میدان خدمت
_ جواد منصوری در روزنامه حمایت نوشت: سفرهای استانی و بازدیدهای سرزده مسئولان، یکی از مظاهر مردمی بودن آنها و باعث تألیف قلوب مردم با حاکمیت است. در دوره تحولی قوای مجریه و قضاییه، حضور مقامات بلندپایه کشور در میان اقشار مناطق محروم و کمتر برخوردار، افزایشیافته و با حرکتی که قوه قضاییه پیشازاین آغاز کرده بود، شاهد ایجاد یک موج پرقدرت برای اصلاح و تغییر امور هستیم.
سفرهای استانی آیتالله رئیسی به خوزستان، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی و بازدیدهای سرزده حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای به دادسراها و زندانها ازجمله زندان دماوند، نمونههایی هستند که امیدواریهای بسیاری را برای بهبود امور و گرهگشایی از معضلات کشور زنده کرده است.
در این خصوص باید گفت که بازدیدهای برنامهریزیشده و سرزده، ثمرات مختلفی دارد و برخلاف آنچه برخی وانمود میکنند، صرفاً بهمنظور واداشتن مسئولان میانی برای رسیدگی به مشکلات مردم نیست. در گذشته نهچندان دور، مقامات مسئول حتی به برخی وزرا و مدیران ارشد هم وقت نمیدادند تا پس از جلسات، با مافوق خود گفتگو کنند.
این عدم دسترسی را اگر به بدنه جامعه تعمیم دهیم، نتیجه بهدستآمده عبارت است از انبوه مطالبات بدون پاسخ و نضج گرفتن ناامیدی ناشی از غفلتها. اقشار مختلف بهویژه در نظام اسلامی نباید این تلقی را داشته باشند که صدای آنها در هر حالتی – چه روستایی گرفتار در بیآبی و چه زندانیان – شنیده نمیشود و این نکتهای است که مورد اهتمام دولت و عدلیه قرار دارد.
یکی از وجوه تعهد رؤسای قوای مجریه و قضائیه و اصرارشان بر حاضر شدن در میان مخاطبان و مراجعان، ناظر به نزدیک کردن فاصلهها و شنیدن صدای مردم است. بنابراین، کارکرد تألیف قلوب برآمده از این حضور دوستانه و درعینحال، مسئولانه فارغ از جنبههای اداری و سازمانی، ایجاد مودت میان ملت و حاکمیت است؛ موضوعی که دشمنان بر تباعد میان آنها، دل بستهاند و هیچ فرصتی را برای گرفتن ماهی از آب گلآلود، از دست نمیدهند.
برخی معتقدند بازدیدها و سفرهای سرزده، در کنار محاسنی که دارد، ممکن است در میانمدت، اطاعت از فرد را جایگزین تابعیت از قانون کند و محوریت قانون را به محاق ببرد. در چنین حالتی، این ادعا نیز وجود دارد که شاید افراد مسئول، در غیر حضور مافوق خود، جرئت تخطی داشته باشند، اما بهمحض اینکه بازدیدی سرزده انجام میشود، تخلفات بهطور موقت کاهش مییابند.
خب، اگر این اشکال را بپذیریم، چاره آن چیست؟ این اتفاقات به چه دلیل رخ داده؟ آیا جز این است که ضعف نظارتها و یله بودن کارها، بستر تخلفات را به وجود آورده؟ در همه جوامع، وقتی مشکلات بزرگی ایجاد میشوند، همه مسئولان پایکار میآیند و بر رفع و رجوع امور نظارت میکنند.
در ژاپن، آمریکا و اروپا که برخی مخالفان، آنها را قبله آمال خود قرار دادهاند، شخص رئیسجمهور و وزرا بر فرایندهای ملی و بحرانی همچون سیل و کرونا، نظارت ویژه دارند و در موضوعات دیگر، بازدیدها همیشه در جریان است. کشور ما به جهت برخی تفکرات و توهمات غربی، اکنون دچار چندین چالش و معضل بزرگشده و جز با پایکار بودن و رسیدگی در میدان، نمیتوان به تسریع در رفع آنها امیدوار بود.
ضمن اینکه این شائبه همیشه در مسئولان ردههای پایینتر وجود دارد که کار و زحمت برای ماست و بهرهبرداریها برای مدیران بالادستی است. بازدیدهای اخیر بهویژه از جانب رئیس قوه قضائیه و رئیسجمهور در روزهای تعطیل و در شرایطی که اعتراضاتی نسبت به اوضاع معیشتی و اقتصادی وجود دارد، نشان میدهد که این دو خدمتگزار صادق نظام، بیشترین فشارها را متحمل میشوند و در صف اول رفع تبعیضها و مشکلات قرار گرفتهاند.
پیامد این حضور برای مدیران و کارکنان دو قوه، تزریق روحیه تلاش مضاعف برای خدمتگزاری به مردم و بهرهوری در زمان و منابع برای خدمترسانی بیشتر خواهد بود. این سبک و سیاق جهادی، قطعاً شایسته همه دستاندرکاران و مسئولان، همچون فرماندهان دوره دفاع مقدس است؛ اسطورههایی که در اوج شدائد و دشواریها، زیر آتش گلوله در خط مقدم قرار میگرفتند و سپس به رزمندگان فرمان پیشروی میدادند.
علاوه بر این، در مشاهدات میدانی، نتایجی به دست میآید که در مشاهدات ویدئو کنفرانسی و بولتنهای هفتگی وجود ندارند. بدیهیترین تأثیر سفرهای استانی، دغدغهمندتر شدن مقامات مسئول است و همین احساس، سبب اقدامات فوری برای رفع رنجها و آلام مردم میشود. اساساً مسئولی که درد ملت را نشنود و گرفتارهای روزمره مردم را از نزدیک معاینه نکند، نمیتواند تصمیمات درستی هم اتخاذ کند و به هنگام ضرورت، به یاری آنها بشتابد.
ناگفته نماند که مسئولان محلی، همواره گزارشهایی را برای رؤسای خود ارسال میکنند و کمترین فایده بازدیدهای سران قوا آن است که این گزارشها را با واگویهها و گلایههای مردم تلاقی میدهند و یک خروجی کاملاً ملموس و واقعی را به دست میآورند.
از طرفی، گاهی در مشاهدات میدانی، نمونههای بسیار موفق و ابتکاری در مناطق بازدید شده، موردتوجه قرار میگیرند که جز از طریق مشاهده حضوری و گفتگو با عاملان و مجریان آنها، نمیتوان به اهمیت کار پی برد. فعالیت شرکتهای دانشبنیان و گروههای مردمنهاد و انقلابی در برخی مناطق از چنان بردی برخوردار بوده که گاهی چند ماه و چند سال فعالیت در چارچوبهای عادی، شاید بهپای آن نرسد. این ابتکارات ایبسا زمینه الگوسازی در سایر نقاط و تعمیم آن به سراسر کشور را فراهم میکند و مدیران خدومی که به این ابداعات توجه میکنند، در جایگاههای تأثیرگذارتری مشغول به فعالیت میشوند.
نکته پایانی اینکه گریز از تکلف و به دور ماندن از تشریفات در مواجهه با مردم، ثمره ارزشمند سرکشیهای رئیس عدلیه و مجریه است؛ رویداد مبارکی که قطعاً به الگویی برای سایر مدیران تبدیلشده و شاهراهی برای تسریع در حل مشکلات مردم خواهد شد.