صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

امنیت نباشد نان نیست؛ درس ایرانی‌ها از جنگ جهانی

۰۳ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۳:۱۳:۱۲
کد خبر: ۷۵۲۱۵۱
۳ شهریور سال ۱۳۲۰ شمسی روز تلخی برای ایرانیان بود؛ اتفاقی که همه از آن می‌ترسیدند، رخ داد و شوروی از شمال و انگلیس از جنوب به خاک ایران حمله کردند. اما نتیجه آن چه شد؟

_ فارس نوشت: ماجرا از «دالان پارسی» شروع شد! این دالان چه بود؟ نامی بود که انگلیس و شوروی به ایران داده بودند. اوایل تابستان سال ۱۳۲۰ نشسته بودند و روی نقشه دیده بودند که بهترین مسیر برای رساندن تجهیزات نظامی به ارتش شوروی از راه ایران می‌گذرد. آن‌روز‌ها جنگ جهانی دوم بود و آلمان نازی که به شوروی کمونیستی حمله کرده بود بخش بزرگی از اروپا و مسیر‌های زمینی و دریایی را در اختیار داشت و انگلیس و آمریکا می‌خواستند مسیری امن داشته باشند تا تجهیزات جنگی و غیرجنگی را از طریق مسیر کشتیرانی خلیج فارس به جنوب ایران رسانده و از آنجا تا شمال ایران حمل کنند و به ارتش شوروی برسانند. همان‌موقع که پای نقشه نشسته بودند، نقشه کشیدند که ایران را اشغال کنند و جالب اینکه مقدمتش را هم چیدند و رسانه‌هایشان شروع کردند به خبرپراکنی درباره فعالیت شدید جاسوسان آلمانی در ایران!


ارتش شوروی در تبریز هنگام اشغال ایران

انگلیس بر سر پهلوی‌ها منت گذاشت!

شوروی و انگلیس به دولت ایران خبر دادند که مستشاران آلمانی را اخراج کند. رضاخان، چون ایران از همان اول جنگ جهانی اعلام بی‌طرفی کرده بود و طبق قوانین بین‌المللی کشوری اجازه نداشت به ایران حمله کند و، چون خودش طرفدار آلمانی‌ها بود هوا افتاد به سرش که جلوی ابرقدرت‌ها عرض اندامی بکند و با اخراج مستشاران مخالفت کرد و یادش رفته بود که خودش و دیپلماسی دولتش و روحیه ارتشش چقدر ضعیف‌اند. این شد که شوروی و انگلیس همین را بهانه کردند و به ایران حمله کردند. ارتش رضاخان هم که حدود ۲ دهه بودجه ایران را بلعیده بود و خیلی سروصدا داشت آرام و بی‌صدا پراکنده شد و متجاوزان جلو و جلوتر آمدند و ۲۶ شهریور تهران اشغال شد.

تاریخ روایت می‌کند که در برخی پادگان‌های ایران تانک‌ها و خودرو‌های نظامی اصلا از جایشان تکان نخوردند! چون از کشور‌های خارجی وارد شده بودند و سربازان ایرانی بلد نبودند آن‌ها را روشن کنند و حرکت بدهند؛ همه‌اش نمایش بود. اشغالگران رضاخان را عزل کردند و دستور دادند استعفاء بدهد و فرستادند برود به دوران بازنشستگی و تبعید. انگلیس هم خیلی بر سر پهلوی‌ها منت گذاشتند که عاقبت بالاخره اجازه دادند ولیعهد رضاخان، سلطنت را برعهده بگیرد. چون صحبت از این بود که دوباره یک نفر از خاندان قاجار در ایران حکومت کند.


تصویری از عبور کاروان تجهیزات نظامی اشغالگران از ایران

مصادره قوت لایموت مرد

خب همین؟ اشغال نظامی و تغییر حکومت؟ نخیر. گندم و آذوقه ایران را هم غارت کردند برای تغذیه سربازانشان یا خریدند یا به زور تصاحب کردند. ایران از سوی اشغالگران موظف شده بود سالانه بیش از ۵۰ هزار تن گندم و جو و برنج به شوروی بدهد و علاوه بر آن شوروی مازاد غله آذربایجان را هم که یکی از مراکز اصلی تولید گندم ایران بود به‌زور ضبط می‌کرد؛ «روسیه و انگلیس متعاقب اشغال ایران همه کامیون‌ها، اتوبوس‌ها و همچنین خط آهن ایران را تصاحب کرده، قوت لایموت مردم ایران را در هر جایی که بدان دست می‌یافتند، مصادره می‌کردند... همه این‌ها دست‌به‌دست هم داد و موجب بحران شدیدی در زمینه مواد غذایی، حمل‌و‌نقل، بهداشت و سلامت عمومی مردم شد».


رژه سربازان انگلیس و شوروی در تهران

به زمین می‌چسبیدند و ناله می‌زدند!

پس از اشغال ایران در شهر‌های مختلف وضعیت نان بحرانی بود و روزنامه‌ها درباره تبریز نوشتند: «مردم گرسنه از سه چهار محله شهر که عمده [محله‌های]خیابان و نوبر بود کم کم مقابل اداره شهرداری جمع شدند، زن و بچه، جوان و پیر... فریاد ما گرسنه‌ایم، به ما نان نداده‌اند، نمی‌خواهیم بمیریم، نان می‌خواهیم به آسمان بلند کردند». این هم گزارش روزنامه اطلاعات که در شماره‌های پی‌درپی از وضعیت قحطی در شهر‌های سراسر ایران خبر می‌داد: «وضعیت کشور به‌گونه‌ای شده بود که مسافرینی که از بوشهر و سایر نقاط جنوبی شیراز می‌آمدند به حال گرسنگی و برهنگی مردم آن منطقه گریه می‌کردند و می‌گفتند که در بعضی از قراء جنوب، زن و مرد و اطفال از شدت گرسنگی مانند حشره به زمین می‌چسبند و ناله می‌زنند... بر اثر خشکسالی بعضی نقاط، علف صحرا هم در دسترس این بیچارگان نیست».

گرسنگی ایرانی‌ها ادامه‌دار بود و کار به جایی رسید که یک‌سال بعد در تهران هم برای نان شورش شد و وقایعی اتفاق افتاد که در تاریخ به «بلوای نان» معروف است.
خیلی‌ها سن‌شان به آن‌روز‌ها قد نمی‌دهد و یادشان نیست، ولی تاریخ یادش نمی‌رود که نیرو‌های اشغالگر در تهران رژه می‌رفتند و مملکت را مال خودشان کرده بودند و بیرون هم نمی‌رفتند. جنگ هم که تمام شد امتیاز می‌خواستند تا بروند. تاریخ یادش نرفت و درس بزرگی هم به ایرانی‌ها داد؛ معلوم شد اگر نتوانی از امنیت خود دفاع کنی نان هم برای خوردن نخواهی داشت.


تصویری از تجمع مردم تهران در محوطه مجلس شورای ملی در اعتراض به کمبود نان

امروز در تاریخ مناسبت‌های دیگری هم هست

امروز ۳ شهریور مصادف با ۲۵ اوت میلادی و ۱۶ محرم هجری قمری در تقویم تاریخ، مناسبت‌های دیگری هم دارد.
ـ زادروز «رضا قلی خان هدایت» ادیب ایرانی و رئیس مدرسه دارالفنون در عهد ناصری در سال ۱۲۱۵ قمری
ـ درگذشت «دیوید هیوم» فیلسوف معروف اسکاتلندی در سال ۱۷۷۶ میلادی
ـ درگذشت «ویلیام هِرشِل» ریاضی‌دان و منجم برجسته آلمانی در سال ۱۸۲۲ میلادی
ـ روز ملی و استقلال اروگوئه از استعمار اسپانیا در سال ۱۸۲۵ میلادی
ـ زادروز آیت‌الله «اکبر هاشمی رفسنجانی» مبارز انقلابی و سیاستمدار ایرانی در سال ۱۳۱۳ شمسی


برچسب ها: تاریخ جنگ جهانی

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *