نتایج تلخ اجبار خانواده و تبلیغات بر انتخاب رشته دانشآموزان
- ایرنا نوشت: فرنگیس شریفی باستان درخصوص تاثیر تبلیغات در انتخاب رشته گفت: دانش آموزان در سن نوجوانی هنوز هویت شخصی خود را درک نکرده و نمیدانند به طور دقیق چه کسی هستند، چه چیزی را دوست دارند و چه آینده شغلی برای خودشان در نظر گرفته اند؛ بنابراین رسانه ها، گروهها و شبکههای اجتماعی و گاه اجبار خانوادهها میتواند روی انتخاب آنها تاثیرگذار باشند.
وی افزود: اگر دانش آموزی تا سن نوجوانی به مرحله کسب هویت نرسند، امکان دارد تحت تاثیر گروههای هم سن و سال یا رسانههای اجتماعی قرار بگیرند و به سمتی که سیاست یا هر برنامه خاصی که برای آنها در نظر گرفته اند، سوق یابند. در نتیجه این جریان، یک بی ثباتی رفتاری برای فرد به وجود میآید، چون بدون آگاهی و علم، وارد سمت و سویی میشود که رسانههای اجتماعی برای وی تعیین کرده اند.
این روانشناس تصریح کرد: همین اتفاق در نهایت شکست و ناکامی فرد را در پی خواهد داشت. به همین دلیل ممکن است فرد رشته انتخابی اش را در نیمه راه رها کند، چون مبتنی بر شناخت خودش نبوده است.
وی افزود: تا زمانی که فرد انتخاب رشته تحصیلی را مبتنی بر شناخت خودش انجام ندهد، قطعا نمیتواند برایش موثر و انتخابی باثبات باشد؛ این اتفاق سبب میشود فرد نتواند انگیزهمند در رشتهای که انتخاب کرده است، پیش برود، برایش بجنگد و تلاش کند.
این روانشناس در بخش دیگری از صحبت هایش خاطرنشان کرد: رسانههای اجتماعی در عین حال که میتوانند نکات مثبتی به همراه داشته و اطلاعات مفیدی را درباره رشتههای مختلف به دانش آموزان آموزش دهند، در مواقعی نیز میتوانند با جذابتر نشاندن برخی گروههای رشتههای تحصیلی، نگرش افراد نسبت به آن رشته را تغییر دهند. مثل رشتههای پزشکی که خیلی از شبکههای اجتماعی پیرامون این رشته تبلیغات و فرد را تشویق به انتخاب زیرمجموعههای این رشته میکنند.
شریفی باستان افزود: بارها شاهد بوده ایم که خیلی از این شبکههای اجتماعی یا رسانهها با تاکید بر آینده روشن رشته پزشکی و پولساز بودن این رشته، بچهها را به سمت این رشته هدایت میکنند. در حالی که فرد ممکن است بدون در نظر گرفتن سطح توانمندیها و آگاهی خودشان وارد این رشته شده و در نهایت با شکست مواجه شود.
این روانشناس اظهار داشت: متاسفانه در جامعه فعلی ما و رسانههای اجتماعی، روی برخی از رشتهها مثل پزشکی و وکالت تبلیغات زیادی میشود و طوری نمایش میدهند که گویا فقط این دو رشته میتواند ضامن موفقیت فرد در آینده باشد. زندگی فقط پزشکی و وکالت نیست؛ بچهها باید برحسب آگاهی و شناخت از مسیری که در پیش رو دارند، رشتهای را انتخاب کنند.
وی در بخشی دیگر از صحبت هایش با اشاره به اینکه گاهی خانوادههایی نیز باعث انتخاب رشته اشتباهی فرزندانشان میشوند، اضافه کرد: گاهی میبینیم خانوادهها از مکانیزم دفاعی روانی جبران در خصوص فرزندانشان استفاده میکنند.
این روانشناس در توضیح مکانیزم روانی جبران اظهار داشت: در واقع این یک راهبرد روانی است که به صورت ناخودآگاه در افراد اتفاق میافتد. همه ما انسانها در موقعیتهای مختلف از مکانیزمهای دفاعی روانی که انواع و اقسام مختلف دارد، استفاده میکنیم. برای مثال اگر ما در زندگی شخصی مان دچار ضعف و نقصی باشیم یا خواستهای داشته ایم که خودمان به آن دست پیدا نکرده ایم، یک راه برای جبران این ضعف و نقص پیدا میکنیم تا به آرامش روانی برسیم.
شریفی باستان افزود: برای مثال ما تلاش میکنیم به هر قیمتی که شده فرزندمان را به آن مسیری که خودمان نتوانسته ایم در آن وارد شده و رشد کنیم، سوق بدهیم که این برای بچهها بسیار نگران کننده است. به این دلیل که بچهها مسیری را که والدین برای آنها در نظر گرفته اند، نمیخواهند و رشته مورد نظر مبتنی بر استعدادها و توانمندی هایشان نیست، ولی پدر و مادر به خاطر نقص و کمبودهای خودشان و استفاده از مکانیزم دفاعی روانی جبران سعی میکنند فرزندشان را به سمتی که مربوط به خواستههای دوران تحصیلی شان بوده یا آیندهای که برای خودشان متصور بوده اند، سوق بدهند. غافل از اینکه در واقع بسیار، این مساله باعث میشود دانش آموز در رشته تحصیلی مربوطه موفق نشود.
این روانشناس تاکید کرد: باید به عنوان یک روانشناس اعلام کنم، عمده مشکلات و مسائل روانشناختی نوجوانان و جوانان ما در آینده زندگی شان، منوط به این اجبارها است که گاهی رسانهها یا گاهی خود خانوادهها در این برهه زمانی حساس و تاثیرگذار برای بچهها ایجاد میکنند.
وی ادامه داد: خیلی از اوقات مراجعه کنندگانی دارم که با اضطراب و افسردگی وارد مرکز روانشناسی میشوند. در نهایت وقتی وضعیت شان را بررسی میکنیم، میبینیم که این حالات، تحت تاثیر اجبارهای ایجادشده توسط خانواده و تحمیل آن به فرد بوده است. متاسفانه این افراد به اجبار خانواده وارد رشته تحصیلی شده اند که مورد علاقه آنها نبوده و در این مسیر ناکارآمد بوده اند؛ چراکه نتوانسته درس هایشان را پشت سر گذاشته و در نهایت ترک تحصیل کرده اند. این درحالی است که ترک تحصیل در این برهه حساس برای نوجوانان و جوانان یک شکست بزرگ محسوب میشود.
این روانشناس خاطرنشان کرد: چنین شکستی، اعتماد به نفس فرد را پایین میآورد، احساس بی هدفی و سردرگمی میکند و گویی که عمرش را از دست داده است. اتلاف وقت کرده و اگر بخواهد وارد یک رشته تحصیلی دیگر شود، به همتی بزرگ نیاز دارد. این درحالی است که انتخاب رشته جدید نیاز به شرایط و انگیزه قوی دارد.
شریفی باستان خطاب به خانوادهها تصریح کرد: توصیه ام به خانوادهها این است که یاری گر، هدایتگر و راهنما باشند نه مشخص کننده مسیر. اگر ما به عنوان والد دانشی درباره انتخاب رشته تحصیلی داریم، میتوانیم به فرزندمان اطلاعات بدهیم در غیر این صورت بهتر است این کار را به متخصصان این رشته واگذار کنیم. یعنی از روانشناسان تربیتی و مشاوران تحصیلی برای کمک به نوجوانان و جوانان کمک بگیریم.