صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

غدیر، تجلّی بنیان حکومت اسلامی

۰۷ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۰:۲۱:۵۳
کد خبر: ۷۴۵۳۸۶
دسته بندی‌: سیاست ، امام (ره) و رهبری
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت عید غدیر خم یادداشتی از حجت‌الاسلام روح الله توحیدی‌نیا، پژوهشگر تاریخ اسلام درباره این عید بزرگ منتشر کرده است.

- رهبر انقلاب اسلامی در آخرین دیدار رئیس‌جمهور و هیئت دولت دوازدهم در آستانه عید غدیر خم فرمودند: «عید سعید غدیر، عید بسیار مهمّی است. حادثه‌ی غدیر جزو حوادث و وقایع تردید‌ناپذیر است؛ حالا در جزئیّات و گوشه‌کناره‌هایش در طول تاریخ بعضی از نویسندگان و تاریخ‌نویسان و امثال این‌ها سعی کرده‌اند یک تردید‌هایی ایجاد بکنند -که همه‌ی این‌ها پاسخ داده شده- لکن در اصل این واقعه و اینکه رسول مکرّم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در این حادثه امیرالمؤمنین را با این عنوان «مَن کُنتُ مَولَاهُ فَهَذَا عَلیٌّ مَولَاه» معرّفی کرد هیچ تردیدی نیست و این جزو وقایع تردیدناپذیر است.» پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به همین مناسبت یادداشت از حجت‌الاسلام روح الله توحیدی‌نیا، پژوهشگر تاریخ اسلام درباره این عید بزرگ منتشر می‌کند.

در اندیشه‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای اهمیت واقعه‌ی غدیر از جهت نقشی است که در مسیر آینده‌ی اسلام و مسلمین دارد. به تعبیر دیگر، به‌جای آنکه صرفاً به چیستی این رخداد و ابعاد آن و یا شخصیت حضرت علی علیه‌السلام پرداخته شود، در یک گام کلیدی و مؤثر، عظمت واقعه‌ی غدیر در «تعیین خط حکومت اسلام و نظام اسلامی» دانسته می‌شود. (۹۵/۶/۳۰) با این نگاه، غدیر سه ویژگی اساسی دارد:

نخست آنکه واقعه‌ای قابل تعریف در جریان خط هدایت بشریت است. دیگر آنکه واقعه‌ای مربوط به سرنوشت همه‌ی مسلمانان بوده و اختصاصی به گروه و مذهب خاصی ندارد و سوم آنکه واقعه‌ای در جهت تکمیل بنیان آموزه‌های دین اسلام است. گام نخست در یادداشت پیش رو، تبیین این سه ویژگی مهم واقعه‌ی غدیر و گام دیگر، طرح این مسئله است که وجه خاص و به‌عبارتی امتیاز واقعه‌ی غدیر در «تعیین خط حکومت اسلام و نظام اسلامی» نسبت به وقایع تاریخ صدر اسلام و آموزه‌های مطرح‌شده‌ی پیش از غدیر چیست؟ در پاسخ به این پرسش می‌توان گفت که چگونه غدیر تجلّی و روشن‌کننده‌ی ریشه و بنیاد و همچنین سنبل و نماد طلایی حکومت مطلوب در اسلام است.

به‌عنوان مقدمه، قاطبه‌ی مسلمانان معتقد به خالقیت و مالکیت خداوند متعال نسبت به ماسوی الله بوده و همواره بر حاکمیت مطلق و تصرّف تام او تأکید داشته و دارند. همچنین از نگاه آنان، زندگی اجتماعی مطلوب و تحقق مصالح دنیوی بشریّت جز با تشکیل حکومت محقق نمی‌گردد. بنابراین، این موضوع محل اشتراک نظر مسلمانان است که چاره‌ای جز وجود اذن و تأیید الهی برای تشکیل یک حکومت و تعیین حاکم نیست. همین مبانی مشترک نیز سبب شد تا مسلمانان در صدر اسلام با جان و مال و داشته‌های خویش به خدمت نبی اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به‌عنوان انسانی برگزیده که در جایگاه هدایتگری بشر قرار دارد، درآمده و در تحقق اهداف حاکمیت الهی ایفای نقش نمایند. به نظر می‌رسد مراجعه‌ی دقیق و خوانشی متقن از مجموعه آیات و روایات با در نظرداشتن این نقاط اشتراک نافی سه برداشت و روشن‌کننده‌ی سه حقیقت واقعه‌ی غدیر است.

* جایگاه غدیر در منظومه آموزه‌های اسلامی
برداشت نخست آنکه واقعه‌ی غدیر امری یکه و خارج از مکانیسم و خط هدایت بشریت تفسیر شود. به‌عکس، مراجعه به آیه‌ی سوم سوره‌ی مبارکه مائده (۱) نشان از نقش کلیدی و محوری واقعه‌ی غدیر در جریان هدایتگری دارد. در این آیه فقره‌ای به نسبت تأویل‌ناپذیر، یعنی «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ» دیده می‌شود که تأکید دارد واقعه‌ی غدیر هرچه بود در نهایت اسباب شکست فکری و عملی کافران را پدید خواهد آورد. این سخنی نیکوست که «یأس» همواره در برابر واژه‌هایی همچون امید و طمع به‌کار می‌رود (۲) و با مراجعه به آیات قرآن کریم روشن می‌شود که مقصود اصلی کفار در مقابله با اسلام و مسلمانان همواره «خاموش‌شدن چراغ دین» (۳) و یا «بازگرداندن و انحراف مسلمانان از مسیرشان» (۴) بوده است.

بنابراین، اینکه فرموده‌اند واقعه‌ی غدیر موجب یأس و ناامیدی در طرح و برنامه‌ی کافران شده است، می‌تواند بیانگر قرارداشتن آن در ادامه‌ی تصمیمات و اقدامات پیامبر و حتی نقطه‌ی کانونی منظومه‌ی آموزه‌های اسلام تلقی گردد؛ چراکه در مورد هیچ‌یک از دستورات و فرامین الهی چنین پیش‌بینی صورت‌نگرفته که موجبات یأس و ناامیدی دشمنان اسلام باشد.

* غدیر؛ امری مرتبط با سرنوشت همه مسلمانان
برداشت ناصواب دیگر آنکه واقعه‌ی غدیر تنها با نگرش، عقیده و مذهبی خاصی مرتبط است. در این‌باره کافی است به آیه‌ی ۶۷ سوره مائده (۵) که می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» مراجعه نمود. از گزینش لفظ «رسالت» روشن می‌شود که فرمان پروردگار در واقعه‌ی غدیر در راستای مسئولیت کلی و جهانی پیامبر در هدایت بشریت است و فرمان نیز از چنان اهمیتی برخوردار است که ابلاغ آن برای نخستین‌بار و مطابق تصریح قرآن کریم با تحقق یا عدم تحقق رسالت و موفقیت و عدم موفقیت پیامبر در تکلیف الهی‌اش گره خورده است. بدیهی است که در چنین فضایی، سخن‌گفتن از مخاطب‌بودن گروهی خاص قابل قبول نخواهد بود.

* غدیر؛ واقعه‌ای برای تضمین حیات همیشگی اسلام.
امّا این برداشت نیز صحیح نیست که واقعه‌ی غدیر نه یک مسئله‌ی بنیادین، بلکه امری صرفاً تاریخی و پاسخی مربوط به مسائل جزیی و فرعی زمانه بوده است. در تشخیص میزان صحّت این برداشت می‌توان به بخش دیگری از آیه‌ی سوم سوره‌ی مائده و مفهوم «اکمال» در عبارت «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ» توجه نمود. برخی متفکران در تبیین این بخش تأکید دارند که اتمام به‌معنی تمام‌کردن کاری ناقص است، امّا اکمال در این است که شیء پیکره‌اش درست و تمام باشد، ولی از باب اینکه روح ندارد و یا آن واقعیتش و آثاری که منتظر است بر آن مترتب شود، مترتب نمی‌گردد الا به‌وسیله‌ی یک امر. (۶) مطابق کلام الهی، اکمال دین؛ یعنی دمیدن روح و واقعیتی بر بسته‌ی دستورات و فرامین الهی. بنابراین، واقعه‌ی غدیر از این منظر که شأن و جایگاه ولایت و رهبری را در ارتباط با دیگر ابعاد و عناصر سیستم نظام حکومت الهی تبیین می‌نماید، جایگاهی بنیادین دارد.

نقطه امتیاز غدیر در تعیین ضابطه حکومت در اسلام
به‌رغم جایگاه کلیدی، فرامذهبی و بنیادین غدیر، امّا مورخان تأیید می‌کنند که پس از هجرت پیامبر به مدینه، تلاش‌ها و اقدامات متعددی از سوی حضرت به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم در راستای ایجاد مدیریت یکپارچه و برپایی حکومت مقتدر اسلامی صورت گرفت؛ (۷) حتی می‌توان با قطعیت گفت که پیش از حرکت پیامبر به آخرین سفر حج، نخبگان سیاسی و اجتماعی و علمی جامعه بر تسلط و چیرگی قدرت سیاسی حضرت بر جزیره‌العرب اتفاق نظر داشتند. علاوه‌برآن، در طول سال‌های نبوّت و پس از تعیین مبلغان، فرماندهان و نمایندگان متعدد از سوی پیامبر، تا حد زیادی ملاک‌ها و معیار‌های مدنظر ایشان برای انتخاب مسئولین و رهبران روشن بود؛ حتی می‌توان گفت ابعاد مسئولیت امام و رهبر جامعه‌ی اسلامی و وظایفی که در قبال مسلمانان داشت، تعیین گردیده بود. با این وصف، چه عنصر و امتیازی در واقعه‌ی غدیر وجود دارد که شأن و جایگاه متفاوتی را برای آن به‌وجود می‌آورد؟

بررسی‌ها نشان می‌دهد که غدیر نقطه‌ای است «تعیین‌کننده» و «تعیین‌شده» در امر ولایت و امامت جامعه که -مطابق آنچه گذشت، قواعد و چهارچوب‌های آن توسط پیامبر در گفتمان زمانه‌شان جا باز کرده بود- به‌طور صریح معرفی می‌شوند. یک طرف خداوند متعال قرار دارد و در طرف دیگر حضرت علی علیه‌السلام. روشن‌شدن ضرورت مشروعیت الهی امامت در جامعه‌ی اسلامی مؤیدی است بر آنکه جامعه‌ی اسلامی به‌رغم رشد تفکر دینی و سیاسی نمی‌تواند در خصوص تعیین هدایتگر امت اسلامی در تمامی ابعاد و شئون زندگی اسلامی تصمیمی قاطع و اطمینان‌بخش بگیرد و از سوی دیگر، نشان می‌دهد که خداوند متعال و پیامبر اکرم نسبت به امر مدیریت در نظام و جامعه‌ی اسلامی -که اثرگذارترین مسائل در هدایت جامعه انسانی است- بی‌اعتنا نبوده‌اند.

واقعه غدیر و تعیین سنبل و مسیر حکومت در اسلام

معرفی حضرت علی علیه‌السلام نیز مؤید آن است که امام مسلمین در جایگاه امامت -به‌عنوان جریانی که استمرار آن برای هدایت انسان‌ها ضرورت دارد- شاخصه‌هایی دارد و علی علیه‌السلام نماد و سنبل حقیقی از شخصیت «امام» است. باید توجه داشت که این صفات در ابعاد گوناگون و همزمان قابل توصیف است و برای نمونه می‌تواند از سه بخش صفات معنوی و الهی از قبیل ایمان عمیق، اخلاص علم، معرفت بِالله و ... و همچنین صفات برجسته‌ی انسانی از قبیل شجاعت، رحم، ایثار و ... و در نهایت خصوصیّات حکومتی حضرت که نتیجه‌ی واقعه‌ی غدیر است از جمله عدالت، انصاف، برابر قراردادن همه‌ی آحاد مردم، اجتناب از زخارف و زینت‌های دنیا برای شخص خود، تدبیر، سرعت عمل، قدرت تبیین حقایق، هدایت جامعه به تقوا و ... نشأت بگیرد. (۸)

البته بی‌تردید این خصوصیات در بسیاری از صحابه‌ی پیامبر قابل مشاهده بوده و در منابع نیز گزارش شده است؛ (۹)، امّا در واقعه‌ی غدیر پیامبر اکرم نشان دادند که باید سنبل تامّ حکومت مطلوب را معرفی نمود؛ همچنین به‌منظور تحقق اتحاد مسلمین که ضامن حرکت منسجم پیروان آیین اسلام است، این معرفی باید با تأیید خدای متعال همراه شود. البته ویژگی‌های منحصر‌به‌فردی در این انتخاب وجود دارد که حتی به‌صرف وجود شخصیت کامل نبی اکرم نیز نمی‌تواند ضامن تداوم حیات اسلام ناب باشد و آن علی علیه‌السلام در رأس یک خاندان برخوردار از علم و عصمت الهی است؛ موضوعی که می‌تواند معنابخش حدیث ثقلین (۱۰) و ضرورت جمع میان قرآن و عترت نبی اکرم و تمسک به آن‌ها تا روز قیامت باشد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *