صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

تقویم تاریخ؛ از درگذشت سید رضی تا تجزیه شبه جزیره کره

۲۴ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۰:۰۲
کد خبر: ۷۴۹۴۹۲
امروز، یکشنبه بیست و چهارم مرداد سال ۱۴۰۰ هجری شمسی، برابر با ششم محرم سال ۱۴۴۳ هجری قمری و مطابق با پانزدهم اوت سال ۲۰۲۱ میلادی است.

_ خبرگزاری صدا و سیما نوشت: مهم‌ترین رویداد‌های تاریخی جهان در چنین روزی (بیست و چهام مرداد ۱۴۰۰) به شرح زیر است.

پذیرش مفاد قرارداد الجزایر توسط صدام

۳۱ سال پیش در چنین روزی، ۲۴ مرداد ۱۳۶۹ هجری شمسی؛ صدام، رئیس رژیم سابق عراق با ارسال نامه‌ای برای مقامات جمهوری اسلامی ایران، مفاد قرارداد مرزی ۱۹۷۵ الجزایر را به طور کامل پذیرفت.

صدام در روز ۲۷ شهریور سال ۱۳۵۹ هجری شمسی، به تحریک قدرت‌های استکباری، درمقابل دوربین‌های تلویزیونی، این قرارداد مرزی را پاره کرد و چند روز بعد، تجاوز ارتش عراق، به خاک ایران آغاز شد. صدام و حامیان او می‌پنداشتند که با این تجاوز، در مدت کوتاهی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران از پای درخواهد آمد. اما مقاومت دلیرانه مردم و رزمندگان مسلمان ایران، نقشه‌های آن‌ها را خنثی کرد و ارتش متجاوز عراق، پس از شکست‌های متوالی، به پشت مرز‌های بین المللی رانده شد. دو سال پس از پایان جنگ تحمیلی، درچنین روزی، درحالیکه صدام کویت را اشغال کرده بود، موافقت خود را با مفاد قرارداد سال ۱۹۷۵ الجزایر اعلام کرد و بدین ترتیب پیروزی بزرگ دیگری برای ایران اسلامی رقم زده شد.

تلاش حبیب بن مظاهر برای یاری امام حسین (ع)

۱۳۸۲ در چنین روزی ششم محرم سال ۶۱ هجری قمری؛ «حبیب بن مظاهر» از صحابه پیامبر اسلام و یاران وفادار امام حسین علیه السلام، از طایفه بنی اسد برای یاری امام حسین (ع) دعوت کرد. در این روز حبیب بن مظاهر به آن حضرت عرض کرد یابن رسول‌الله در این نزدیکی ‏طائفه‌ای از بنی‌اسد سکونت دارند که اگر اجازه دهی من نزد آن‌ها روم و ایشان را به سوی ‏تو دعوت کنم. شاید خداوند شر این گروه را از تو با حضور بنی‌اسد در کربلا دفع کند. امام ‏اجازه داد و حبیب‌بن مظاهر شبانگاه بیرون آمد و نزد آن‌ها رفت و آن‌ها را به یاری امام حسین ‏ (ع) فرا خواند و گفت: چون شما قوم و عشیره من هستید شما را به این راه خیر ‏راهنمایی می‌کنم، امروز از من فرمان برید و به یاری او بشتابید تا شرف دنیا و آخرت از آن ‏شما باشد. ‏

آنگاه مردان قبیله که تعدادشان به نود ‏نفر می‌رسید بپا خواستند و برای یاری امام حرکت کردند. در آن هنگام مردی نزد عمربن ‏سعد رفته و او را از جریان کار آگاه کرد و او مردی را به نام ارزق با چهارصد سوار به سوی آن ‏گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در کنار فرات راه را بر آن‌ها گرفتند در ‏حالیکه با امام فاصله چندانی نداشتند. طایفه بنی‌اسد با سواران ابن سعد در آویختند، ‏حبیب بن مظاهر بر ارزق بانگ زد که: وای بر تو بگذار دیگری غیر از تو این مظلمه را ‏بر گردن بگیرد. ‏ هنگامی که طایفه بنی‌اسد دانستند که تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سیاهی شب ‏پراکنده شدند و به قبیله خود بازگشتند و شبانه از محل خود کوچ کردند که مبادا عمر بن ‏سعد شبانه بر آن‌ها بتازد، حبیب بن مظاهر به خدمت امام آمد و جریان را گفت: امام ‏حسین (ع) فرمود: لاحول و لاقوه الا بالله.

نامه امام حسین (ع) به محمد بن حنفیه

۱۳۸۲ پیش در چنین روزی ششم محرم سال ۶۱ هجری قمری؛ امام حسین علیه السلام در چنین روزی نامه کوتاه و در عین حال مهمی را به بردارش محمد بن حنفیه و جمعی از شیعیان در مدینه نوشتند. مضمون نامه بدین شرح است. ((بسم اللّه الرحمن الرحیم: فان من لحق بی استشهد ومن لم یلحق لم یدرک الفتح)). ((هر کس به من ملحق شود، به شهادت می‌رسد وهر کس تخلف کند، به فتح و پیروزی نمی‌رسد)). این نامه چند پیام دارد. پیام اول این نامه علم امام حسین علیه السلام به شهادت خود و اصحابش در مبارزه با حکومت ظالم یزید را نشان می‌دهد. دوم پـایـان کـار را برای همه روشن کرده است که همه کشته می‌شوند و هر کس برای هدف دیگری آمده، از همینجا بر گردد. امام در مـراحل مختلف، بیعت را ازاصحاب برداشت که هر کس می‌خواهد برود و سومین پیام نامه امام به بردارش محمد بن حنفیه این نکته نهفته است بعد از شهادت حسین (ع) امید فتح وپیروزی برای کسی نیست، چنانچه می‌بینیم بعد از واقعه کـربـلا حـرکـت‌های زیادی انجام شد، ولی موفقیت‌های کامل به دست نیامد.

درگذشت سید رضی، گردآورنده نهج البلاغه

۱۰۳۷ سال پیش در چنین روزی، ششم محرم سال ۴۰۶ هجری قمری؛ «سید محمد حسین موسوی بغدادی» معروف به «سید رضی»، عالم، اندیشمند و شاعر بزرگ مسلمان در ۴۷ سالگی، وفات یافت. او از کودکی همراه با برادر بزرگترش سید مرتضی، علوم متداول را فرا گرفت و در محضر علمای برجسته ای، چون شیخ مفید، فقه، احکام و دستور زبان عربی را آموخت.

سید رضی از نوجوانی سرودن شعر را آغاز کرد و در این زمینه چنان پیشرفت کرد که سرآمد شعرای عرب خوانده شد. وی درسنین جوانی علوم عصر خود را درحد کمال فراگرفت و تدریس، تالیف و تصنیف آموخته هایش را آغاز کرد. سید رضی دانشمندی متعهد بود و بهترین ایام جوانی خود را صرف خدمت به مردم کرد و در انجام فعالیت‌های اجتماعی، سمبل ایثار و فداکاری بود. از دیگر خصوصیات برجسته سید رضی، آزادمنشی و قناعت او در زندگی بود. به علاوه سید رضی این افتخار را داشت که اولین دانشگاه به سبک امروزی را تاسیس کرد. از این دانشمند بزرگ مسلمان، بیش از ۲۰ عنوان کتاب در تفسیر قرآن، فقه، تاریخ، ادبیات عرب و تاریخ پیشوایان اسلام به جای مانده است که «حقایق التنزیل» و «مجازات القرآن» از آن جمله اند. اما بی شک مهمترین اثر سید رضی، تالیف و گردآوری کتاب ارزشمند «نهج البلاغه» است. این کتاب شامل منتخبی از خطبه ها، دعاها، وصایا، نامه‌ها و جمله‌های کوتاه حضرت علی (ع) است. نهج البلاغه هنوز به عنوان منبعی گرانبها و غنی از معارف اسلامی، پس از قرآن جایگاه ویژه‌ای نزد مسلمانان دارد.

عقب نشینی رژیم صهیونیستی از نوار غزه

۱۶ سال پیش، در روز پانزدهم اوت سال ۲۰۰۵ میلادی؛ رژیم صهیونیستی مجبور به عقب نشینی از نوار غزه - در غرب فلسطین اشغالی - شد. این منطقه در جریان جنگ اعراب و رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۶۷ به اشغال این رژیم درآمد. با وجود پیمان سازش میان تل آویو و سازمان آزادیبخش فلسطین در سال ۱۹۹۳ و تشکیل دولت خودگردان فلسطین که باید نوار غزه را نیز تحت کنترل داشته باشد، نظامیان و شهرک نشینان صهیونیست از تخلیه نوار غزه خودداری کردند. سرانجام بر اثر قیام مردم فلسطین و انتفاضه مسجد الاقصی که کانون آن غزه است، ارتش رژیم صهیونیستی و شهرک نشینان صهیونیست مجبور به خروج از نوار غزه شدند. البته این رژیم به تهاجمات نظامی به غزه و کشتار فلسطینی‌ها ادامه داد.

تولد ناپلئون بناپارت

۲۵۲ سال پیش در چنین روزی پانزده اوت سال ۱۷۶۹ میلادی؛ "ناپلئون بُناپارت" (Napoleon Bonaparte) در جزیره کُرْسْ واقع در دریای مدیترانه به دنیا آمد. وی در کودکی راهی فرانسه شد و پس از ورود به مدرسه نظام، در خدمت حکومت هیأت مدیره انقلاب کبیر فرانسه درآمد. ناپلئون در جریان سرکوب قیام اکتبر سال ۱۷۹۵ م پاریس به فرماندهی نیرو‌های فرانسه در ایتالیا منصوب گردید و پس از مدتی مقام کنسول اولی فرانسه را به دست آورد. او پس از چندی خود را کنسول مادام العمر فرانسه خواند و در سال ۱۸۰۴ م تصمیم گرفت تا در قالب عنوان امپراتور فرانسه، رژیم سلطنتی موروثی را به فرانسه باز گردانَد. از این رو در دوم دسامبر آن سال تاج‏گذاری کرد و دوران ده ساله امپراتوری خود را با فتوحات پی ‏درپی و گسترش قلمرو امپراتوری خود در سراسر اروپا آغاز نمود. اما حمله ناپلئون به روسیه در سال ۱۸۱۲ م پایان این فتوحات بود. با شکست او در این لشکرکشی، برخی کشور‌های اروپایی با تشکیل اتحادی علیه وی، امپراتوری ناپلئون را به اضمحلال کشانده و او را در بیستم آوریل ۱۸۱۴ م به جزیره اِلْبْ در دریای مدیترانه تبعید کردند. با این حال ده ماه بعد، ناپلئون بار دیگر با تدارک مقدماتی به فرانسه بازگشت و حکومت را در دست گرفت. ولی حکومت دوم ناپلئون نیز بیش از یک‏صد روز به طول نینجامید و اتحاد جدیدی علیه او به سرعت ایجاد گردید. با شکست دوباره بُناپارت از نیرو‌های انگلیس، پروس و بلژیک در نبرد واترلو، زندگی سیاسی وی نیز پایان یافت و این بار به جزیره دور افتاده سِنْتْ‏هِلنْ در اقیانوس اطلس تبعید شد. ناپلئون بُناپارت از سال ۱۸۱۵ تا ۱۸۲۱ م به مدت شش سال در این جزیره به سر برد تا اینکه در پنجم مه ۱۸۲۱ م در ۵۲ سالگی درگذشت.

استقلال هندوستان از انگلیس

۷۴ سال پیش، در روز پانزدهم اوت سال ۱۹۴۷ میلادی؛ سرزمین هندوستان از استعمار انگلیس مستقل شد. نهضت استقلال‏ طلبی در شبه قاره هند که حدود یک سده پیش از این در هندوستان شکل گرفته بود، در سال‏‌های دهه ۱۹۳۰ م اوج گرفت و طی سال‏‌های جنگ دوم جهانی قدرت بیشتری یافت. این امر انگلیسی‏ها را وادار کرد که بلافاصله بعد از پایان جنگ، آمادگی خود را برای اعطای استقلال به این کشور اعلام نمایند. ولی آنان در عین حال با ایجاد اختلاف بین رهبران هندو و مسلمان از تحقق یافتن این امر جلوگیری می ‏کردند. این اختلافات سرانجام با توافق درباره تقسیم هندوستان به دو کشور هند و پاکستان حل شد و قانون استقلال هند که منجر به تشکیل دو حکومت جداگانه در هندوستان شد، روز هجدهم ژوئیه ۱۹۴۷ م از تصویب پارلمان انگلیس گذشت. به موجب این قانون، دو حکومت جدید در عین خودمختاری همچنان تحت سرپرستی انگلستان باقی می‏ ماندند و کمیسر عالی انگلیس به نمایندگی پادشاه انگلستان بر امور این کشور‌ها نظارت می‏ کرد. قانون استقلال هند در عمل مشکلات زیادی به وجود آورد، زیرا اولا جمعیت مسلمانان هندوستان در سراسر شبه قاره هند پراکنده بودند و بین اقلیت مسلمان و اکثریت هندو در قلمرو حکومت هند، و بین اقلیت هندو و اکثریت مسلمان در قلمرو حکومت پاکستان برخورد‌های خونینی روی داد. با طرح تأسیس یک حکومت مستقل اسلامی در ناحیه مسلمان‏ نشین شبه قاره هند، کشور پاکستان متشکل از دو ناحیه شرقی (بنگلادش) و غربی (پاکستان) در اوضاعی آشفته تشکیل شد. در همین زمان آخرین نایب‏ السلطنه هند، در پانزدهم اوت ۱۹۴۷ م استقلال هند از ۲۰۰ سال استعمار انگلیس را اعلام کرد و گاندی رهبری هند را به عهده گرفتند. در این زمان هر یک از ایالاتْ حق پیوستن به کشور‌های مسلمان ‏نشین هند و یا پاکستان را داشتند. پس از مدتی قسمت شرقی پاکستان به صورت کشور بنگلادش استقلال یافت.

تجزیه شبه جزیره کره و تاسیس کره جنوبی

۷۳ سال پیش، در روز پانزدهم اوت سال ۱۹۴۸ میلادی؛ درپی تجزیه شبه جزیره کره، کشور مستقل کره جنوبی تشکیل شد. شبه جزیره کره در نیمه اول قرن بیستم، با تجاوز و اشغالگری کشور‌های قدرتمند منطقه نظیر چین و ژاپن مواجه بود. ژاپن در سال ۱۹۰۵ میلادی شبه جزیره کره را اشغال کرد. اما با شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم، شوروی شمال شبه جزیره کره و آمریکا قسمت جنوبی آن را اشغال کردند و از آنجا که در شمال، دولتی کمونیستی و طرفدار شوروی و در جنوب، دولتی طرفدار غرب برسر کار بود، دو کشور مستقل در شمال و جنوب کره تشکیل شد. کره جنوبی در شرق آسیا و ساحل اقیانوس آرام، با کره شمالی همسایه است و ۹۸ هزار کیلومترمربع مساحت دارد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *