صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

روز دوازدهم ماه محرم و سخنرانی کوبنده «امام سجاد(ع)»/مجاهدات و شناخت معرفت «امام چهارم(ع)»

۳۰ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۹:۰۶:۱۰
کد خبر: ۷۵۰۷۱۰
یک کارشناس علوم قرآنی گفت: «امام سجاد (ع)» زمینه را برای حکومت «امام زمان (عج)» مهیا می‌کردند، برای به دست آوردن فرهنگی دینی و سبک زندگی اسلامی نیاز است نگاهی به مجاهدات و شناخت معرفت «امام سجاد (ع)» داشته باشیم.

محمد محبی در گفتوگو با پیرامون رویکرد «امام سجاد (ع)» پس از واقعه کربلا گفت: رویکرد «امام سجاد (ع)» در طول امامت و پس از واقعه کربلا جذابیت فراوانی دارد، ایشان با جامعه‌ای روبرو بودند که در مسیر فراموشی معنویات گام بر می‌داشتند، در حقیقت دین اسلام در حال نابودی بود و یاد و نام پروردگار به سوی کم رنگ شدن حرکت می‌کرد، لذا «امام سجاد (ع)» رویکردی ویژه در پیش گرفتند.

وی قیام کربلا را مورد بررسی قرار داد و ابراز کرد: «امام حسین (ع)» و یاران باوفایش از منظر عمومی، آثار ویرانگری برای حکومت‏ بنی‏‌امیه داشتند و مشروعیت آن را زیر سؤال برده بودند، اما در نهایت «امام سجاد (ع)» و حضرت «زینب (س)» بودند که علاوه بر زنده نگهداشتن نام «سیدالشهداء (ع)» حقایق شکل گرفته بر کربلا را بیان کردند و دسیسه‌های دشمنان را آشکار کردند لذا می‌توان گفت بزرگ‌ترین مبلغ قیام عاشورا «امام سجاد (ع)» بودند که با سخنرانی و خطبه‏‌های آتشین خود توانستند نهضت‏ حق‏‌طلبانه سالار شهیدان را از هجوم تحریف نجات دهد.

محبی اشاره‌ای به وقایع روز دوازدهم ماه محرم داشت و بیان کرد: بعد از آن که اسراء و سر‌های مقدس شهداء را در شهر کوفه گرداندند، ابن زیاد در کاخ اختصاصی اجازه ورود عوام به مجلس را داد. لذا سر مبارک «امام حسین (ع)» را آوردند و در برابرش گذاشتند و زنان و کودکان «سیدالشهداء (ع)» را به مجلس آوردند، «حضرت زینب(س)» به طور ناشناس در گوشه‌ای نشستند و کنیزان دورش را گرفتند. ابن زیاد رو به «علی بن الحسین (ع)» کرد و گفت: این کیست؟ گفتند «علی بن الحسین (ع)» است، گفت: مگر «علی بن الحسین (ع)» را خدا نکشت؟ «امام سجاد (ع)» فرمودند: برادری داشتم که نام او نیز علی بود، مردم او را کشتند. ابن زیاد گفت: بلکه خدایش او را کشت. «امام سجاد (ع)» آیه ۴۲ سوره زمر را تلاوت کردند: «خداوند جان‌ها را به هنگام مرگ می‌گیرد.»

وی در همین راستا ادامه داد: ابن زیاد با خشم گفت: هنوز جرئت پاسخگویی به من را داری؟ او را ببرید و گردنش را بزنید. حضرت «زینب کبری (س)» به او چسبید و فرمودند:‌ ای پسر زیاد، تو که کسی برای من باقی نگذاشتی، اگر تصمیم کشتن این یکی را هم گرفته‌ای مرا نیز با او بکش. حضرت «زینب کبری (ع)» به «امام سجاد (ع)» فرمود: عمه جان آرام باش تا من با او سخن بگویم سپس رو به آن ملعون کرده و فرمودند:‌ ای پسر زیاد، مرا از مرگ می‌ترسانی؟ مگر ندانستی که کشته شدن عادت ما و شهادت مایه سربلندی ماست.

وی ابراز کرد: «امام سجاد (ع)» با افشاگری‌هایشان، پرده از جنایات و فتنه‌های حکومت اموی برداشتند در این هنگام صدای گریه و ناله از مردم کوفه بلند شد، ایشان ابتدا حمد و ستایش خداوند را گفتند و خود را فرزند شهید کربلا و نوه «پیامبراکرم (ص)» معرفی کردند، زشتی‌ها و افعال پلید کوفیان را مورد سرزنش قرار دادند و عمل نادرست دشمنان «سیدالشهداء (ع)» را آشکار ساختند، ایشان سپس فرمودند: «ما راضی هستیم که شما نه یاری‌مان کنید نه کمر به قتل مان ببندید».

این کارشناس علوم قرآنی به سخنان «امام سجاد (ع)» در کاخ یزید اشاره و اظهار کرد: سخنان «امام سجاد (ع)» در دربار یزید بسیار پر بار بود و توانست بر یزید و مردم کوفه اثر بگذارد این امام بزرگوار در سخنان خود تاکید کرد؛» ما انقلاب کردیم تا فرهنگ دینی و حسینی در جامعه شکل بگیرد؛ ایشان زمینه را برای حکومت «امام زمان (عج)» مهیا می‌کردند، برای به دست آوردن فرهنگی دینی و سبک زندگی اسلامی نیاز است نگاهی به مجاهدات و شناخت معرفت «امام سجاد (ع)» داشته باشیم.

محبی خاطر نشان کرد: پس از شهادت «امام حسین (ع)» و اسارت بازماندگان کاروان کربلا حضور «امام چهارم (ع)» در دربار یزید و افشاگری‌های ایشان امری مهم و تاثیر گذار بر اذهان عمومی بود، ایشان مسیر اشتباهی که یزید برای اسلام در نظر گرفته بود را نمایان کردند، اگر چه پس از یزید نیز خفقان سخت بر جامعه حکم فرما شد، اما حرکت «امام سجاد (ع)» ریشه تحول و بازگشت اسلام به سنت‌های «پیامبر اکرم (ص)» را پایه‌گذاری کردند و حقیقت نیاز جامعه به امامت را به خوبی آشکار کردند. پس از تلاش ایشان بود که مردم اهمیت و ارزش «ائمه معصومین (ع)» را کم کم دریافتند و به سوی بصیرت اندوزی حرکت نمودند.

محمد علیپور در گفت‌وگو با پیرامون وقایع روز دوازدهم ماه محرم گفت: روز دوازدهم ماه محرم کاروان کربلا را  به سمت دروازه‌های شهر کوفه برد و آنجا پشت در نگه داشتند، کاروانی که پس از گذراندن روز‌های سخت اکنون در غم از دست دادن عزیزان خود هستند اکنون باید پشت دروازه‌های شهر پیمان شکنان به انتظار می‌نشستند و این بسیار برایشان سخت بود.

وی با اشاره به اسناد معتبر در مورد روز دوازدهم ماه محرم ابراز کرد: در کتاب ارشاد شیخ مفید صفحه ۲۵۸ بیان شده است که قبیله بنی اسد که در همان حوالی کربلا سکونت داشتند به محل حادثه کربلا آمده و با کمک «امام سجاد (ع)» بر پیکر مطهر شهدای کربلا نماز خواندند سپس با راهنمایی ایشان پیکر‌ها را به خاک سپردند، بدین ترتیب که «امام حسین (ع)» را در همان محلی که اکنون حرم مطهر ایشان در کربلا حضور دارد به خاک سپردند و حضرت «علی اکبر (ع)» را در پایین پای پدر بزرگوارشان به خاک سپردند، حضرت «ابوالفضل (ع)» را نیز در همان مکانی حرم مطهر ایشان در کربلا قرار دارد به خاک سپردند.

این کارشناس علوم قرآنی بیان کرد: حضور «امام سجاد (ع)» و خواندن نماز بر پیکر شهدا در کتاب‌های انصارالحسین صفحه ۱۰۴ و بصائر الدرجات صفحه ۲۲۵ از زبان «امام رضا (ع)» و «امام صادق (ع)» بیان شده است، حتی در روایتی از «امام ششم (ع)» آمده است در زمان خاک سپاری شهدای کربلا «پیامبراسلام (ع)» و حضرت «امیرالمومنین (ع)» همچنین «امام حسن (ع)» نیز همراه با ملائک در کنار «امام سجاد (ع)» حضور داشتند.

علیپور پیرامون رسیدن اسرای کربلا به کوفه بیان کرد: هنگامی که اسرا و بازماندگان واقعه عاشورا به کوفه نزدیک شد به ابن زیاد خبر رسید و ابن زیاد نیز دستور داده شد تا ابتدا سر‌های شهدای کربلا و سپس اسرا را به شهر وارد کنند و در کوچه و بازار بچرخانند.

وی به برخورد مردم کوفه با اسرای کربلا اشاره کرد و افزود: پس از این که خبر ورود اسرای کربلا در شهر پیچید مردم کوفه بر پشت بام‌ها و یا در کوچه‌ها وارد شدند تا کاروان اسرا را ببینند، اسرا سوار بر شتر وارد شهر شدند. در این زمان زنی از بالای پشت بام فریاد زد شما از کدام مملکت و از کدام قبیله هستید آن‌ها گفتند ما اهل بیت «محمد (ص)» هستیم، چون این زن سخن را شنید چادر و مقنعه‌هایی را که داشت برای ایشان آورد و بین آنان پخش کرد و آنان نیز به وسیله این لباس‌ها حجاب خود را به دست آوردند، زیرا هنگامی که لشکر دشمن به چادر‌های «امام حسین (ع)» در کربلا حمله کردند بسیاری از حجاب‌های زنان و دختران را از سر آنان ربوده و آنان را با پا‌ها و سر‌های برهنه به اسارت گرفتند.

این کارشناس علوم قرآنی به وضعیت اسرای کاروان کربلا اشاره کرد و افزود: روایت‌های تاریخی بیانگر این امر است که حدود ۴۰ محمل وجود داشت که بر روی آن اطفال و زنان قرار داشتند، «امام سجاد (ع)» برهنه و در شرایط بیماری بر شتری سوار بودند، برخی از مردم کوفه با دیدن این صحنه گریه می‌کردند.

وی در همین راستا ادامه داد: هر چه جلوتر می‌رفتند صدای بوق‌ها و پرچم‌های افراشته شده بیشتر می‌شد، لشکر ابن زیاد اسرا را همراه با سر‌های شهدا که بر فراز نیزه‌ها نصب کرده بودند هدایت می‌کرد، اولین نیزه بر سر مبارک «امام حسین (ع)» بود که همچون ماه می‌درخشید همانگونه که در آیه ۹ سوره مبارکه کهف آمده است: «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا، تو پنداری که قصه اصحاب کهف و رقیم در مقابل این همه آیات قدرت و عجایب حکمتهای ما از آیات عجیب ماست»، در این زمان حضرت «زینب کبری (س)» مردم را امر به سکوت کردند سپس شروع به خواندن خطبه کردند در حالی که همه شهر در سکوتی عجیب فرو رفته بود.

این کارشناس علوم قرآنی پیرامون خطبه حضرت «زینب کبری (س)» خطاب به مردم کوفه اظهار کرد: حضرت «زینب کبری (س)» در این خطبه مردم کوفه را به سبب گناهی که در ماجرای عاشورا داشتند و کوتاهی که در یاری «امام حسین (ع)» کردند ملامت کردند، ایشان پیرامون گناه بزرگ مردم کوفه به صراحت سخن گفتند، سخنان ایشان به شکلی بود که گویی حضرت «علی (ع)» خطبه می‌خواندند، سخنانی بسیار فصیح، روان و تاثیرگذار، ایشان در این خطبه ابتدا خدا را ستایش کردند و بر « رسول خدا(ص)» درود فرستادند و سپس رفتار دوگانه‌ مردم کوفه را مورد شماتت قرار دادند، حضرت «زینب کبری (س)» در خطبه خود پیرامون کیفر بزرگی که در انتظار مردم شهر کوفه به سبب شهادت سید جوانان اهل بهشت وجود دارد هشدار دادند، سخنان حضرت «زینب کبری (س)» به حدی تاثیرگذار بود که مردم پس از شنیدن آن بسیار حیران و ناراحت شدند.

این کارشناس علوم قرآنی پیرامون سخنان حضرت «زینب کبری (س)» تصریح کرد: پس از پایان سخنان حضرت «زینب کبری (س)» خطاب به مردم کوفه «امام سجاد (ع)» به حضرت «زینب کبری (س)» فرمودند: سرگذشت گذشتگان برای آنان که ماندند مایه عبرت خواهد بود، گریه و زاری شهدای ما را به ما باز نخواهند گرداند، آنان عبرت‌های روزگار خواهند بود این کلمات سبب شد حضرت «زینب کبری (س)»آرام گرفته و سکوت کردند.

علیپور به خطبه «امام سجاد (ع)» اشاره و بیان کرد: «امام سجاد (ع)» با افشاگری‌هایشان، پرده از جنایات و فتنه‌های حکومت اموی برداشتند در این هنگام صدای گریه و ناله از مردم کوفه بلند شد، ایشان ابتدا حمد و ستایش خداوند را گفتند و خود را فرزند شهید کربلا و نوه «پیامبراکرم (ص)» معرفی کردند، زشتی‌ها و افعال پلید کوفیان را مورد سرزنش قرار دادند و عمل نادرست دشمنان «سیدالشهدا (ع)» را آشکار ساختند، ایشان سپس فرمودند: «ما راضی هستیم که شما نه یاری‌مان کنید نه کمر به قتل مان ببندید».

وی پیرامون سخنان «امام سجاد (ع)» در مقابل ابن زیاد اشاره و تاکید کرد: ابن زیاد رو به «امام حسین (ع)» کرد و گفت این کیست؟ می‌گویند «حسین بن علی(ع)» را خدا کشته است؟، «امام سجاد (ع)» فرمودند: برادری داشتم که نام او نیز علی بود، مردم او را کشتند ابن زیاد بار دیگر تاکید کرد: بلکه خدایش او را کشت، در این هنگام «امام سجاد (ع)» آیه ۴۲ سوره زمر را تلاوت کردند: «اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا ۖ فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضَىٰ عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَیُرْسِلُ الْأُخْرَىٰ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛ خداست آن که وقت مرگ ارواح خلق را می‌گیرد و آن کس را که هنوز مرگش فرا نرسیده نیز در حال خواب روحش را قبض می‌کند، سپس آن را که حکم به مرگش کرده جانش را نگاه می‌دارد و آن را که نکرده به بدنش می‌فرستد تا وقت معیّن مرگ در این کار نیز ادله‌ای از قدرت الهی برای متفکران پدیدار است».

وی در همین راستا ادامه داد: ابن زیاد با سخنان «امام سجاد (ع)» دچار خشم شد و گفت هنوز جرأت پاسخگویی به من را دارید، این را ببرید و گردنش را بزنید، حضرت «زینب کبری (س)» به سمت «امام سجاد (ع)» رفتند و گفتند:‌ ای پسر زیاد، تو کسی را برای من باقی نگذاشتی، اگر تصمیم کشتن «امام سجاد (ع)» را هم گرفته‌ای مرا نیز با او بکش، «امام سجاد (ع)» به عمه‌اشان فرمودند: عمه جان آرام باش تا من با او سخن بگویم، سپس رو به ابن زیاد کردند و فرمودند:‌ ای پسر زیاد، مرا از مرگ می‌ترسانی؟ مگر ندانستی که کشته شدن عادت ما و شهادت مایه سربلندی ماست.

وی به جواب دندان شکن حضرت «زینب کبری (س)» به عبیدالله اشاره کرد و افزود: عبیدالله ابن زیاد در این مجلس رو به حضرت «زینب کبری (س)» کرد و گفت دیدی خدا با خاندانت چه کرد، حضرت «زینب کبری (س)» نیز در پاسخ به عبیدالله فرمودند: «جز زیبایی ندیدم»، آنان کسانی بودند که خداوند تقدیرشان را ساخته بود تا شهید شوند و آنان نیز اطاعت کرده و به سوی آرامگاه ابدی خود شتافتند، به زودی در رستاخیز شهدای کربلا به درگاه خداوند شکایت و دادخواهی تو را خواهند کرد، آن روز است که پیروز این میدان مشخص خواهد شد.

علیپور در مورد خطبه حضرت «زینب کبری (س)» خاطرنشان کرد: سخنان حضرت «زینب کبری (س)» در برابر عبیدالله بن زیاد بسیار دلیرانه و شجاعانه بیان شد، ایشان این شجاعت را از «امیرالمومنین (ع)» به ارث برده بودند، حضرت «زینب کبری (س)» خواهر «امام حسین (ع)» هرگز زیر بار ظلم نرفت، ایشان در تمام طول مسیر اسارت، وظیفه سنگین رسالت و تبلیغ دین و نمایان کردن اسلام حقیقی و هدف شهدای کربلا را بر دوش کشیدند.

 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *