خاک رملی؛ سجدهگاه عشق
کتاب «راز کانال کمیل» به همت گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی در راستای گسترش فرهنگ ایثار و معنویت، گردآوریشده است و پنج روز مقاومت رزمندگان گردان کمیل در کانال دوم فکه را در دوران طلایی هشت سال دفاع مقدس در تاریخ شکوهمند انقلاب اسلامی روایت میکند.
- کتاب «راز کانال کمیل» به همت گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی در راستای گسترش فرهنگ ایثار و معنویت، گردآوری شده است و پنج روز مقاومت رزمندگان گردان کمیل در کانال دوم فکه را در دوران طلایی هشت سال دفاع مقدس در تاریخ شکوهمند انقلاب اسلامی روایت میکند. در سلسله برشهایی، به بازخوانی این کتاب میپردازد.
خاک رملی،فصل۱۲
وقتی در چنانه بودیم، به ما گفتند که ممکن است دو روزبه شما تجهیزاتی جنگی و چندین خشاب و تدارکات نرسد، برای همین بیشتر نیروها، جیره و نارنجک اضافه با خود برداشتند. از حرکت نیروها چیزی نگذشته بود که همگی احساس خستگی کردند.
حرکت روی خاک رملی فکه، آن هم با تجهیزات اضافه، بسیار سخت بود. موقع حرکت قرار بود دو نفر پلهای پیش ساخته را حمل کنند، اما پلها آنقدر سنگین بود که حتی چهار نفر هم نمیتوانستند آنها را حمل کنند.
راهپیمایی در رمل و حمل تجهیزات نظامی و انفرادی به خصوص پل هادرکاسته شدن توان جسمانی رزمندگان تأثیر بسیاری داشت.
در این میان بهرام درخشان، عرب عامری، حسن زعفران و ابراهیم هادی بیش از دیگران با ایثار مثال زدنی در حمل پلها کوشش کردند، بخاطر این مشکلات بچهها از زمان بندی عقب ماندند، نیروها سرعت خود را زیاد کردند و همین باعث شد تا عقب بمانند.
خوب به یاد دارم که در آن تاریکی، ابراهیم هادی با همان ظاهر ساده و شلوار کردی و چفیه عربی بر دوش، کنار ستون ایستاده بود و به بچهها روحیه میداد. ابراهیم هادی مدام از بچهها میخواست تا با گفتن ذکر و بردن نام مبارک ائمه اطهار (ع) از آنها مدد بگیرند.
طبق طرح عملیات قرار بود در این منطقه، پنج گردان با هم حرکت کنند، لذا پنج ستون از رزمندگان اسلام در جوار یکدیگر حرکت میکردند. برای جلوگیری از آمیختگی این صفوف با یکدیگر و گمشدن افراد از طناب رنگی استفادهشده بود، به طوری که افراد هر گردان، طناب مخصوص به خود را در دست گرفته بودند و حرکت میکردند.
اما بااینحال خستگی شدید ناشی از پیادهروی طولانی در رمل با آن شرایط سخت باعث شد تا برخی از نیروها پلها تجهیزات و حتی اورکت پتو کولهپشتی و جیرههای غذایی خود را در میانه راه رها کنند تا بر خستگی غلبه کرده و از قافله عقب نمانند، اما راهپیمایی بر روی رمل بهکندی صورت میگرفت.
من دیدمی از نیروها در بین راه حتی کولهپشتی و تغذیه و مهمات خود را در کنار مسیر میگذاشتند تا سبکبارتر به راه خود ادامه دهند نیروها در یک مسیر حرکت میکردند پس از مدتی راهپیمایی به دستور فرماندهان ستون متوقف شد تا رزمندگانی که عقبمانده بودند ملحق شوند و کسی جا نماند.
در موضعی که از دید دشمن مخفی بود همه نیروها جمع شدند آنجا دقایقی را به استراحت و رفع خستگی تشنگی و گرسنگی گذراندیم و هوا کاملاً تاریک بود و ابرهای آسمان تاریکی منطقه را دو چندان کرد و برای همین حرکت به سوی دشمن راحتتر بود دستور حرکت مجدد صادر شد و همه نیروها با صفآرایی و آرایش قبلی راه افتادند.
مدت سه ساعت به همین طریق راهپیمایی در رملهای فکه انجام شد و کمکم چراغهای روشن که از دور دست سوسو میزد به ما خبر میداد که به مواضع دشمن نزدیک شدهایم گهگاه خمپارهای و یا منوری منطقه را روشن میساخت و نور خیرهکننده آن همه را مجبور به خیز بر روی زمین میکرد هر سه گروه آن گردان کمیل از نقطه رهایی به ستون به سمت مواضع دشمن حرکت کردند شب هفدهم بهمن ماه.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *