«من میگویم شما بگریید»؛ مجموعهای کامل از مرثیههای عاشورایی
- مرثیههای عاشورایی از سیف فرغانی، مولانا جلالالدین بلخی، محتشم کاشانی، اقبال لاهوری و شاعران صاحب اثر معاصر، همچون حمید سبزواری، محمدعلی مرادش و دهها شاعر معروف و مشهور معاصر و شاعران نوقلم، تشکیل شده است.
علیرضا قزوه این مجموعه را در پنج فصل و فصل اول آن به این حسین کیست، با کربلا، با حسین، و فصل دوم را ای پدر جان همرهان بستند بار... به شهیدان هاشمی، حضرت علیاصغر(ع)، حضرت علیاکبر(ع) و حضرت ابوالفضل العباس(ع) اختصاص داده است.
وی در فصل سوم به ناله عشق است و آتش میزند دمی با اصحاب وفادار امام حسین(ع) و فصل چهارم را به گودال قتلگاه پر از بوی سیب بود یک شب و روز عاشورا و فصل پنجم را به زینب اسیری رفت و ما بر جای بودمین بعد از عاشورا اختصاص داده است و هر فصل با شاعران آورده شده است که مرثیهای در این باب سرودهاند.
علیرضا قزوه در مقدمه کتاب مینویسد: این سالهای آخر، شعرهایی از اینجا و آنجا از برخی مداحان آشنا و نامآشنا میشوم که به جای آنکه دل را بارانی کند، دل را به درد میآورد. برخی نیز داعیة خودنمایی دارند، حال آنکه اصل در کربلا گم شدن است و به اصل خویش رسیدن.
همین انگیزهای شد تا این اشعار را در دفتری فراهم آورم و هدیهاش کنم به مداحان دلسوخته بهخصوص آنان که به لحن عاشورا تکلم میکنند و حنجرهشان وقف امام حسین(علیهالسلام) و یاران او است. میتوانستیم به جای این شعرها اشعاری انتخاب کنیم که زرق و برق الفاظش امروزیتر باشد، اما فرمان از دل گرفتم و حکایت چنین شد که میبینید.
در این دفتر ضعفهای دستوری و زبانی و بهخصوص محتوایی کمتر به چشم میآید. حریر نور، شعری از محمدعلی مجاهدی را از متن میخوانیم:
چون دید به نوک نیسرش را خورشید / بر خاک، تن مطهرش را خورشید
آرام، حریر نور خود را گسترد/ پوشاند برهنه پیکرش را خورشید