صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

دوره حاکمیت هویت‌های اوراسیانیستی و پیگیری الگوی موازنه قوا در روسیه

۰۳ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۴:۰۰:۰۲
کد خبر: ۷۵۱۶۰۱
دسته بندی‌: سیاست
آمریکا پس از کنار رفتن کوزیروف، حدس‌های آگاهانه خود را در حالت بالفعل می‌دید و تیم جدید حاکم بر دستگاه سیاست خارجی روسیه را نمایندگان جدید امپراتوری این کشور می‌پنداشت. در این مقطع، آمریکا خط مشی سابق خود را به صورت جدی پیگیری می‌کرد و تغییر بنیادین در آن صورت نگرفته بود.

- با ترسیم نمودار تحول نگرش روسیۀ پساشوروی به ایران، جابه جایی‌هایی با شدت نوسان گسترده قابل مشاهده است که در یک سوی آن، ایران به مثابه «متحدی مطمئن و قابل اتکا در منطقه و جهان» و «متحدی در برابر دشمان مشترک» و در سوی دیگر به عنوان «تهدید جنوبی و به منزله ابزاری برای تنظیم روابط با غرب» مورد شناسایی قرار گرفته است.

یکی از جلوه‌های عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده می‌شود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.

«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکل‌گیری این سیاست‌ها ارائه دهد. در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.

دوره حاکمیت هویت‌های اوراسیانیستی و پیگیری الگوی موازنه قوا
آمریکا پس از کنار رفتن کوزیروف، حدس‌های آگاهانه خود را در حالت بالفعل می‌دید و تیم جدید حاکم بر دستگاه سیاست خارجی روسیه را نمایندگان جدید امپراتوری این کشور می‌پنداشت. در این مقطع، آمریکا خط مشی سابق خود را به صورت جدی پیگیری می‌کرد و تغییر بنیادین در آن صورت نگرفته بود.

طبیعی است که روی کار آمدن هویت‌های روس‌گرا و ملی‌گرا در روسیه شکاف روابط میان روسیه و ایالات متحده افزایش خواهد یافت.
 
روی کار آمدن پریماکوف، صدور «دکترین کاراگانوف» و بند‌هایی در «سند تدبیر سیاست خارجی روسیه» در سال ۱۹۹۳، نمود‌های عینی از بروز برخی تغییرات در مشی سیاست خارجی روسیه و اتخاذ سیاست‌های جدید در قبال مداخله‌گرایی ایالات متحده بودند. بیل کلینتون درواکنش به این دو استراتژی به غیر حقوقی بودن آن‌ها و نقض برخی اصول حقوق بین‌الملل از جمله اصل حقوقی عدم مداخله استاند کرد.

در این دوره، سیاست خارجی روسیه بر محور مخالفت با گسترش ناتو به شرق، افزایش همکاری‌های نظامی_امنیتی با رقبای ایالات متحده در شرق، افزایش تمهیدات نظامی در منطقه حاشیه نزدیک برای مقابله با حضور ایالات متحده و تأکید بر جدایی‌ناپذیری جزایر کوریل بود.
 
ایالات متحده مترصد تدام‌بخشی به الگوی مهار خود بود و در این راستا، محاصره ژئوپلتیک روسیه را توسعه داد. الحاق کشور‌های چک، لهستان و مجارستان در سال ۱۹۹۷ به ناتو، مرز‌های ناتو را به همسایگی روسیه رسانده و آرایش جدیدی را در محاسبات نظامی هر دو طرف ایجاد کرده بود. این اقدام برای اوراسیاگرایان قرینه محکمی برای اثبات سازنده نبودن تعامل ادعایی ایالات متحده با روسیه بود.

یک سال پس از الحاق سه کشور یاد شده به ناتو یعنی در سال ۱۹۹۸، ایالات متحده در راستای تضعیف اتحادیه‌های منطقه‌ای حوزه مشترک‌المنافع و توازن‌بخشی به ساختار‌های حامی روسیه در منطقه پیرامونی این کشور، شرایط را برای تشکیل اتحادیه «گوام» مهیا کرد که متشکل از کشور‌های گرجستان، اوکراین، آذربایجان و مولداوی بود.
 
این اقدام آمریکا نیز خشم مقامات مسکو را برانگیخت و بیانیه شاید الحنی علیه سیاست‌های مداخله‌گرایانه ایالات متحده از سوی دفتر ریاست جمهوری روسیه صادر شد.
 
این کشور‌ها که بعد‌ها ازبکستان نیز به آن‌ها افزوده شده، به بازیگران یارگیری شده توسط غرب در در تحولات منطقه‌ای تبدیل شده بودند که برخی در روسیه، آن‌ها را «محور‌های شرارت علیه روسیه» لقب داده‌اند.

روند تشدید تنش در روابط روسیه و ایالات متحده همچنان حالت تصاعدی خود را طی می‌کرد. جدی‌ترین کشمکش در این دوره به سال ۱۹۹۹ بازمی‌گردد.
 
ناتو به رهبری ایالات متحده، وارد مداخله نظامی در یوگسلاوی شد. بمباران بلگراد توسط ناتو بودن مجوز شورای امنیت سازمان ملل، در مارس ۱۹۹۹ آغاز شد. پس از مدتی سازمان ملل به عنوان «مداخله تهاجمی تلقی کرد و اولین واکنش روسیه به این اقدام، لغو حضور رسمی روسیه در نشست سازمان ملل توسط پریماکوف، نخست وزیر وقت، پس از آن، تعلیق همکاری با ناتو بود.

شایان توجه است که ایالات متحده در دوره کلینتون فقط به تحقق الگوی مهار از طریق بهره‌گیری از ابزار‌های مرتبط با سیاست خارجی اکتفا نکرد و استراتژی فشار از داخل را با محوریت راهبرد «دموکراسی‌سازی» در دستور کار قرار داد.
 
مخاطبان این پروژه وابستگان به جناح فکری اوروآتلانتیسم، احزاب راست‌گرا، چون یا بلاکو، برخی سازمان‌های مردم نهاد بودند.
 
بعضی از کارگزاران پروژه دموکراسی‌سازی، نهادهایی، چون بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی «و «آژانس ایالات متحده برای توسعه بین‌الملل «بودند که فعالیت‌های آشکار و پنهان در جامعه مدنی روسیه داشتند
 
بعد‌ها یعنی پس از قائله‌ای که در انتخابات ریاست جمهوری پوتین در سال ۲۰۱۲ به بهانه تقلب به وجود آمد، فعالیت‌های این دو سازمان در روسیه تعلیق شد.
 
 
انتهای پیام/ 
 

برچسب ها: روسیه ایران

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *