نگاهی به سریالهای نوستالژی خارجی تلویزیون
- روزنامه جام جم نوشت: «اوشین»، «هانیکو»، «لینچان»، «کارآگاه درک»، «پوآرو» و «خانم مارپل» تنها بخشی از نامهایی است که بسیاری از مخاطبان تلویزیون در دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی از سریالهای خارجی رسانه ملی به یاد دارند؛ شخصیتهایی که برخی از آنها آنقدر در میان مخاطبان به شهرت رسیدند که تبدیل به بخشی از فرهنگ عامه جامعه ایرانی شدند و همچنان هم وقتی یادی از مهمترین نشانههای فرهنگی آن دوران میشود گاهی به این شخصیتها اشاره میشود. حالا که بحث سریالهای خارجی در تلویزیون تبدیل به موضوع محوری این شماره از «قاب کوچک» شده است؛ شاید بد نباشد نگاهی به تعدادی از سریالهای مهم غیرایرانی تلویزیون در دهههای مختلف پس از پیروزی انقلاب اسلامی بیندازیم.
بهطور کلی دهه ۶۰ را باید دهه اقبال سریالهای ژاپنی دانست که عمدتا با محوریت سختکوشی و مقاومت بودند. دهه ۷۰، دوران اقبال سریالهای جنایی و اقتباسی بود و دهه ۸۰ نیز تلویزیون بیشتر به تسخیر سریالهای کرهای درآمده بود. دهه ۹۰ را هم باید دوران ورود چشمگیر سریالهای هالیوودی روز به تلویزیون دانست؛ مسیری که باید منتظر بود و دید در دهه جدید به کجا ختم میشود.
سالهای دور از خانه
«اوشین تاناکورا» شخصیت محبوب تلویزیون در دهه ۶۰ شمسی بود؛ سریالی ژاپنی با عنوان «سالهای دور از خانه» در ارتباط با خاطرات زنی ستمدیده که با رسیدن به سنین کهنسالی، خاطرات زندگیاش را از کودکی تا پیری برای مخاطبان این سریال مرور میکند. اوشین که در زمان پخش مورد اقبال ویژه جامعه ایران قرار گرفت آنقدر با فرهنگ ایرانی پیوند خورد که فروشگاههای لباس دستدوم، نام تاناکورا را از نام فامیل اوشین تاناکورا که در سریال صاحب و گرداننده فروشگاههای زنجیرهای تاناکورا بود، گرفتند! بیشترین دلیل استقبال از این سریال در زمان پخش، تطابق قصه آن با شرایط ویژه جامعه ایرانی در دهه ۶۰ شمسی بود. اوشین زنی ازخودگذشته.
با استقامت و سادهزیست بود که با همین روحیه توانست بر بسیاری از مشکلات زندگی فائق آید. همین موضوع باعث شد تا پخش این مجموعه در شرایطی که جامعه ایرانی درگیر جنگ تحمیلی بود؛ مورد توجه ویژه مخاطبان قرار گیرد.
جنگجویان کوهستان
بعید است کسی از مخاطبان تلویزیون در دهه ۶۰، نام «لیان شانپو» را نشنیده باشد؛ نامی که با زندگی شورشیان گره خورده است و در فرهنگ عامه ایرانی نیز یادآور محلههایی بود که دارای هرج و مرج بسیار هستند. این نام از سریالی با عنوان «لب آب» که در ایران با اسم «جنگجویان کوهستان» منتشر شد، گرفته شده بود؛ سریالی درباره گروهی از مبارزان چینی که گردهم آمده و علیه ظلم و فساد حکومتی قیام کردهاند. «لین چان» نام شخصیت اصلی این سریال بود که همچون نام «لیان شانپو» یا در اصل «لیانگ شانپو» در میان مخاطبان تلویزیون در دهه ۶۰ به شهرت رسیده بود. مجموعهای که پخش آن در سالهای پایانی دهه ۶۰ خورشیدی با اقبال گسترده مخاطبان روبهرو شد؛ بهویژه آنکه روحیه شجاع و بیباک لینچان و یارانش و تلاش آنها برای مبارزه با ظلم و بیعدالتی با شرایط جامعه ایرانی در آن دوره زمانی مطابقت بسیاری داشت.
پوآرو، شرلوک هُلمز و خانم مارپِل
دهه ۷۰، اما دوران اوجگیری پخش سریالهای خارجی با مضامین جنایی بود. در این دوره سریالهای متنوعی با مضمون پلیسی و جنایی روی آنتن رفت که سه سریال «پوآرو»، «شرلوک هلمز» و «خانم مارپل» ازجمله خاطرهانگیزترین این سریالها بودند. روند پخش این سریالها که همگی ساخت انگلستان بودند، با نمایش مجموعه «خانم مارپل» آغاز شد؛ یکی از شخصیتهای خیالی قصههای جنایی آگاتا کریستی که پیرزنی باهوش بود و برای تفنن به حل معماهای جنایی میپرداخت. این مسیر با «پوآرو» ادامه پیدا کرد. او هم یکی دیگر از شخصیتهای تخیلی قصههای آگاتا کریستی بود که از دنیای ادبیات پا به قاب جادو گذاشته بود و پخش نسخه سریالی قصههایش در دهه ۷۰ شمسی با استقبال گسترده مخاطبان همراه شد. در کنار این شخصیت، «شرلوک هلمز» هم از جمله کارآگاهان معروف تاریخ ادبیات بود که ساخت اثری داستانی و سریالی با اقتباس از قصههای او نه فقط در ایران بلکه در سراسر جهان مورد توجه قرار گرفت. از این شخصیت بهعنوان «شناخته شدهترین شخصیت خیالی» تاریخ یاد میشود.
داستان زندگی
سریال «داستان زندگی» که در میان مخاطبان با عنوان شخصیت اصلیاش یعنی «هانیکو» مشهور شده بود دیگر سریال ژاپنی محبوب دهه ۶۰ شمسی در تلویزیون بود که پخش آن از شبکه دوم سیما مورد توجه و اقبال مخاطبان قرار گرفت. «هانیکو تاچیبانا»، دختر سربههوا و البته بلندپروازی بود که تبدیل به اولین خبرنگار زن ژاپنی میشود؛ «داستان زندگی»، روایتی از فراز و نشیبهای زندگی هانیکو برای رسیدن به مهمترین هدف زندگیاش یعنی خبرنگار شدن است. حوادث «داستان زندگی» در بستر سالهای ابتدایی حرکت کشور ژاپن به سوی صنعتی شدن روایت میشود.
به سوی جنوب
پخش سریالهای خارجی در دهه ۷۰ شمسی با سریالهای جنایی آغاز شد و به نوعی با سریالهای جنایی نیز به پایان رسید؛ «به سوی جنوب» نیز ازجمله سریالهای جنایی پخش شده در دهه ۷۰ بود
که در سالهای پایانی این دهه روی آنتن رفت و اتفاقا با استقبال گسترده مخاطبان نیز روبهرو شد. داستانی در ارتباط با مردی که بهدنبال قاتلان پدرش از کانادا راهی آمریکا میشود و بعد از آن اتفاقات جالبتوجهی برای او رخ میدهد. «به سوی جنوب» در کنار قصه جنایی بهواسطه داشتن رگههایی از طنز مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.
ارتش سری
البته دهه ۶۰ تلویزیون ملی صرفا در سیطره سریالهای شرقی نبود و برخی سریالهای اروپایی نیز در این دهه مورد توجه قرار گرفتند که «ارتش سری» یکی از این آثار بود. داستان ارتش سری مربوط به دوران جنگ جهانی و فعالیتهای یک گروه نجات در بلژیک است؛ این گروه بعد از به پایان رسیدن جنگ با آلمان نازی بهواسطه روابط بهظاهر خوبی که با نازیها داشتند، مورد اذیت و آزار دیگران قرار میگیرند؛ در حالیکه حقیقت ماجرا چیز دیگری بوده است. «فوآره»، «دوشان» و «کسلر» نام سه شخصیت اصلی این سریال بود که در آن زمان پخشش در ایران میان مردم به شهرت رسید.
هشدار برای کبری ۱۱
دهه ۸۰ برای مخاطبان رسانه ملی با یک اکشن پلیسی پرهیجان آغاز شد. جایی که مخاطبان هر هفته پای تماشای قصهای تازه از مجموعه سریالهای «هشدار برای کبری ۱۱» مینشستند؛ سریالی آلمانی که پخش آن از شبکه پنج سیما بهقدری مورد اقبال قرار گرفت که فصلهای بعدی آن نیز بلافاصله از تلویزیون به نمایش درآمد و بازپخش آن نیز بارها و بارها از شبکههای مختلف سیما روی آنتن رفت.
این سریال روایتگر قصه یک افسر پلیس آلمانی به نام «سِمیر گِرکان» است که همراه با یکی از همکارانش به ماموریتهای خاص فرستاده میشود؛ ماموریتهایی که عموما با تعقیب و گریز در اتوبانهای معروف آلمان پیوند خورده است.
پزشک دهکده
«دکتر کوئین، پزشک زن» عنوان یکی از مجموعههای پرمخاطب تلویزیون در سالهای ابتدایی دهه ۸۰ شمسی بود که در ایران با عنوان «پزشک دهکده» پخش شد و به شهرت رسید. این مجموعه وسترن آمریکایی که قصههایی خانوادگی داشت درباره زنی با نام «مایکلا کوئین» است که پس از تکمیل تحصیلات پزشکی و ناکامی در یافتن شغل، راهی یک دهکده کوچک میشود؛ دهکدهای که مردمانش آمادگی پذیرش یک دکتر زن را ندارند. او هربار مجبور است به نوعی تواناییهای خود را در عرصه طبابت نشان دهد و از سوی دیگر با اتفاقاتی همچون مبارزات سرخپوستان بومی آمریکا با نیروهای نظامی آمریکا و پیامدهای آن نیز روبهرو شود.
پرستاران
سریالهای استرالیایی نیز از دهه ۸۰ کمکم به شکلی جدیتر راه خود را به تلویزیون ایران باز کردند. «پرستاران» عنوان مجموعهای بود که پخش آن از سال ۸۵ و در شبکه اول سیما آغاز شد؛ مجموعهای متفاوت در ارتباط با بخش اورژانس یک بیمارستان عمومی در استرالیا که هرروز درگیر چالشهای متعدد و متفاوتی میشود و از همین مسیر قصه زندگی آدمهایی مختلف را به تصویر میکشد. این سریال نزدیک به شش سال از شبکه اول سیما و به شکل هفتگی روی آنتن رفت.
ساعت برنارد
نمیشود درباره سریالهای خارجی مهم و خاطرهانگیز تلویزیون نوشت و حرفی از یک نمونه نوجوانپسند آن نزد؛ «ساعت برنارد» را میتوان مهمترین سریال تلویزیونی خارجی پخش شده برای نوجوانان دانست که فضایی غیرکارتونی و رئال داشت. آنچه باعث شهرت این سریال میان مخاطبان نوجوان و حتی بزرگسال شد؛ ایده جالب توجه این سریال بود؛ داستان این مجموعه حول پسر بچهای میگذرد که میتواند با یک ساعت جیبی جادویی، زمان را متوقف کند و هر بار دست به کاری متفاوت بزند.
جواهری در قصر، امپراطور دریا و افسانه جومونگ
اما بدون شک دهه ۸۰ را باید دهه تسخیر تلویزیون توسط سریالهای کرهای دانست؛ سریالهایی که یکی پس از دیگری روی آنتن شبکههای مختلف سیما رفتند و هربار گروهی از مخاطبان را درگیر قصههای خود کردند. این روند با پخش سریال «جواهری در قصر» آغاز شد. قصه «یانگوم» شخصیت اصلی این سریال که زنی سختکوش در دربار یکی از پادشاهان کره بود به سرعت میان مردم به شهرت و محبوبیت رسید. بلافاصله بعد از این مجموعه، پخش سریال «امپراطور دریا» در تلویزیون آغاز شد که آن نیز در زمان خود مورد استقبال گسترده مخاطبان قرار گرفت. اما نقطهعطف پخش این سریالها را باید «افسانه جومونگ» دانست. سریالی کرهای که پخش آن بهقدری مورد اقبال مخاطبان قرار گرفت که نام «جومونگ» را وارد فرهنگ عامه مردم کوچه و بازار کرد و حتی پخش آن باعث ورود موجی تازه از سریالهای کرهای به تلویزیون شد که البته در نهایت هیچکدام نتوانستند موفقیت این سه سریال را در جلب نظر مخاطبان تکرار کنند.
خانه پوشالی
تلویزیون در دهه ۹۰ و دوران گسترش تماشای فیلم و سریال در بسترهایی غیر از تلویزیون با یک تغییر استراتژیک به سراغ پخش سریالهای هالیوودی رفت که مخاطبان بسیاری را در سراسر جهان به خود جلب کرده بودند. «خانه پوشالی» یکی از همین سریالها بود که اتفاقا پخش آن مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. این مجموعه سیاسی که فساد در دستگاه حاکمیتی آمریکا را بهنمایش میگذارد، اولین بار از شبکه نمایش روی آنتن رفت. «خانه پوشالی» در مورد یک سیاستمدار دموکرات به نام فرانک آندروود است که بعد از خیانت رئیسجمهور منتخب آمریکا به وی، تصمیم به انتقام از او میگیرد. او در این راه از دایره اخلاقیات خارج میشود.
فرار از زندان
اقبال گسترده به «خانه پوشالی» باعث شد تا شبکه نمایش بلافاصله بعد از این سریال به سراغ پخش یک سریال هالیوودی دیگر برود. مجموعهای ماجراجویانه درباره گروهی از زندانیان که تصمیم به فرار از زندان گرفتهاند. این مجموعه بهواسطه خرده داستانهای متنوع و البته فضای پر از تعلیقی که داشت نه فقط در میان مخاطبان ایرانی بلکه در سطح جهان مورد توجه مخاطبان بود و احتمالا همین موضوع در کنار ممیزیهای محدود آن باعث شد تا مدیران تلویزیون راضی به پخش این مجموعه شوند.
سرقت پول
«خانه کاغذی» یا همان «سرقت پول» ازجمله آخرین سریالهای پرمخاطب بینالمللی بود که در تلویزیون به نمایش درآمد. داستان این مجموعه تلویزیونی اسپانیایی که «نتفلیکس» پخش آن را برعهده داشت، با محوریت یک هکر جوان به نام «پروفسور» است که هشت نفر سارق حرفهای را دور خود جمع کرده تا دست به یک سرقت بزرگ از بانک بزنند، اما در این مسیر اتفاقات مختلفی برای آنها پیش میآید. این مجموعه برای اولین بار
از شبکه پنج سیما بهروی آنتن رفت.