل به آیاتی، چون «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ؛ [۵]ای افرادی که ایمان آوردهاید! از صبر (و استقامت) و نماز، کمک بگیرید! (زیرا) خداوند با صابران است.» و «رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ؛ [۶]پروردگارا! بر ما صبر و شکیبایی فرو ریز، و گام هایمان را استوار ساز، و ما را بر گروه کافران پیروز گردان» تقویت میکردند و بیان این آیات در سخنان فرماندهان با بسیجیان بیشتر متبلور بوده است. [۷]انس و تلاوت سوره «یس» همگانی بود و در جبهه طرفداران زیادی داشت، به گونهای که تبلیغات جنگ، برای همه رزمندگان قرآن کوچکی را تنظیم و چاپ نمودند که حاوی سوره یس و دیگر سورههای کوچک قرآن بود. [۸]تلاوت این آیات در میادین جنگ و دیدن نتایج آن حاکی از ایمان راسخ و باور قلبی رزمندگان به محتوای این آیات بوده است که خود نمونهای از تبلور معنویت در جبههها است.
۲. شهادت، اوج بندگی و عبودیت
شهادت، گوهری آشنا در صدف انقلاب بود. رزمندگان برای رسیدن به فیض شهادت که آن را آرزویی دست یافتنی و سعادتی برتر میدانستند، لحظه شماری کرده و با انس و تکیه و باور به آیه «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ؛ [۹](ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند» بدون هیچ ترس و هراسی مقابل گلولههای دشمن میایستادند.
آنها در کنار تلاوت همیشگی آیات شهادت، آیات جهاد را نیز برای هدف والایی که برای خود ترسیم نموده بودند، قرائت میکردند و این ذکرهای همیشگی آنها بود. آیاتی دیگر نیز در جنگ تلاوت میکردند که ترس از گلوله و ترکش را در آنها از بین میبرد و سبب میشد تا بدون هیچ هراسی و برای رسیدن به هدف والا که پیروزی اسلام بود، سینههای خود را مقابل گلولههای دشمن قرار دهند.
۳. تهذیب نفس و مبارزه با رذائل اخلاقی
در کنار انس با قرآن و معنویت، تهذیب نفس و از بین بردن رذائل اخلاقی از دیگر شاخصههای معنوی جبهه بوده است. رزمندگان برای جلوگیری از غیبت، سوء ظنّ و تجسس دائم این آیه را تلاوت میکردند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِیمٌ؛ [۱۰]ای کسانی که ایمان آوردهاید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید؛ و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید؛ تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبهپذیر و مهربان است!» آنها با مطالعه و انس با روایات و دعاها عواقب این گناهان را استخراج نموده و تلاش میکردند تا در میدان عمل به جنگ با نفس که جهاد اکبر است رفته و آن را از رذائل شیطانی و اخلاقی، چون دروغ، بخل، حسادت رهایی داده و نفس خود را در مسیر بندگی قرار دهند.
۴. برگزاری جلسات دعا و توسل
یکی دیگر از جلوههای معنوی در جبههها، برپایی جلسات دعا و روضه بوده است. دعای توسل، کمیل، ندبه، مناجات امیرالمؤمنین در مسجد کوفه و اقامه مصائب اهل بیت (علیهمالسلام) از جمله این توسلات بوده است. این مجالس که گاهی در نیمههای شب و در سنگرها برپا میشد علاوه بر صیقل دادن روح و جان آنها، اراده ایشان را نیز راسختر کرده و برای پیروزی یا شهادت توانی مضاعف میداد. [۱۱]۵. تابلو نوشتهها، حاکی از معنویت در جبههها هر زائری وقتی پا به مناطق جنگی دفاع مقدس میگذارد، اولین مطلبی که ذهن او را به خود مشغول میکند و فکر او را به دوران جنگ تحمیلی سیر میدهد، تابلو نوشتههایی است که بر روی آنها شعارهای معنوی درج شده است. این شعارها نشان میدهد فرهنگ معنویت، شهادت و زیارت، سه اصل اساسی در جبهههای حق علیه باطل بوده است. از جمله این شعارها میتوان از شعار: «می روم تا انتقام سیلی زهرا (سلام الله علیها) بگیرم»؛ «هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله»؛ «یا زیارت یا شهادت»؛ «کربلا کربلا ما داریم میآییم» یاد کرد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *