آقای سخنگو؛ «وَضَعَ حقَ موضعه»
نمیشود از قرینههای «وَضَعَ حقَ موضعه» سخن گفت اما از اخلاقمداری آقای سخنگو نگفت. اینکه رسانههای گوناگون با گرایشهای سیاسی مختلف و صدالبته با اهداف مشخص و بعضاً مغرض قصد سؤال و به چالش کشیدن سخنگو را داشته باشند، سخت است که از کوره در نرود و به خبرنگار بیاحترامی نکند؛ کما اینکه غالب اصحاب رسانه چنین تجربهای دارند. اما بعید است کسی چنین خاطرهای از «عباسعلی کدخدایی» به یاد داشته باشند.
- بنا به اعلام پایگاه اطلاع رسانی شورای نگهبان، «وحید عظیمنیا» دبیر سیاسی طی یادداشتی از زحمات سخنگوی شورای نگهبان تجلیل و برخی ویژگیهای سخنگوی سابق شورای نگهبان را توصیف کرد.
مُتفکرِ شَهید استاد مرتضی مطهری که به فرمودهٔ رهبر حکیم انقلاب، عقبهٔ فکری نظام جمهوری اسلامی ایران هستند، در کتاب ارزشمند «حماسه حسینی» آنجایی که دربارهٔ «شرایط مبلغ» صحبت میکنند، اولین شرط برای یک مُبَلِّغ را «شناسایی خود مکتب» و «شناسایی ماهیت پیام» میدانند؛ یعنی کسی که میخواهد پیامی را به جامعه برساند، خودش باید با ماهیت آن پیام آشنا باشد.
مُتفکرِ شَهید استاد مرتضی مطهری که به فرمودهٔ رهبر حکیم انقلاب، عقبهٔ فکری نظام جمهوری اسلامی ایران هستند، در کتاب ارزشمند «حماسه حسینی» آنجایی که دربارهٔ «شرایط مبلغ» صحبت میکنند، اولین شرط برای یک مُبَلِّغ را «شناسایی خود مکتب» و «شناسایی ماهیت پیام» میدانند؛ یعنی کسی که میخواهد پیامی را به جامعه برساند، خودش باید با ماهیت آن پیام آشنا باشد.
به عبارتی مگر کسی میتواند پیامی را به مردم برساند، بدون آنکه خودش آن پیام را شناخته و درک کرده باشد؟! پس برای شخصی که بنا دارد پیامی را به جامعه منتقل کند، «وسعت اطلاعات» نه اختیار، که الزام است. دومین شرط برای کسی که حامل پیام است، مهارت در به کار بردن وسایل انتقال پیام است. البته علامه مطهری به درخواست حضرت موسی (ع) برای تبلیغ هم اشاره میکند؛ «رَبَّ اشْرَحْ لی صَدْری» (طه.۲۵). خدایا به من حوصله فراوان بده، شرح صدر بده آنچنانکه عصبانی نشوم، به تنگ نیایم، دریادلم کن.
غرض از طرح این مسائل، یادآوری اهمیت شرایط لازم برای «ناقل پیام» است و هرکسی را نباید و نمیشود در چنین جایگاهی گمارد؛ آنهم برای انتقال پیام از نهادی که به واسطه اهمیت وجودیاش، مورد خشم و خصم دشمنان مار خورده و افعی شده این مرزوبوم است و برای هر حرکت آن، اعجوبهها و عجوزههایی به خط میشوند که هرگز یک خط درباره مملکتی ننوشتهاند و یا جنم نوشتن ندارند که فرق بین صندوق رأی و صندوق میوه را نمیدانند.
غرض از طرح این مسائل، یادآوری اهمیت شرایط لازم برای «ناقل پیام» است و هرکسی را نباید و نمیشود در چنین جایگاهی گمارد؛ آنهم برای انتقال پیام از نهادی که به واسطه اهمیت وجودیاش، مورد خشم و خصم دشمنان مار خورده و افعی شده این مرزوبوم است و برای هر حرکت آن، اعجوبهها و عجوزههایی به خط میشوند که هرگز یک خط درباره مملکتی ننوشتهاند و یا جنم نوشتن ندارند که فرق بین صندوق رأی و صندوق میوه را نمیدانند.
البته کم نیستند کسانی که از سر خیرخواهی قلم میچرخانند و ای بسا بعد از پی بردن به اصل موضوع، قلم در نیام میکشند و خنجر زهرآلود به کینه و تعارض منافع ندارند که از پشت در پهلوی انقلاب و انقلابیها کنند.
شورای نگهبان از جمله نهادهای مهم حاکمیتی است که انتقال پیام از آن، نیازمند شرایطی است که مختصری از آن سیاهه شد. خوشبختانه در طول ۱۳ سال گذشته کسی ردای سخنگویی و انتقال پیام آن را به تن داشت که به قول عُلما «وَضَعَ حقَ موضعه» بود؛ یعنی کسی در این جایگاه قرار داشت که شایسته آن جایگاه بود و به گفته خودش، اطلاعرسانی شورای نگهبان را از صفر به حد مطلوب رساند.
شورای نگهبان از جمله نهادهای مهم حاکمیتی است که انتقال پیام از آن، نیازمند شرایطی است که مختصری از آن سیاهه شد. خوشبختانه در طول ۱۳ سال گذشته کسی ردای سخنگویی و انتقال پیام آن را به تن داشت که به قول عُلما «وَضَعَ حقَ موضعه» بود؛ یعنی کسی در این جایگاه قرار داشت که شایسته آن جایگاه بود و به گفته خودش، اطلاعرسانی شورای نگهبان را از صفر به حد مطلوب رساند.
سخن از کسی است که سال ۱۳۸۰ با معرفی رئیس وقت قوه قضائیه و رأی اعتماد مجلس شورای اسلامی، به جمع حقوقدانان شورای نگهبان پیوست و قائممقام دبیر شورای نگهبان، معاون اجرایی و امور انتخابات شورای نگهبان، رئیس پژوهشکده شورای نگهبان، ریاست هیئت بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین، عضویت در هیئت عالی حل اختلاف قوا، مشاور رئیس قوه قضائیه، رئیس حوزه ریاست مجلس خبرگان رهبری، عضو هیئتامنای دانشگاه تهران و ریاست مؤسسه مطالعات حقوق عمومی دانشگاه تهران را در کارنامه خود ثبت کرده است.
«وسعت اطلاعات» قرینه دیگری برای «وَضَعَ حقَ موضعه» است؛ بهطوریکه سخنگوی شورای نگهبان علاوه بر «استاد تمام»ی و «عضو هیئتعلمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران»، در نشستهای خبری و جمعهای خصوصی و حتی جلسات دانشجویی و کارشناسی، با دستپر ظاهر میشد.
«وسعت اطلاعات» قرینه دیگری برای «وَضَعَ حقَ موضعه» است؛ بهطوریکه سخنگوی شورای نگهبان علاوه بر «استاد تمام»ی و «عضو هیئتعلمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران»، در نشستهای خبری و جمعهای خصوصی و حتی جلسات دانشجویی و کارشناسی، با دستپر ظاهر میشد.
اینکه اصطلاحات سنگین حقوقی و تصمیمات پیچیدهٔ آغشته به سیاسی به زبان ساده و لااقل همه فهم از طریق رسانه مطرح شود، همان «شرایط سخنوری» و «قدرت بیان»ی است که بوعلی سینا در کتاب «خطابه» آن را نعمتی از نعمتهای بزرگ الهی دانسته است. البته از کسی که بنای انتقال پیام از نهادی که شش عضو آن فقیه هستند و دیگر اعضا نیز حقوقدانانی کار بلد، غیر از این هم انتظاری نیست، اما کیفیت آن مهم است. کما آنکه در دورهای شاهد بودیم که بیشتر «ملاحظات شخصی» و «انقلتهای سیاسی» از زبان سخنگو شنیده میشد و نه صرفاً انتقال پیام یک شورا.
از قضا، از دیگر قرینهها «وَضَعَ حقَ موضعه» برای آقای سخنگو، امانتداریاش در انتقال پیامهای شورای ۱۲ نفره با گرایشها و احیاناً برداشتهای مختلف درباره موضوعات متفاوت بود که بدون سوگیری و کُدگذاری به نفع عضو یا اعضایی صورت میگرفت. البته در عصری که برخی «سخنگو»ها حتی متن از قبل آماده شده را با تپق میخوانند و هرآن جا قافیه تنگ شد نیز به موضوع بیمسمایی بنام «تصمیم نظام» متوسل میشوند، «آقای سخنگوی» ما با استدلال درصدد اقناع سؤالکننده بر میآمد. این قلم نمونههای عینی زیادی تجربه کرده که مقام مسئول بجای پاسخ به سؤال مطرح شده، همچون دیو و ددی به او حمله کرده است؛ روشنترین مصداق آن: سرکرده فرقه انحرافی بهار.
البته نمیشود از قرینههای «وَضَعَ حقَ موضعه» سخن گفت از اخلاقمداری آقای سخنگو نگفت. یحتمل این دعایش خیلی قبلترها مستجاب شده است «خدایا به من حوصله فراوان بده، شرح صدر بده، آنچنانکه عصبانی نشوم، به تنگ نیایم، دریادلم کن». اینکه رسانههای گوناگون با گرایشهای سیاسی مختلف و صدالبته با اهداف مشخص و بعضاً مغرض قصد سؤال و به چالش کشیدن سخنگو را داشته باشند، سخت است که از کوره در نرود و به خبرنگار بیاحترامی نکند؛ کما اینکه غالب اصحاب رسانه چنین تجربهای دارند. اما بعید است کسی چنین خاطرهای از آقای سخنگو به یاد داشته باشند.
سخن کوتاه آنکه، «ۚوَتِلکَ الأَیّامُ نُداوِلُها بَینَ النّاسِ» ... (و ما این روزهای پیروزی و شکست) را در میان مردم میگردانیم؛ (-و این خاصیّت زندگی دنیاست-) بخشی از آیه ۱۴۰ سوره مبارکه آل عمران. آقای سخنگو با ۱۳ سال سخنگویی ثابت کرد این روزها را با پیروزی پشت سر گذاشت و انشاءالله مرضی رضای خدا. به قول حضرت حافظ: حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است.
از قضا، از دیگر قرینهها «وَضَعَ حقَ موضعه» برای آقای سخنگو، امانتداریاش در انتقال پیامهای شورای ۱۲ نفره با گرایشها و احیاناً برداشتهای مختلف درباره موضوعات متفاوت بود که بدون سوگیری و کُدگذاری به نفع عضو یا اعضایی صورت میگرفت. البته در عصری که برخی «سخنگو»ها حتی متن از قبل آماده شده را با تپق میخوانند و هرآن جا قافیه تنگ شد نیز به موضوع بیمسمایی بنام «تصمیم نظام» متوسل میشوند، «آقای سخنگوی» ما با استدلال درصدد اقناع سؤالکننده بر میآمد. این قلم نمونههای عینی زیادی تجربه کرده که مقام مسئول بجای پاسخ به سؤال مطرح شده، همچون دیو و ددی به او حمله کرده است؛ روشنترین مصداق آن: سرکرده فرقه انحرافی بهار.
البته نمیشود از قرینههای «وَضَعَ حقَ موضعه» سخن گفت از اخلاقمداری آقای سخنگو نگفت. یحتمل این دعایش خیلی قبلترها مستجاب شده است «خدایا به من حوصله فراوان بده، شرح صدر بده، آنچنانکه عصبانی نشوم، به تنگ نیایم، دریادلم کن». اینکه رسانههای گوناگون با گرایشهای سیاسی مختلف و صدالبته با اهداف مشخص و بعضاً مغرض قصد سؤال و به چالش کشیدن سخنگو را داشته باشند، سخت است که از کوره در نرود و به خبرنگار بیاحترامی نکند؛ کما اینکه غالب اصحاب رسانه چنین تجربهای دارند. اما بعید است کسی چنین خاطرهای از آقای سخنگو به یاد داشته باشند.
سخن کوتاه آنکه، «ۚوَتِلکَ الأَیّامُ نُداوِلُها بَینَ النّاسِ» ... (و ما این روزهای پیروزی و شکست) را در میان مردم میگردانیم؛ (-و این خاصیّت زندگی دنیاست-) بخشی از آیه ۱۴۰ سوره مبارکه آل عمران. آقای سخنگو با ۱۳ سال سخنگویی ثابت کرد این روزها را با پیروزی پشت سر گذاشت و انشاءالله مرضی رضای خدا. به قول حضرت حافظ: حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است.
به سهم اندک خود از همه زحمات دکتر «عباسعلی کدخدایی» که با شرح صدر و متواضعانه پاسخگوی سؤالات و ابهامات ریزودرشت ما بود و دو بار هم در خبرگزاری ما حضور داشت، صمیمانه سپاسگزارم و برای ایشان آرزوی موفقیت دارم.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *