چشم انداز جنگ و صلح در افغانستان
- سید جعفر قنادباشی در روزنامه حمایت نوشت: با تنگتر شدن حلقه محاصره نیروهای طالبان در اطراف شهر کابل پایتخت افغانستان، قریب بهاتفاق بازیگران منطقهای و جهانی به این نتیجه رسیدهاند که این شهر بهزودی از کنترل دولت فعلی خارج خواهد شد. رفتار کشورها در بزنگاهها و مواقع خاص همیشه نشانگر سیاستهای پشت پرده آنها بوده و از واکنش آمریکا، اروپا و ناتو گرفته تا روسیه و چین میتوان حدس زد که طی روزهای آینده، طالبان اعلام پیروزی کرده و قدرت را رسماً در این کشور به دست گیرد.
هفته گذشته سازمان جاسوسی سیا برآورد اطلاعاتی خود را در مورد قریبالوقوع بودن سقوط پایتخت افغانستان اعلام کرد و مقامات واشنگتن طی مدت کوتاهی تصمیم گرفتند ۳ هزار نیروی نظامی را برای تخلیه کامل سفارت آمریکا در کابل به این کشور اعزام کنند. دستپاچگی آمریکا تا حدی بود که به کارمندان خود دستور داد اسناد و مدارک حساس را نابود کنند.
آمریکا که دو دهه پیش با بمبافکنهای «بی-» ۵۲ در اقدامی نمایشی برخی از مواضع طالبان را از بین برده بود، بهجایی رسیده که ۳ هزار نیروی نظامی خود را برای تخلیه کامل جاسوسخانهاش در کابل اعزام کرده است تا در اسرع وقت همهچیز را نابود و باعجله ازآنجا بازگردند. یک منبع دیپلماتیک به شبکه سیانان گفته است اوضاع در افغانستان به یک چالش تبدیلشده و طرحها در خصوص حضور آمریکا در این کشور هر دقیقه دچار تغییر میشود.
این در حالی است که کشورهای ابر قدرت منطقه همچون چین و روسیه اعلام کردهاند در صورت تسلط طالبان بر کابل سفارتخانههای خود را تعطیل نخواهند کرد. عجله آمریکا برای پاکسازی سفارتش بنابراین، نشان میدهد کاخ سفید برنامههای مخفیانه و خطرناکی برای افغانستان تدارک دیده بود و فکر پیشروی سریع طالبان را هم حتی نکرده بود.
بهعبارتدیگر، آمریکا تصور میکرد با بهاصطلاح دو دهه جنگ علیه تروریسم، طالبان را تضعیف کرده و برای تجدیدقوا حداقل سه سال زمان نیاز دارند. به همین دلیل با خیال راحت و بدون آنکه به ترکیب اماکن دیپلماتیک خود دست بزند این کشور را ترک کرد، اما ماجرا به گونه دیگری رقم خورد.
از سوی دیگر، تسلیم شدنهای پیدرپی ارتش افغانستان و ناتوانی آنها در مواجهه با طالبان نیز نشان داد تسلط آمریکا بر بخشهای سیاسی و نظامی- امنیتی این کشور تنها به تضعیف همسایه شرقی ایران منجر شده است. بهاینترتیب که هم ورود و هم خروج آمریکا از افغانستان هر دو غیرمسئولانه بود و این کشور را درخطر شدت گرفتن جنگ داخلی و حتی تجزیه قرار داده است.
ارتش افغانستان پسازآنکه ۲۰ سال تحت تعلیم و آموزش نیروهای آمریکایی بود، حتی ۲۰ روز هم نتوانست در برابر دشمنانش مقاومت کند و بسیاری از آنها در مواجهه با طالبان سلاح خود را تحویل دادند. طبق پیشبینیها طالبان در چند ماه آینده بر کل افغانستان مسلط خواهد شد آمریکا به چند دلیل از اوضاع متشنج این کشور بهرهبرداری خواهد کرد.
آمریکا بهخوبی واقف بود که در صورت خالی کردن پشت دولت اشرف غنی، طالبان تحرک خود را آغاز کرده و دوباره بر افغانستان حاکم میشود. همه شواهد و قرائن نیز حاکی از آن است که دولت مستقر در کابل، از جهت همکاری و هماهنگی با واشنگتن با هیچ گروه و جناحی دیگری قابل قیاس نیست. اشرف غنی با سخنرانی در کنگره آمریکا و با حضور در میان سیاستمداران این کشور، ارادت تمام و کمال خود را به هیئت حاکمه آمریکا بارها نشان داده است.
سیاستهای منطقهای آمریکا در شرق آسیا چه در دوره ترامپ و چه اکنون حاکی از آن است که این کشور از افزایش قدرت رقبای جهانی خود بهویژه چین بهشدت نگران بوده و در سالهای اخیر درصدد یافتن چندین راهکار برای ضربه زدن به آنها بوده است.
یک افغانستان آشوبزده و پر از جنگ و درگیری در همسایگی چین یکی از این گزینههاست. در این اوضاعواحوال که ویترین بسیار مغشوش و نگرانکنندهای از افغانستان در برابر دیدگان جهانیان قرار دارد، چین اگر برای به رسمیت شناختن طالبان اعلام آمادگی کند، شاید با واکنشهای منفی جهانی روبرو شود که همین فضا، دستمایه جنگ روانی آمریکا علیه چین و دیگر قدرتهای منطقهای خواهد شد.
از طرفی داعش همچنان در استانهای شمالی و شرقی افغانستان فعال است و بهصورت بالقوه میتواند استان سین کیانگ را در چین تحت تأثیر خود قرار دهد. ضمن اینکه با ایجاد نگرانیهای امنیتی برای ازبکستان و تاجیکستان، بخشی از قوای روسیه را در این منطقه بهصورت فرسایشی مشغول خواهد کرد.
همه میدانند که داعش و طالبان از جهت عقیدتی با یکدیگر تضاد دارند و درگیریهای زیادی میان این دو گروه نیز وجود داشته. داعش یک گروه سلفی تکفیری و طالبان گروهی صوفی مسلک هستند که ازنظر دیدگاه ایدئولوژیک، با یکدیگر تفاوتهای بنیادی دارند.
اگر فرض را بر این بگیریم که طی ماههای آینده و پس از تسلط کامل طالبان بر کابل شاهد درگیریهای بسیار جدی میان طالبان و داعش باشیم، باز هم چنین فرضیهای به نفع آمریکاست. «دونالد ترامپ» رئیسجمهور سابق آمریکا در یک جلسه امنیتی با حضور مقامات ارشد این کشور وقتی میخواست ضرورت خروج نیروهایش از افغانستان را تشریح کند، به جنگ میان داعش و طالبان اشاره کرد و گفت هر یک از این دو گروه به هر میزان از گروه دیگر بکشد به نفع آمریکاست. البته او به جزئیات دلیلش اشاره نکرد، اما تردیدی نیست که داعشیها یا میتوانند در مناطق شمالی جولان دهند و مشکلات فوقالذکر را ایجاد کنند و یا در درگیری با طالبان از میان میروند که در هر دو صورت، این آمریکاست که از آب گلآلود بهترین ماهیها را صید خواهد کرد.
طالبان تا اینجای کار برنده میدان بوده و مدعی است که باب گفتگوهای سیاسی به روی همه اقوام و بازیگران این کشور باز است. این گروه اصرار دارد که جهان بپذیرد مانیفست خود را از سال ۲۰۰۱ به اینسو تغییر داده و بنای کشتار دستهجمعی و جنگ ندارد. سودای حاکمیت طالبان بر افغانستان تنها در سایه امنیت محقق میشود و بنابراین این گروه مجبور است نگاه واقعبینانهتری در خصوص مسائل داخلی و منطقهای داشته باشد.
اما به دلیل اینکه از اجماع ملی برخوردار نیست، با موانع بسیاری مواجه است و دستکم در کوتاهمدت، پایانی برای جنگ و ناآرامی در افغانستان وجود ندارد؛ رهاورد شومی که آمریکا از طریق تضعیف نهادها قانونی و گروههای مختلف این کشور بر جای گذاشت و همه کشورهای منطقه را از این ناحیه متضرر کرد.