صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

دوره پیگیری الگوی همگرایی و تنش‌زدایی در روسیه

۰۲ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۴:۰۰:۰۱
کد خبر: ۷۵۱۵۹۹
دسته بندی‌: سیاست ، مجلس و دولت
با روی کار آمدن یلتسین، نگرش‌های اوروآتلانتیک قدرت حاکمیت یافتند. با قدرت یافتن این طیف، سیاست خارجی روسیه عملاً با جابه‌جایی پارادیمی روبه‌رو شد.

- با ترسیم نمودار تحول نگرش روسیۀ پساشوروی به ایران، جابه جایی‌هایی با شدت نوسان گسترده قابل مشاهده است که در یک سوی آن، ایران به مثابه «متحدی مطمئن و قابل اتکا در منطقه و جهان» و «متحدی در برابر دشمان مشترک» و در سوی دیگر به عنوان «تهدید جنوبی و به منزله ابزاری برای تنظیم روابط با غرب» مورد شناسایی قرار گرفته است.

یکی از جلوه‌های عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده می‌شود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.

«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکل‌گیری این سیاست‌ها ارائه دهد. در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.

دوره حاکمیت هویت‌های اوروآتلانتیک و پیگیری الگوی همگرایی و تنش‌زدایی
با روی کار آمدن یلتسین، نگرش‌های اوروآتلانتیک قدرت حاکمیت یافتند. با قدرت یافتن این طیف، سیاست خارجی روسیه عملاً با جابه‌جایی پارادیمی روبه‌رو شد.
 
این در حالی بود که سیاست کلان ایالات متحده در قبال این کشور، تغییر ماهوی نیافته بود و کارگزاران سیاست خارجی آمریکا با نگرشی محتاطانه و نه خوش بینانه، برخی از پروژه‌های همکاری متشرک را تعریف کردند.
 
در این فرصت تاریخی همکاری با رقیب، درک رئالیستی حاکم بر کابینه بوش پدر، کانون توجه خود را معطوف به کاهش توان بازدارندگی روسیه و خلع سلاح اتمی چهار بازوی آن یعنی پایگاه‌های مستقر در خاک روسیه و پایگاه‌های اوکراین، بلاروس و قزاقستان کرد. بر همین مبنا بوش ملاقات با یلتسین را پیشنهاد داد و در ژوئن ۱۹۹۲، رئیس جمهور روسیه را مجاب به پذیرش کاهش تسلیحات هسته‌ای کرد.

به تعبیر مک فال و گلدگیر، سیاست اآمریکا در قبال روسیه دهه نود، همچنان از الگوی مهار تبعیت می‌کرد و بیم بازگشت انترناسیونالیسم جهان وطنی، به سیاستمداران آمریکایی اجازه ریسک نمی‌داد.
 
بنابراین، در ایالات متحده همچنان نگرشی کاملاً محتاطانه حام بود و بسیاری از استراتژیست‌های آمریکایی با درک دقیق ماهیت گفتمانی حام بر هویت ملی روسیه نگران بازگشت دیر یا زود نگرش‌های ناسیونالیستی و انترناسیونالیستی از پس فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در قالب‌هایی جدید بودند.
 
از جمله این اندیشمندان زبیگینو برژینسکی بود که بر هویت تمامیت خواه و برون‌گرای حاکم ذائقه عمومی در روسیه پافشاری می‌کرد. دیمیتری سایمز پیش‌بینی کرده بود که نگرش توسعه خواهانه و امپراتوری مأیانه روسیه با فروپاشی دستگاه کمونیستی تغییر نخواهد یافت و دوباره در قالبی جدید بروز خواهد کرد.

در مقابل نگرش بدبینانه و هویت گرایانه ایالات متحده به نظام سیاسی روسیه و اتخاذ سیاست‌های محتاطانه، محاسبه خوش‌بینانه گروه کوزیروف به همکاری با ایالات متحده باعث افول تجزیه اوروآتلانتیسم در روسیه شد.
 
با بروز چالش‌های اساسی در عرصه سیاست خارجی در اواسط دهه نود، دولت یلتسین مجبور شد سیاست خارجی خود را بازبینی و ارزیابی مجدد کند و با برکناری کوزیروف، جریان اوروآتلانتیسم عملاً از عرصه تنفس در حیات سیاسی روسیه منفصل شد.

پروفسور آندری تسیگانکوف، تاریخ نگار و پژوهشگر ارشد روابط بین‌الملل می‌گوید: تجربه عملی حاکمیت گفتمان نهادگرایی بین‌المللی و تنش‌زدایی با غرب، با افزایش منازعات نظامی در پیرامون و داخل روسیه مواجه شد.
 
نیرو‌های چچن از جانب غرب مورد حمایت ضمنی قرار گرفتند گسترش ناتو به سوی مرز‌های روسیه روز به روز افزایش یافت. نگرش شبه تخاصمی برخی جمهوری‌های سابق شوروی به سوریه تشدید شد. شرایط بالکان ناگهان به وضعیت شعله‌وری رسید؛ به نحوی که این گفتمان دیگر توان ارائه چشم‌آندازی برای مواجهه با این وضعیت نداشت.
 
استراتژی کلان این طیف مبنی بر همکاری چند جانبه با غرب، نقص‌های خود را نمایان ساخت؛ در نتیجه، سایر مکاتب سیاست خارجی جای این مکتب را گرفتند.»
 
گفتمان هویت غرب‌گرا فقط دو سال یعنی از اوت ۱۹۹۱ تا دسامبر ۱۹۹۲ حاکمیت داشت ناهمخوانی هویت غرب‌گرا با زیرساخت هویتی دگرستیز جامعه روسیه، برنتافتن عمومی شرایط حاصل از نظم یکجانبه‌گرای موجود، عدم انطباق‌پذیری فرهنگی افکار عمومی روسیه با پذیرش فرادستی قدرت هژمون و نیز ناتوانی روشنفکران لیبرال در ادراک لایه‌های پنهان و رئالیسم تهاجمی حاکم بر سیاست خارجی ایالات متحده علی‌رغم وجود سیاست‌های اعلامی تعاملی باعث شد که این نحله روشنفکری متحمل شکست شود و توان ادامه زیست سیاسی بیش از دو سال را نیابد، بعد‌ها ولادیمیر لوکین کوشید که با تأسیس «حزب یابلاکو» اقدام به بازیابی میراث آتلانتیسیم کند که او نیز موفق نبود.
 
در دوره مدودف نیز برخی نشانه‌ها که حاکی از وجود پاره‌ای گرایش‌های غرب‌گرایانه در اندیشه او بود مشاهد شد؛ اما نمی‌توان مدودف را نماینده تام دیگر برای مکتب اوروآتلانتیسم در روسیه معرفی کرد.
 
 
 
انتهای پیام/ 

برچسب ها: روسیه ایران

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *