روزنامه اسلوونیائی: تیره شدن مناسبات با ایران قطعاً به نفع سیاست اروپا نیست

- روزنامه اسلوونیائی اعلام کرد که نخست وزیر اسلوونی هنگام سخنرانی در نشست منافقین فراموش کرده بود که رئیس دوره‌ای اتحادیه اروپا است.

این روزنامه در مقاله خود با انتقاد از تیره شدن مناسبات با ایران به واسطه سخنرانی نخست وزیر اسلوونی در نشست منافقین مینویسد: «اگرچه سه قرن از زمان لویی چهاردهم سپری شده است، ولی جمله معروف وی در خاطرات باقی مانده است. پادشاه مشهور فرانسه، در اواسط قرن هفدهم، در دورانی که پادشاهی خود اظهار نمود «دولت من هستم».

نویسنده مقاله عنوان می‌کند البته که مقایسه کردن دوران فعلی با دوران لویی چهاردهم دشوار است و امروزه به سختی می‌توان رهبری را پیدا کرد که با داشتن عقل سالم چنین اظهار نظری نماید. اگرچه این به مفهوم عدم وجود چنین رهبرانی نیست. نویسنده مقاله در ادامه می‌نویسد مسئله «یانس یانشا» نخست‌وزیر اسلوونی کاملا متفاوت است. رفتار یانشا، حاکی از الهام گرفتن جدی وی از لویی چهاردهم و یا حداقل از دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق آمریکاست که در سخنرانی یانشا در نشست مجاهدین خلق پس از بر عهده گرفتن دوران ریاست بر شورای اتحادیه اروپا، مشاهده شد. تنها تفاوت در این است که یانشا فراموش نموده است که طی شش ماه آینده «دولت من هستم»، تنها به مفهوم اسلوونی نیست، بلکه به مفهوم اتحادیه اروپاست.

دولت ایران، موضع رسمی و نه نظر شخصی نخست وزیر یک کشور کوچک اروپایی را تجربه کرد و به این دلیل نیز «کریستینا رادی» سفیر اسلوونی در تهران را فراخواند. محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران از «جوزف بورل» مسئول سیاست خارجی اروپا، سئوال کرد که آیا موضع یانشا، موضع جدید اتحادیه اروپاست؟ چرا تهران برای اعتراض خود از کابینه نخست وزیر اسلوونی و یا حداقل از دفتر حزب دموکرات این کشور سوالی نکرد؟ بورل مجبور شد رسماً تاکید کند که نخست وزیر اسلوونی از طرف اتحادیه اروپا صحبت نمی‌کند و صرفاً از طرف خود و یا از طرف اسلوونی حرف می‌زند و مواضع وی مواضع اتحادیه اروپا نیست. وزارت امور خارجه اسلوونی مجبور شد مواضع خود را برای سفیر ایران در اسلوونی توضیح دهد و اعلام کند که اسلوونی همیشه و در همه جا از حقوق بشر دفاع می‌کند و از حاکمیت قانون حمایت می‌کند. به این امید که کسی از دولت انتقاد نکند که چرا اینگونه عمل نموده است. نیازی نیست که تحلیلگر قابلی باشیم تا بتوانیم تفاوت بین توضیح بروکسل و لوبلیانا را بفهمیم.

دنونیک ادامه می‌دهد، آیا تیره شدن مناسبات دوجانبه با ایران به نفع اسلوونی است؟ تیره شدن مناسبات با ایران قطعاً به نفع بخشی از سیاست اروپا نیست. این بخش از سیاست اروپا برای احیاء توافق هسته‌ای تلاش می‌کند. دیپلماسی اروپا نقش مهمی در این توافق داشته است. دولت بایدن نیز به روش خود برای احیاء توافق هسته‌ای تلاش می‌کند. هدف پمپئو، مرد اول دیپلماسی ترامپ نیز از مشارکت در این گردهمایی (منافقین) از بین بردن تلاش‌ها فعلی برای اصلاح روابط کنونی ایران با اتحاد اروپا- آمریکا بود.

دنونیک در پایان می‌نویسد: حتی اگر اهداف یانشا حقیقی و عادلانه باشند، راه رسیدن یانشا برای اجراء آن‌ها کاملا اشتباه است. نخست وزیر اسلوونی به اندازه کافی تجربه سیاسی دارد که بداند اینگونه اقدامات تکروانه، بدون هماهنگی داخلی و خارجی، نمی‌توانند موفقیت‌آمیز باشند. یانشا در تمام طول مدتی که با بورل به گردش و کوهنوردی مشغول بود، نتوانست لحظه مناسبی را پیدا کند و بورل را از دعوت خود برای شرکت در نشست (منافقین) مطلع نماید و یا حداقل از نظر بورل مطلع شود. چگونه می‌توان فهمید که یانشا حتی با وزیر امور خارجه خود نیز مشورت ننموده و او را مطلع نکرده است. سفیر اسلوونی در تهران که رسماً نماینده اتحادیه اروپا نیز می‌باشد، از طریق رسانه‌ها از سخنرانی یانشا در این گردهمایی مطلع شد. همه این‌ها، سئوالاتی هستند که پاسخ روشنی برای آن وجود ندارد و نشان می‌دهد که سیاست خارجی و سیاست امنیتی اسلوونی به تدریج غیرمنطقی شده است. یانشا نیازی به مشاوره ندارد، خودش به تنهایی تصمیم می‌گیرد. آیا تحریک ایرانی‌ها مانور عمدی یانشا، به منظور تغییر توجه نسبت به افتضاح همه پرسی آب است؟ نتیجه همه‌پرسی قانون آب نشانگر روند جدید سیاست داخلی در اسلوونی است که حزب دموکرات اسلوونی آمادگی برای آن ندارد. همه‌پرسی قانون آب نشان داد که اسلوونی یانشا نیست، اسلوونی مردم آن هستند. این مسئله دیر یا زود در انتخابات شفاف خواهد شد.