جنگ روانی رسانههای معاند درباره ممنوعیت واردات واکسن چقدر با واقعیت منطبق است؟ / آیا مردم از ممنوع بودن فایزر عصبانی هستند؟
- روزنامه جام جم نوشت: رسانههای معاند هجمه بیسابقهای علیه رهبر انقلاب در موضوع کرونا به راه انداختهاند. رسانههای بیگانه بیانات ایشان در سال گذشته را عامل وضعیت فعلی کرونا در ایران میدانند. این رسانهها پیوسته انبوهی از پیامها و متلکها و ویدئوها را بارگذاری کردهاند. این گزارش تحلیلی سعی میکند اندکی موضوع را بشکافد. «من واقعا اعتماد هم ندارم، نمیدانم، گاهی اوقات هست که اینها میخواهند واکسن را روی ملتهای دیگر امتحان کنند، ببینند اثر میکند یا نمیکند.
بنابراین، از آمریکا و از انگلیس [واکسن تهیه نشود]. البته به فرانسه هم من خوشبین نیستم، علتش هم این است که سابقه آن خونهای آلوده را اینها دارند. [البته]از جاهای دیگر اگر بخواهند واکسن تهیه کنند ــ که جای مطمئنی باشد ــ هیچ اشکالی ندارد.» این بخشهایی از صحبتهای رهبری در یک سخنرانی عمومی در دیماه ۹۹ است. در دیماه ۹۹، تازه واکسیناسیون در دنیا شروع شده بود و ایران با دو مسیر پر از ابهام روبهرو بود. یک مسیر میگفت به آمریکاییها و اروپاییها اعتماد و از آن کشورها واکسن وارد کند و راهی دیگر توصیه میکرد واکسنهای مورد نیاز را از باقی کشورها تأمین کند و خودش هم دستبهکار شود و در عین حال منتظر بماند تا ببیند واکسنهای آمریکایی و انگلیسی تا چه حد با مدعایش صادق است؛ یعنی تا چه حد میتواند ایمنی ایجاد کند. معنای جمله رهبر هم همین است: اول خودشان استفاده کنند که اینقدر تلفات نداشته باشند. البته چند صباح بعد واکسن انگلیسی به کشور وارد شد. موضوع صحبت، ممنوعیت همیشگی ورود واکسنها نبود.
«تردید درباره این واکسنها» مسبوق به سابقه این دو کشور در برخورد با ایران بود. نمیخواهیم در این سیاهه از آن سابقهها نام ببریم. ولی تاریخ نزدیک روایت میکند ایران از دوره اوباما و ترامپ تا همین الان تحریم دارویی است و نمیتواند بهسادگی هر دارویی را که میخواهد وارد کند.
این جمله در بیبیسی آمده است: «جاستین واکر، مدیر روشهای تحریم در موسسه یو کی فایننس، که نماینده بانکهای بریتانیاست میگوید: معامله با ایران در زمینه اقلام بشردوستانه و عملیات مربوط به آن پیچیده است. از نظر قانونی، دارو مشمول تحریم نیست، اما اگر طرف معامله یک نهاد یا عامل تحت تحریم باشد، ارسال آنها مشمول تحریم میشود.»
نتیجه چه شد؟ بیبیسی مینویسد: «شواهد به دست آمده از داخل ایران هم حاکی از کمبود داروهای حیاتی و افزایش قیمت آنهاست.»
به نظر نمیرسد آمریکا و اتحادیه اروپا در زمینه کمکهای بشردوستانه کارنامه قابل دفاعی داشته باشند. روایت تحریم دارویی ایران هنوز در نوشتهها و گزارشها روایت نشده است. جستهوگریخته شاهدان عینی میگویند این تحریم جان عزیزانشان را به خطر انداخته است.
اشارهای کوتاه به سابقه فرانسه هم خالی از لطف نیست. روایت دادگاه بینالمللی که با یک جستوجوی ساده در گوگل در دسترس است میگوید فرانسه در قالب بستههای خون آلوده، ویروس ایدز را به ایران هدیه کرد. فرانسه هنوز غرامت آن را پرداخت نکرده با این که محکوم شده و حکم علیهاش صادر شدهاست.
هنوز کسی صددرصد نمیتواند ادعا کند واکسنها بیخطر هستند، این در حالی است که در موضوع ویروس کرونا تا بهحال صدها ایده ضد و نقیض گفته شدهاست. گاهی این ایدههای متناقض در قالب مقاله علمی منتشر شدهاست. اظهارنظر تردیدآمیز درباره واکسن توسط کشوری اعلام شده که با انواع تهدیدها یا اقدامات آمریکا و اروپا در صد سال گذشته روبهرو بودهاست؛ اشغال کشور، کودتا علیه یک دولت مقبول و برنامهریزی برای براندازی یک انقلاب مردمی ازجمله فعالیتهای مشترک این دو کشور در ایران است. اما چرا هجمهها به سمت رهبری روانه شدهاست. پرسشی از دیدگاه امنیت ملی مطرح است: اگر ایران درباره واکسنهای آمریکایی و اروپایی شک داشت، چرا باقی راهها را نرفت و از دیگر کشورها واکسن وارد نکرد؟ فرض کنیم مسیر اول بسته بود، آیا مسیر دوم هم بسته بود؟ (البته مسیر اول بسته بسته هم نبود و واکسن
آکسفورد ـــ آسترازنکا از همان اول وارد میشد) نویسنده هیچ توضیح قانعکنندهای در اینباره پیدا نکرده است. همزمان با آمریکا و اروپا کشورهای دیگری مثل روسیه و چین هم به واکسن رسیده بودند و برخی مثل چین در مقیاسهای چند صد میلیونی، تولید آن را شروع کرده بودند. آن واکسنها متصل به تحقیقات گسترده علمی بود که سرانجام از سازمان بهداشت جهانی هم مجوز دریافت کرد. چرا در واردات این واکسنها تعلل شد؟ یعنی ناگزیر باید از آمریکاییها واکسن دریافت میکردیم؟
روزانه دهها میلیون نفر در جهان واکسینه میشوند و تا به حال حدود پنج میلیارد دوز واکسن به کشورها اختصاص داده شده است. عدد ما هنوز قابل دفاع نیست. حدود یک چهارم ایرانیها یک دوز از واکسن را دریافت کردهاند و حداکثر پنج میلیون نفر هر دو دوز واکسن را تزریق کردهاند. عدد کاملا واکسن شدههای ما کمتر از ۱۰ درصد است، این در حالی است که ۲۵ درصد جمعیت جهان کاملا واکسینه شدهاند. این اختلاف فقط به بهانه استفاده نکردن از واکسنهای آمریکایی است؟
۱۰کشور پرجمعیت جهان را بررسی کنیم: چین، هند، آمریکا، اندونزی، پاکستان، برزیل، نیجریه، بنگلادش، روسیه و مکزیک.
جمعیت این ۱۰کشور برابر است با ۵/۴میلیارد نفر. این جمعیت تا الان سه میلیارد و ۲۰۰ میلیون دوز واکسن دریافت کرده است. یعنی حدود ۶۰درصد کل واکسنها. نیمی از این کشورها اساسا واکسن آمریکایی دریافت نکردهاند مثل خود چین که به تنهایی تا به حال بیش از یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون دوز واکسن تزریق کرده است.
یعنی این روایت که واکسنهای عمومی در جهان فقط واکسنهای آمریکایی هستند زیر سؤال است.
آیا بوی اهمال و کمکاری به مشام نمیرسد؟
بسیاری از کشورهای همسایه ما که روابط حسنهای با آمریکا دارند هم از چین و روسیه واکسن وارد کردهاند. مثلا در امارات علاوه بر واکسن آمریکایی، واکسن چینی و روسی هم تزریق شده است. تا به حال بیش از ۷۰درصد مردم این کشور کاملا واکسینه شدهاند؛ بنابراین این دو قطبی که درباره واکسن درست شده محلی از اعراب ندارد. بسیاری از کشورها از واکسنهای معتبر مختلف استفاده کردهاند. نسبت بین مرگ با مبتلا در کشورهایی که از واکسنهای مختلف استفاده کردهاند با کشورهایی که فقط از واکسنهای آمریکایی بهره بردهاند تفاوت معناداری ندارد.
علاوه بر این که هنوز آن ایمنی اساسی در خود آمریکا ایجاد نشده است. آمار روزانه مبتلایان در آمریکا حدود ۱۵۰ هزار نفر و آمار درگذشتگان بیشتر از ۱۵۰۰نفر است. یعنی یک درصد مبتلاها از دنیا میروند. در دوره پیش از آغاز تزریق واکسن، این عدد حدود ۲درصد بود. آیا ایمنی ایجاد شده است؟ عددها هنوز چنین گواهیای نمیدهند.
البته نمیتوان با قطعیت نظر داد. هنوز نیمی از مردم آمریکا کاملا واکسن نزدهاند و حدود ۴۰درصد حتی دوز اول را هم دریافت نکردهاند. باید منتظر ماند. موضوع زمان را هیچ پژوهشگری نمیتواند حل کند. ضمن این که اظهار نظر ایران ناظر به یافتههای علمی نبود بلکه مبتنی بر رفتار سیاسی متناقض و مبهم آمریکا در سالیان اخیر بود؛ ایران درباره کشوری صحبت میکند که کم مانده است ابر و باد را هم تحریم کند؛ راویان هیچگاه از ضربههای مهلک تحریم نمیگویند، بلکه تکرار میکنند چرا ایران به آمریکا اعتماد ندارد! آنها پاسخ نمیدهند ایران به کشوری که استفاده از همه اشیا را بر او ممنوع کرده است، چطور اعتماد کند؟ زاویه دید ایران کمترین ارتباطی به یافتههای علمی در موضوع واکسن ندارد؛ وگرنه هر کسی میداند پیشرفتهای علمی در آمریکا حتی به اهالی آن کشور بستگی تام ندارد چه رسد به دولتش.
آیا گزاره انساندوستانه بودن رفتار آمریکا یا اروپا در قبال ما درست است؟
پاسخش فقط یک عدد است. گزارشها نشان میدهد فقط یک درصد فقرای جهان توانستهاند حداقل یک دوز واکسن را دریافت کنند. در تمام ماههای اخیر هیچگاه تزریق واکسن به قشرهای ضعیف سرعت نگرفته است. حالا شنیده شده در آمریکا و اروپا قرار است دوز سوم واکسن فایزر هم تزریق شود. سازمان بهداشت جهانی گفته از این موضوع متأسف است، چون بسیاری از کشورها هنوز همان دوز اول را هم دریافت نکردهاند. نقشه مربوط به واکسن کرونا در جهان را ببینید. آفریقا تقریبا فراموش شده است. موضوع انساندوستی آمریکا و اروپا با نقشه تزریق واکسن در جهان همخوانی ندارد.
اگر واردات واکسن آمریکایی به ایران آزاد هم بود وضع چندان فرقی نمیکرد. زورمندان جهان را به نفع ثروتمندان یا منافعشان میخواهند.
نکته دیگر این است که فعلا درباره عوارض دو واکسن جانسون اند جانسون ساخت آمریکا و واکسن آکسفورد - آسترازنکا مقالاتی نوشته شده است. برخی یافتههای علمی نشان میدهد این دو واکسن باعث لختهشدن خون میشوند و به همین دلیل مرگ به علت لخته خون هم گزارش شده است. گفته میشود برخی از کشورها استفاده از این دو واکسن را متوقف کردهاند. توضیح شرکت جانسون اند جانسون هم به این گفتهها دامن زده است. این شرکت اعلام کرده است منتظر تجزیه و تحلیل دقیق کارشناسان درباره این پدیده است. بحث دراینباره ادامهدار است.
اما نظر مردم ایران درباره واکسن چیست؟ آیا مردم از ممنوع بودن فایزر عصبانی هستند؟
ما با معیار ایسپا پیش میرویم. ایسپا یک مرکز تخصصی نظرسنجی است که بین دوست و دشمن نبستا معتبر است و تقریبا از سوی همه قابل استناد است و عموما نتایج آن قابل اعتنا ارزیابی میشود.
ایسپا در بهار امسال یک نظرسنجی برگزار کرد و از مردم پرسید آیا ایران میتواند یک واکسن موثر در برابر کرونا بسازد؟ حدود ۴۷درصد پاسخدهندگان جواب دادند ایران میتواند چنین کند. حدود ۲۲درصد هم اعلام کردند ایران شاید بتواند یک واکسن موثر تولید کند و ۱۲درصد هم گفتند نمیدانند؛ بنابراین کمتر از ۲۰درصد مردم دستیابی ایران به واکسن موثر برای کرونا را بعید دانستند. پس دستکم ۷۰درصد از هموطنان دستیابی ما به واکسن موثر علیه کرونا را ممکن دانستهاند.
از مردم پرسیدند از کدام واکسن استفاده میکنید. حدود ۲۰درصد اعلام کردند از واکسن خارجی استفاده میکنند. حدود ۳۰درصد هم واکسن ایرانی را ترجیح دادهاند. حدود ۲۵درصد هم از هیچکدام استفاده نمیکنند و ۲۵درصد باقیمانده هم گفتند که برایشان فرقی ندارد. ضمنا حدود ۵۹درصد هم اعلام کردند حاضرند از واکسن ایرانی استفاده کنند.
حدود دو ماه و نیم بعد، ایسپا در میانه تیرماه ۱۴۰۰ یک نظرسنجی دیگر برگزار کرد.
در این نظرسنجی ۲۳درصد گفتند واکسن خارجی را ترجیح میدهند و ۲۸ درصد هم به واکسن ایرانی تمایل داشتند. حدود ۱۸درصد هم از هیچکدام استفاده نمیکنند. روشن است تزریق واکسن آمریکایی مساله مردم نیست. ۲۳درصد مردم واکسن خارجی را ترجیح میدهند که توسط کشورهای مختلف عرضه شده است که یکی از آنها آمریکاست. این پروپاگاندای عجیب رسانهای است که میتواند کسری از ۲۳درصد را صددرصد نشاندهد.
وقتی این دو نظرسنجی را کنار هم قرار میدهیم درمییابیم سستی در روند واکسیناسیون باعث شده است مردمی که نسبت به تولید واکسن داخلی کمامید شدهاند به سمت واکسن خارجی متمایل خواهند شد. هرچند شیب نمودار تمایل هنوز کم است. نکته تلختر این است که حدود ۲۶درصد از مردم گفتهاند که فکر نمیکنند هیچگاه برای واکسن زدن به آنها نوبت برسد. هیچگاه. چرا چنین شده است؟ یک بار دیگر باید دستگاه محاسباتی را از اول شفاف کنیم.
یک: رهبری گفتند به واکسن آمریکایی اعتماد ندارند و ورود آن به کشور به صلاح نیست.
دو: امکان ورود واکسن از طرق مختلف وجود داشت. ولی روند واکسن زدن کند پیش رفت.
سه: بیش از ۶۰درصد مردم حاضرند واکسن ایرانی بزنند و به آن امید داشتند.
اما بعد از حدود سه ماه، بیش از یکچهارم مردم گفتند از اینکه هر نوع واکسنی به آنها برسد از اساس ناامید هستند!
آیا واقعا اشکال در این است که واکسن آمریکایی وارد نشده است؟
در نظرسنجی تازه ایسپا از مردم پرسیده شده است چقدر از عملکرد دولت در روند واکسیناسیون راضی هستند: حدود ۴۱درصد گفتند اصلا رضایت ندارند و حدود ۲۰درصد هم گفتند که رضایتشان کم است.
تحلیل این است: ۲۳درصد مردم به واکسن خارجی تمایل دارند، ولی بیش از ۶۰درصد از همین مردم از روند واکسنزدن راضی نیستند.
به نظر میرسد شفاف باشد؛ نیست؟ یعنی مساله این نیست که مردم کدام واکسن موثر را تزریق کنند، مساله روند مدیریت این ماجراست که مردم را ناراحت کرده است. مساله یک سردرگمی در نحوه پاسخگویی و چارهجویی و اظهارنظر منسجم است.
با این همه، هنوز دیر نیست. ایسپا چند روز پیش نظرسنجی دیگری را منتشر کرده است. بر اساس این نظرسنجی حدود ۴۱درصد مردم فکر میکنند در سال آینده وضع بهتر میشود و حدود ۲۹درصد هم بر این باورند که سال بعد سال بدتری خواهد بود. حدود ۳۰درصد هم یا نمیدانند وضع چطور خواهد بود یا فکر میکنند وضع تغییر نمیکند. هنوز کفه امید در مردم سنگینتر است؛ برای اصلاح روند مبارزه با کرونا دیر نشده است.
صداقت و پاسخگویی در حکمرانی را باید جدی گرفت. دیدیم برای حفظ جان مردم و امنیت کشور، واکسن آمریکایی هم وارد خواهد شد؛، ولی حلاجی ما در این گزارش نشان میدهد گره کرونا در ایران در مدیریت ماجراست نه نوع واکسنی که باید وارد شود یا نشود.