خروج از افغانستان و شکاف میان اروپا و آمریکا
- گاردین در مطلبی نوشت که هرچه «جو بایدن»، سعی کرد تقصیر هرج و مرج در افغانستان را بر گردن فردی دیگر بیندازد، از آن طرف شکاف انگلیس و متحدان اروپایی با آمریکا بیشتر شد.
رئیس جمهور آمریکا، که همواره فضیلت چندجانبه گرایی را تبلیغ میکند، اما به تنهایی عمل کرد و در تضعیف اتحاد غرب قدم برداشته است.
حمله «جورج بوش» با همراهی «تونی بلر» به عراق یک اشتباه تاریخی بود؛ همچنین اقدامات «باراک اوباما» در سوریه شرم آور بود؛ اکنون مداخله ۲۰ ساله بسیار پرهزینه در افغانستان با فاجعه، هرج و مرج، پناهجویان بیشتر و تهدید تروریسم تجدید شده پایان یافت که بار دیگر به طور عمده بر اروپا تاثیر خواهد گذاشت.
اگر این سردمداری ادعایی آمریکا در جهان است، پس نتیجه مثبتش کجاست؟ آمریکا همواره سعی دارد نقش پلیس را در جهان ایفا کند؛ آمریکا در برنامه هایش یا شکست میخورد و نیمه کاره آنها را رها میکند.
حال نگرانی اروپاییها این است که آمریکا بخواهد جنگ جدیدی را آغاز کند، شاید جنگی بی پایان علیه چین و این چیزی است که اروپا را میترساند.
رفتار خودخواهانه آمریکا در طول همه گیری ویروس کرونا هم غیر معمول نبوده است.
«دونالد ترامپ» از طریق انکار بیماری آسیبهای ناگواری را در این کشور به بار آورد؛ اکنون دولت بایدن هم میلیونها نفر را با احتکار واکسن کرونا به خطر انداخته است.
افغانستان امروز بیان ژئوپلیتیک این پدیده آشنا (رفتار آمریکایی) است؛ این چیزی نیست که با آمدن ترامپ آغاز شده باشد و بایدن آخرین نماینده اش باشد؛ این موضوعی است که در قرنهای گذشته دیده شده است.
سخنرانی تلویزیونی رئیس جمهور آمریکا برای غیر آمریکاییها واقعاً شوکه کننده بود؛ تحقیر بی حد و حصر او نسبت به نیروهای امنیتی افغانستان خوی استکباری و خیانتکارانه آمریکا را نشان داد.
ادعای او مبنی بر اینکه ملت سازی هرگز هدف آمریکا نبوده است به طور کامل نادرست است؛ «جورج دبلیو بوش» در خاطرات خود در سال ۲۰۱۰، نوشته بود «در افغانستان ماموریت نهایی ما ملت سازی بود.»
هرج و مرج ایجاد شده توسط بایدن در افغانستان بدین معناست که اروپا دیگر نمیتواند به او تکیه کند.