رایزنیهای امارات و قطر؛ عمل گرایی جدید برای جایگزینی جنگ سرد؟
- تور منطقهای «طحنون بن زاید آل نهیان»، مشاور امنیت ملی امارات و برادر تاثیرگذار «محمد بن زاید»، حاکم ابوظبی را در سفری غافلگیرانه به دوحه برد و در آنجا با امیر قطر ملاقات کرد.
به گزارش «میدل ایست آی»، از زمانی که انقلابهای عربی ۲ همسایه را در درگیری وسیع بر سر چشم اندازها و روایتهای ایدئولوژیکی قرار داد، این مهمترین سفر یک مقام اماراتی به دوحه است.
با این حال، این سفر به همان اندازه که برای امنیت و ثبات منطقه اهمیت دارد، باید در چارچوب محیط امنیتی پویاتر منطقهای که با خروج آمریکا امکان پذیر است، مورد بررسی قرار بگیرد.
تحولات اخیر در افغانستان که در آن حکومت تحت حمایت آمریکا طی چند روز پس از خروج نظامیان آمریکایی تحت فشار طالبان متلاشی شد، باعث نگرانی منطقهای بیشتر برای ابوظبی شده است.
تصویر یک ابر قدرت شکست خورده که برای حفظ حکومت دست نشاندهاش تلاش کرد، اما به نتیجهای نرسید، باعث شده تا ابوظبی از این موضوع نگران شده و دیگر حمایت از سمت واشنگتن را تکیه گاهی مستحکم نداند.
در عوض، این موضوع امارات را ملزم میکند که در ایجاد شبکهها و روابط در منطقه، حتی در صورت لزوم با مخالفان ایدئولوژیکی در دوحه و آنکارا، عملگراتر شود.
از زمان توافق «العلا»، که در درجه اول بین عربستان و قطر مورد مذاکره قرار گرفت، بحران خلیج فارس را که توسط مهندسی ابوظبی طراحی شده بود به پایان رساند و امارات در منطقه عقب نشینی کرده است.
قطر توانست روابط خود را با متحدان ایدئولوژیکی امارات، یعنی عربستان سعودی و مصر اصلاح کند و در مواردی فراتر از یک صلح سرد حرکت کند.
در همین حال عربستان و قطر در مورد همکاری بیشتر در زمینه مجموعهای از موضوعات بحث و تبادل نظر کردند که به تاسیس شورای همکاری عربستان و قطر ختم شد.
این همه در حالی است که روابط ۲ جانبه ابوظبی و ریاض از مرحله سال ۲۰۱۷ به رویارویی بیشتر در سال ۲۰۲۱ منتقل شد؛ در حالی که محاصره علیه قطر، که «طحنون بن زاید» آن را مد نظر قرار داده بود، قصد داشت دوحه را به صورت منطقهای و بین المللی محروم کند.
امارات با روابط نزدیک با واشنگتن و کسب اعتبار بیشتر به عنوان یک شریک و کارگزار قابل اعتماد در منطقه در صدر قرار گرفت.
به نظر میرسد طحنون و برادرش از شعار «اگر نمیتوانید آنها را شکست دهید، به آنها بپیوندید» پیروی میکنند.
بنابراین، اگرچه ممکن است مبالغه آمیز باشد که سفر طحنون به قطر را به عنوان پذیرش دیرهنگام شکست معرفی کنیم، اما با این وجود یک امتیاز برای غلبه بر حداقل اختلافات ایدئولوژیک باقی مانده با آنکارا و قطر برای تامین منافع ژئواستراتژیک است.
با این حال، این عمل گرایی استراتژیک تنها میتواند ماهیت موقت داشته باشد، زیرا تفاوتهای بنیادی ایدئولوژیکی همچنان پایه و اساس رقابت منطقهای بین دوحه و ابوظبی است.
در حالی که این موضوع ممکن است در یک محیط دوقطبی بسیار بحث برانگیز در منطقه آرامش لازم را ایجاد کند، اما تا زمانی که مفیدتر از رویارویی مستقیم به نظر برسد، دوام خواهد آورد.