صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

ملاقلی‌پور: دیوانه نیستم بیخود وسط زمین فوتبال بپرم

۱۷ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۶:۴۸
کد خبر: ۷۴۵۳۴
خبرگزاری میزان - علی ملاقلی‌پور کارگردان «قندون جهیزیه» در جلسه نقد این فیلم در فرهنگسرای ارسباران گفت: زمانی که من به نشانه اعتراض رفتم وسط زمین فوتبال طوری رفتار کردم که دوربین ها از من عکس بگیرند بلکه این اعتراض من دیده شود. من در ان زمان اصلا حال خوبی نداشتم.
به، جلسه نقد و بررسی فیلم « قندون جهیزیه » ساخته علی ملاقلی پور شامگاه 15شهریور ماه 1394 در سالن آمفی تئاتر فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
 
در این جلسه علی ملاقلی پور کارگردان، نیما حسنی نسب منتقد میهمان، افسانه چهره آزاد بازیگر فیلم حضور داشتند و ضمن صحبت درباره فیلم «قندون جهیزیه»  به پاسخ گویی به پرسش های حاضران پرداختند.
 
علی ملا قلی پور : سینما نه کثیف است نه مقدس اگر نقد کرده ام خواسته ام که اشکالات آن مطرح شود
 
علی ملاقلی پور کارگردان فیلم قندون جهیزیه در خصوص انگیزه ساختن این فیلم گفت: من در طی سالیان گذشته به عنوان دستیار کارگردان و برنامه ریز در حدود 30 پروژه فعالیت داشته ام و با کارگردانان با نگاه های متفاوت کارکرد ام. من بعد از کار در دو فیلم از فیلم های مرحوم پدرم متوجه شدم که باید به صورت مستقل به حرفه ام ادامه دهم و همین موضوع باعث شده که امروزه تهیه کننده ها برای ساختن اولین فیلمم به من اعتماد داشته باشند.
 
وی ادامه داد: در خصوص ایده ساخته شدن این فیلم باید بگویم که روزی برای انجام تصویربرداری از خانه ای در اکباتان به آنجا مراجعه کردیم تا با دوربین هندی کم فیلم بگیریم و شرایط لوکیشن را بررسی کنیم. من متوجه شدم که این خانه پر از زندگی است و خانم خانه بسیار با دقت و وسواس وسایل را چیده بود. به نظرم رسید که او نمی داند وقتی یک گروه فیلم برداری 40 یا 50 نفری وارد خانه ای می شود ممکن است اسباب او آسیب ببیند. همین طور در طی فیلم برداری ما بین همسایه های ایشان اعتراضاتی پیش می آمد و در این میان کسانی هم بودند که برای انجام فیلم برداری به ما کمک می کردند و شخصیت های خانم بلوری و آقای پاژنگ از همان جا در ذهن من شکل گرفتند. در کل باید بگویم که تمام شخصیت های این فیلم منهای ایرج که کاملاً ذهنی و ساخته شده است ما به ازائی در دنیای واقعی داشته اند و منبع الهام من بوده اند.
 
وی افزود : از آنجایی که هم من و هم پدرم هر دو دست اندرکار سینما بوده ایم و من خودم را بچه سینما می دانم به این فکر کردم که می توانم نسبت به حرفه های دیگر به نقد آن بپردازم ، در صورتی که از همان موقع نمایش فیلم در جشنواره موضع گیری ها نسبت به من از طرف همین دست اندرکاران سینما شروع شد و مرا طرد کردند.
 
وی در خصوص فضای طنز فیلم گفت: شرایطی که در آن زندگی می کنیم شرایطی است که با سختی و درد همراه است بنابراین تصمیم گرفتم فیلم را به صورتی بسازم که تماشاگری که وقت و هزینه صرف کرده و به تماشای فیلم آن هم در سینما آمده انرژی ، امید ، نگاه نو و سرگرمی را توامان به دست آورد. ایده اضافه شدن ایرج برادر شخصیت اصلی به فیلم هم از آنجایی آمد که اولا دوست داشتم که یک کمدی ایرانی ساخته باشم و از این رو در طراحی شخصیت او به سیاه که در تاتر ایرانی حضور دارد فکر کردم. همین طور دوست داشتم روسری داشتن معصومه در محیط خانه توجیهی داشته باشد که حضور او برای انجام این کار مناسب بود.
 
وی درباره شخصیت صاحبخانه که عطا در رویا می بیند گفت : آنچه او از صاحب خانه می داند مجازی است بنابراین او را در رویا نیز به صورت مجازی می بیند. ما راش های چندین فیلم را به صورت مخلوط شده روی تصویر او استفاده کردیم تا اینکه مجازی به نظر برسد.
 
علی ملاقلی پور در خصوص ترکیب بازیگران فیلم گفت : بازیگر های حرفه ای به من بسیار لطف کردند و شانس آوردم و خداخواست و اعتماد به فیلم نامه و تهیه کننده باعث شد که من ترکیب بازیگران را به این صورت در اختیار داشته باشم. اما من دوست داشتم که در کارم از حرفه ای های تئاتر هم استفاده کنم. به نظرم این عدم استفاده از حرفه ای های تئاتر در سینما به دلیل ترس و جرات نداشتن کارگردان های سینماست. آنها می ترسند که بازیگران را در نقش هایی متفاوت به تصویر بکشند. اما به نظر من خروجی این ریسک کردن ها اگر با تامل و دورخوانی و سپری کردن زمان مناسب باشد ، خوب خواهد بود.
 
وی گفت: در خصوص حضور خانم افسانه چهره آزاد و آقای کریم اکبری مبارکه باید بگویم که ایشان پس از خواندن فیلم نامه و همین طور انجام دورخوانی ها پیشنهادهایی را برای بهبود نقش ها و اضافه کردن پیشینه به شخصیت ها ارائه نمودند که بسیار کمک کننده بود. این پیشنهاد خانم چهره آزاد بود که خانم بلوری عشق دوران جوانی اش هنرپیشه باشد و همین طور علاقه مندی او به سینما و کارگردانی باشد و این بتواند فوضولی کردن او را در صحنه فیلم برداری توجیه کند. همین طور باید بگویم که در تمامی صحنه هایی که بازی میکرد بسیار پر انرژی بود. همین طور در خصوص آقای کریم اکبری مبارکه باید بگویم که او در مورد اینکه رشته تحصیلی این شخصیت در خارج از کشور چیست با من صحبت میکرد و حتی در این باره کتابی را نیز مطالعه نمود که این برای من بسیار ارزشمند است .
 
وی در خصوص اعتراضش به کم شدن سانس های نمایش فیلمش گفت : این فیلم با بودجه بخش خصوصی ساخته شده و در صورتی که هزینه ساخت آن جبران نشود ما زمین خواهیم خورد و نابود خواهیم شد و دیگر امکان فیلم سازی برایمان وجود نخواهد داشت. من با شکست ها و موفقیت ها و داشته ها و دلهره های یک سینماگر بزرگ شده ام و با زیر و بم آن آشنایی دارم. فکر می کنم اگر پای حرفمان بایستیم حداقل چیزی که بدست می آوریم این است که ضرر نکنیم. خدا همواره بالای سرماست و شاهد رفتارهای ماست.
 
وی افزود: من عاشق مصاحبه کردن و شهرت نیستم و دیوانه هم نیستم که بخواهم بی جهت دست به اعتراض بزنم و اگر حرفی هم میزنم به خاطر دفاع از فیلمم است. بالاخره ما باید حرفمان را یک جایی بگویم. برنامه‌ی هفتی هم دیگر وجود ندارد که ما اعتراضاتمان را بیان کنیم. زمانی که من به نشانه اعتراض رفتم وسط زمین فوتبال طوری رفتار کردم که دوربین ها از من عکس بگیرند بلکه این اعتراض من دیده شود. من در ان زمان اصلا حال خوبی نداشتم. فیلم من در دو هفته اول اکران فروش خوبی داشت. تعجب من از این است که در همه جای دنیا و در همه تاریخ سینما اگر فیلمی فروش خوبی داشته مدت نمایش آن کم نشده که هیچ طولانی تر هم شده است ، اما این اتفاق برای ما به صورت برعکس رخ داد.
 
کارگردان قندون جهیزیه افزود: قبل از اینکه فیلم آقای مجیدی برای اکران بیاید به پخش کننده ما اطلاع داده شده بود که ممکن است چند سانس از نمایش های فیلم کم شود ! اما صحبت از چند سانس شده بود و اینکه آسیبی به فروش فیلم نخواهد رسید نه اینکه در این تعداد و به این صورت از نمایش فیلم کم شود و فروش آن لطمه ببیند. این چه قانونی است. این لات بازی هایی که در می آورند و اعلام می کنند ما داریم می آئیم یعنی چه؟ این کارها مال شعبان بی مخ است ، زشت است. طرف حرف من خود فیلم محمد نیست که من خودم هم یک بچه مسلمان هستم. بلکه اعتراض من به دست اندرکاران این فیلم است که باید از خدا بترسند. حالا اینکه تصمیم گرفته شده از فیلمی حمایت شود درست اما نه اینکه تمامیت در اختیار آن قرار گیرد. من دوست دارم این فیلم هم مانند فیلم های دیگر فروش داشته باشد. دوست دارم این اتفاق برای تمام فیلم های دیگر نیز بیفتد. اما همه در کنار هم . نه اینکه فیلمی بیشترین سالن های نمایش را در اختیار داشته باشد و حق دیگران ضایع شود.
 
وی در خصوص پایان بندی فیلم گفت: راهکاری که ما در انتهای فیلم پیشنهاد دادیم این بود که همدلی بین مردم و بین صاحبخانه و مستاجر از همه چیز بهتر است . داشتن تفکرات اشتباه در مورد هم به تمام جنبه های زندگی ما و حتی اقتصاد ما نیز لطمه وارد کرده است . در پایان فیلم عطا متوجه نکته ای می شود و سکوت می کند ، متمول بودن نشانه فضیلت نیست بلکه فهمیدگی است که نشانه فضیلت انسان است .
 
وی در خصوص موسیقی این فیلم نیز گفت: موسیقی این فیلم با دهان اجرا می شود. یعنی صدای هر سازی توسط دهان یک نفر اجرا شده و ضبط می شود و راستش من و آهنگساز فیلم از اینکه بخواهیم از این نوع موسیقی بیشتر استفاده کنیم ترس داشتیم. همین طور در خصوص انتخاب اسم فیلم هم باید بگویم که سعی کردم از یک اسم ایرانی برای آن استفاده کنم . جا دارد در همین جا از سینمای علی حاتمی که یک سینمای تمام ایرانی بود و خانم مرحومه رقیه چهره آزاد که مادربزرگ خانم افسانه چهره آزاد هستند هم یادی به میان آورده شود و از زحمات شان قدردانی شود.
 
نیما حسنی نسب : این فیلم و کارگردان آن محصولی طبیعی است که در شرایط غیر طبیعی به وجود آمده است
 
نیما حسنی نسب منتقد سینما در ابتدای صحبت های خود از مرحوم ایرج کریمی یاد کرده و او را آبروی نقد سینمای ایران خواند و فقدان او را برای تمام کسانی که سینما را دوست دارند تسلیت گفت و افزود : امیدوارم بعد از رفتن او از اندک آبرویی که برای نقد باقی مانده حراست کنیم.
 
وی در خصوص فیلم قندان جهیزیه و علی ملاقلی پور گفت : همه چیز ما در شرایط غیر طبیعی است و این غیر طبیعی بودن آنقدر زیاد است که در بین آن دیدن چیزهای طبیعی و نرمال خود به خود به ارزش تبدیل شده است و این در صورتی است که مسیر طبیعی هر اتفاقی باید به شکلی طی شود. این فیلم و کارگردان آن محصول طبیعی در شرایط غیر طبیعی هستند. منظور طی کردن مسیر قدم به قدم و رشد یافتن و تجربه اندوزی است که علی ملاقلی پور این مسیر را طی کرده است . امروزه کسی حاضر نیست شاگردی کند و به مدرسه برود و نتیجه آن فجایعی می شود که بر روی پرده ها شاهد آن هستیم.
 
وی افزود: علی ملاقلی پور بچه سینماست. عشق به سینما و نفس کشیدن در فضای سینما باعث پخته شدن افراد می شود. همان طور که خودش هم اشاره کرد از ابتدای مسیر این تشخیص را داده که مستقل بودن رمز رشد کردن است . او نظر نام و رانت مقلد کسی نبوده است بخصوص پدرش . او می توانست بسیار ساده کنار پدرش بایستد و مانند او رفتار کند و بعدها از سناریوهایی که از به جا مانده استفاده کند و از نام پدرش برای چو انداختن و شلوغ کردن استفاده ابزاری کند ، اما هوشمندانه این کار را انجام نمی دهد و روی پای خودش می ایستد. آنچه پیداست این است که او آمده تا در سینما بماند و با اینکه فیلم اولش هم قابل تحسین است اما در آینده بهتر از این هم خواهد ساخت. او مستقل است و جسارت ، شهامت و شجاعت مفقود شده این روزها را دارد. در روزهایی که همه چیز در مصلحت و پچپچه و پیامک حل و فصل می شود او فریاد می زند و اعتراض می کند. او صدای یک دسته و یک نسل آدم شد که نمی خواهند از رانتی که وجود دارد چشم پوشی کنند. سالهاست که در سینمای ایران حاشیه از متن مهم تر شده است .
 
وی افزود : به قول بیلی وایلدر کمدی و شوخی مانند لایه شیرینی که روی داروی تلخ را می پوشاند می تواند فیلم های تلخ را قابل تحمل کند. علی ملاقلی پور این شجاعت را داشته که فیلم دوران خودش را بسازد. اگر این فیلم از آن دوران تلخ بدون کمدی و طنز ساخته می شد غیر قابل تحمل می شد .  سینمای ایران تقریباً هر یک دهه به سراغ این موضوع رفته و فیلم های کمدی خوبی هم ساخته شده است ، گویی این قضیه اجاره نشینی آنقدر تلخ هست که بتوان از آن کمدی های خوبی ساخت!
 
نیما حسنی نسب همچنین گفت : یکی از اشکالات فیلم این است که شوخی های درجه یک آن آنهایی هستند که به پشت صحنه سینما مربوط می شوند و اهالی سینما بیشتر به آن می خندند تا مردم. این فیلم دقیق و درستی از پشت صحنه سینماست .
 
او در خصوص بازی بازیگران فیلم گفت : باز هم به دلیل شرایط غیر نرمال سینمای ایران ، جایگاه و منزلت و قدرت بازی نقش های مکمل کم اهمیت جلوه داده می شود. در صورتی که گاهی تنها تصویرهایی که از فیلم ها به ذهن می مانند همین نقش های مکمل است. افسانه چهره آزاد به خوبی توانسته در نقش خود جا بیفتد ، او از بهترین هاست ولی سینمای ایران قدر این استعدادها را کمتر می داند.
 
افسانه چهره آزاد : به آینده جوانان بازیگر امیدوار هستم
 
افسانه چهره آزاد بازیگر فیلم قندون جیهزیه در خصوص همکاری با نسل جوان سینما گفت : آقای علی ملاقلی پور جوان و با استعداد است و در هنگام کار دقیقا می دانست که از فیلم چه می خواهد. مسلماً اگر کارگردان حس واقعی خودش را در هنگام فیلم ساختن داشته باشد فیلم او بیشتر به دل خواهد نشست. همین طور باید اشاره کنم که بازیگران جوان و با استعدادی داریم که هم در تئاتر و هم در سینما فعالیت می کنند و من به آینده ایشان امیدوار هستم.
 
این جلسه نقد و بررسی با انجام پرسش و پاسخ بین حاضران و عوامل برنامه به پایان رسید .
 
انتهای‌پیام/
 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *