۲.۷ میلیون دانشآموز آفلاین!
- روزنامه جام جم نوشت: سال تحصیلی جدید درحالی پاورچین پاورچین در حال نزدیک شدن است که یک جمعیت میلیونی از دانشآموزان کشور هنوز موبایل یا تبلت ندارند. با اینکه حداقل یکسال درباره این دانشآموزان در محافل رسمی و غیررسمی حرف زده شد و با اینکه فراوان بهعنوان یک دغدغه به آنها نگاه شد، حتی با این که خیلیها به نفع این بچهها پای کار آمدند، ولی با فاصله دو روزه تا شروع ماه مهر همچنان دو میلیون و ۷۰۰هزار نفر از آنها با وضعیتی غیرهوشمند و بدون ابزارهای ارتباطی، سال جدید تحصیلی را آغاز میکنند.
واکسیناسیون دانشآموزان دو روز است آغاز شده و امیدها برای بازگشایی حضوری مدارس قوت گرفته است. اگر واکسیناسیون با همین نظم و ترتیب جلو برود احتمالا مدارس از آبانماه تدریجا بهصورت حضوری دایر میشوند و آن وقت آموزش مجازی نیز بهتدریج تعطیل میشود و محرومیت از موبایل و تبلت کمکم موضوعیتش را از دست میدهد. اما اگر واکسیناسیون بههر دلیلی کند شود یا با وجود تکمیل واکسیناسیون، موجهای جدید بیماری در کشور ظاهر شود و بار دیگر حکم به غیرحضوری بودن آموزش داده شود آنوقت تحصیل دانشآموزان محروم از ابزارهای ارتباطی هوشمند دوباره به یک چالش ملی تبدیل خواهد شد.
پس برای جلوگیری از تکرار آنچه که سال تحصیلی گذشته روی داد و تبعیض آموزشی در کشور را علنی کرد باید بجد در اندیشه دو میلیون و ۷۰۰هزار دانشآموزی بود که یا گوشی و تبلت ندارند یا اساسا در مناطقی زندگی میکنند که پوشش اینترنت وجود ندارد.
چقدر موبایل و تبلت خریده شد؟
از روز اولی که درباره دانشآموزان محروم از وسایل ارتباطی هوشمند حرف زده شد یکآمار سه و نیم میلیونی و یک آمار سه میلیون نفری اعلام شد که وزارت آموزش و پرورش آمار دوم را تایید کرد. این آمار توضیح میدهد که از ۱۴میلیون دانشآموز کشور حدود یکپنجم یعنی یک نفر از هر پنج نفر به گوشیهای هوشمند، تبلت، لپتاپ و کامپیوتر دسترسی ندارند.
ماههای نخست سال تحصیلی۱۴۰۰-۹۹ به این سه میلیون دانشآموز بسیار سخت گذشت، چون در وضعیتی تبعیضآمیز بهجای اینکه از آموزشهایی شبیه دانشآموزان برخوردار، بهرهمند شوند یا از درسنامهها که جزوههای چاپی بودند استفاده کردند یا پای درسی نشستند که بستگان درسخواندهشان ارائه میدادند. برخی از این دانشآموزان نیز به آموزشهای تلویزیونی بسنده کردند و عدهایشان که معلمان متعهدی داشتند بهصورت حضوری و حتی انفرادی درس گرفتند.
با این حال کیفیت آموزش این دانشآموزان افت کرد و به اذعان برخی معلمان به کمسواد بالا آمدنشان منجر شد. حتی حسین اسدی، سفیر عدالت آموزشی به جامجم توضیح میدهد که محرومیت از وسایل ارتباطی به روحیه بسیاری از این بچهها لطمه زد و منجر به افسردگی و ترکتحصیل آنها شد.
ماجرای این محرومیت و حواشیاش که بیخپیدا کرد، آموزش و پرورش طرحی به نام هدایت را کلید زد که شعارش هر دانشآموز یک تبلت، هر تبلت یک کلاس، یک مدرسه بود. بعد از گذشت نزدیک به یکسال از اجرای طرح هدایت، اما با این که تلاشهایی شده و پولهای قابلتوجهی نیز خرج شده، اما هنوز عدد دانشآموزان محروم از وسایل ارتباطی هوشمند، بزرگ و درشت است.
سیدجواد حسینی، معاون وزیر آموزش و پرورش و مسؤول طرح هدایت در این وزارتخانه درباره کارهایی که تا بهحال انجام شده اینگونه توضیح میدهد: از سه میلیون دانشآموز شناسایی شده که به ابزارهای ارتباطی دسترسی نداشتند و در نتیجه از آموزش مجازی بازماندند، ۷۰۰ هزار نفر در مناطقی زندگی میکنند که پوشش اینترنت ندارند، پس میماند دو میلیون و ۳۰۰هزار دانشآموز که در یک سال اخیر برای ۳۳۰ هزار نفر از آنها موبایل و تبلت خریداری شده است.
رفع نیاز ۳۳۰هزار دانشآموز گرچه به گفته حسینی ۱۵۰۰میلیارد تومان خرج برداشته، اما تا امروز فقط به تهیه گوشی هوشمند یا تبلت برای حدود یکهفتم دانشآموزان محروم منجر شده که عدد کوچکی است راوی این حقیقت که تبعیضهای آموزشی همچنان ادامه دارد.
چه کسانی موبایل و تبلت خریدند؟
برای خرید ۳۳۰هزار موبایل و تبلتی که تا امروز در اختیار دانشآموزان محروم گذاشته شده از سه بخش پول تامین شده؛ منابع دولتی، موسسات عمومی و بخش غیردولتی و خیران. حسین اسدی، سفیر عدالت آموزشی که یکی از بزرگترین خیران اهداکننده موبایل و تبلت به دانشآموزان در کشورمان است به تنهایی ۱۷۱۷ گوشی و تبلت برای دانشآموزان خریده که ۵/۶ میلیارد تومان برای خریدشان هزینه کرده است. اسدی با خنده نقلقولی میکند از مسؤولی که «آقای اسدی بهتنهایی بیشتر از یک شرکت پتروشیمی عریض و طویل، گوشی و تبلت خریده است.»
او میگوید: در این مدت خیران زیادی دست به کار شدند و عدهای حتی از همه پساندازشان گذشتند مثل یک خانم نیکاندیش در اندیمشک که با هزینهای که برای زیارت گذاشته بود سه گوشی هوشمند برای دانشآموزان خرید و خیر دیگری نیز با همه پساندازش ۱۷ گوشی برای بچههای محروم تهیه کرد.
در کنار این خیران حقیقی، اما مؤسسات دولتی و عمومی نیز در قالب مسؤولیت اجتماعی پایکار آمدهاند که عملکرد برخی از این مؤسسات و نهادها را حسینی، مدیر طرح هدایت در اختیار ما میگذارد. طبق اعلام وی؛ وزارت دفاع ۲۰۰۰دستگاه موبایل یا تبلت، مرکز آمار ایران ۱۰هزار، وزارت تعاون ۵۰۰۰، سازمان بهزیستی ۱۰هزار، کمیته امداد ۵۰ هزار، انجمن اولیا و مربیان کشور ۱۱۰هزار، بسیج ۱۰۰هزار، وزارت صمت ۱۰۰هزار، اتحادیه انجمنهای اسلامی ۳۹هزار، بنیاد مستضعفان ۵۰ هزار و اتاق بازرگانی ۵۰۰۰ دستگاه موبایل و تبلت را تعهد کردهاند.
برخی از اینها همه تعهد خود را انجام دادهاند و برخیهای دیگر تا عمل به تعهدات خود فاصله دارند و نهایتا اینکه همه خیران حقیقی و حقوقی از سال ۹۹ تا امروز که حدود یک سال میشود، ۳۳۰هزار گوشی هوشمند و تبلت برای دانشآموزان محروم تدارک دیدهاند که دومیلیون عدد با نیاز واقعی کشور فاصله دارد.
درد بیاینترنتی کی درمان میشود؟
طبق آمارهای رسمی آموزش و پرورش حدود ۷۰۰هزار دانشآموز در مناطقی از کشور زندگی میکنند که فاقد پوشش اینترنت است. بههمین دلیل وقتی با مدیر طرح هدایت گفتگو میکردیم، او تاکید کرد که این ۷۰۰هزار را باید از سه میلیون دانشآموزی که گوشی یا تبلت ندارند، جدا کرد چرا که این ۷۰۰هزار حتی اگر وسایل ارتباطی هوشمند داشته باشند، به کارشان نمیآید.
اینکه چرا مناطقی از کشور همچنان زیر پوشش اینترنت قرار ندارد و به تبع آن افراد زیادی از جمله دانشآموزان از زندگی نوین جا میمانند، داستان مفصلی دارد.
شهریور سال گذشته که موضوع محرومیت بخشی از دانشآموزان کشور از اینترنت داغ بود، وزیر وقت ارتباطات اعلام کرد که در ۵ درصد نقاط جمعیتی کشور، پوشش اینترنت نداریم که ایراد مربوط به وزارت ارتباطات است.
اما اینکه این ایراد به چه نحوی است را مدیرکل دفتر هماهنگی و امور استانهای وزارت ارتباطات در تیرماه امسال
توضیح داده است. حسین حمیدیپور در گفتگو با ایرنا چهار دلیل عمده وصل نشدن برخی مناطق از جمله روستاها به اینترنت را موقعیت جغرافیایی، ضرورت اتصال به فیبرنوری، هزینهبر بودن ساخت دکل مخابراتی و نبود زیرساخت مناسب برای افزایش پهنای باند عنوان کرده است.
خلاصه ماجرا از زبان وی این است: «رساندن سرویس اینترنت به روستاها به موقعیت جغرافیایی متفاوت آنها بستگی دارد. روستاها گاهی در موقعیت کوهستانی هستند که توسعه ارتباطات در آنجا سختتر است. برای توسعه و امکان برقراری صدا و ارائه سرویس اینترنت همچنین به دید رادیویی یا کشیدن فیبر نوری نیاز است تا بتوان دسترسی روستای موردنظر به شبکه ملی اطلاعات را فراهم کرد. اگر این دید فراهم نباشد، ساخت دکل مخابرات نمیتواند مشکل را بهتنهایی حل کند.»
ساخت هر دکل مخابراتی حداقل به دو تا سه میلیارد تومان هزینه نیاز دارد. پس در شرایط اینچنینی بهجای اینکه یک روستای مثلا ۳۰خانواری با ساخت چند سایت و فیبر نوری به اینترنت متصل شود، بهتر است آن هزینه را برای روستایی صرف کنیم که جمعیت بیشتری در آنجا زندگی میکنند.»
این توضیحات حتما از نظر فنی و مالی قابل پذیرش است، ولی نتیجه آن محرومیت دستکم ۷۰۰هزار دانشآموز از آموزشهای مجازی است که به طرزی مشهود، عدالت آموزشی را زیر سوال میبرد و تبعیض آموزشی و افت کیفیت تحصیل را به یک جماعت محروم، تحمیل میکند.
روشهای رفع نیاز دانشآموزان جامانده
اگر آمارهایی که رسما اعلام میشود، بیانگر همه حقیقت باشد، اکنون دو میلیون دانشآموز از ابزارهای ارتباطی هوشمند و در نتیجه آموزشهای مجازی محروماند. البته مدیر طرح هدایت معتقد است که برای این دو میلیون نفر هم برنامهریزی شده تا سال تحصیلی جدید را با گوشیهای هوشمند، تبلت یا رایانه آغاز کنند. جواد حسینی به جامجم میگوید: «برای مرتفع کردن نیاز این گروه از دانشآموزان سه راه در نظر گرفتهاست.
اولین راه استفاده از ردیف اعتباری۵۰۰ میلیارد تومانی در قالب قانون بودجه سال ۱۴۰۰ است که دولت در اختیار آموزش و پرورش قرار میدهد. راه دوم نیز اجرایی شدن تفاهمنامه با استانداریهای سراسر کشور برای تامین یک میلیون موبایل و تبلت است که قرار است با منابع داخلی استانها تامین شود. راه سوم هم استفاده از ظرفیت مدارس است، چراکه در مدارس کشور حدود ۷۰۰ هزار رایانه وجود دارد که میتواند در اختیار دانشآموزان محروم قرار گیرد.»
اگر راه سوم عملی شود، ۷۰۰ هزار دانشآموز به فضای مجازی و آموزشهای از راه دور متصل میشوند که به این ترتیب بازهم یک میلیون و ۳۰۰ هزار دانش آموز محروم از وسایل ارتباطی میمانند که باید منتظر عملی شدن وعدههای دولت باشند.