نقش آمریکا در وضعیت بحرانی هائیتی؛ دخالت از دیروز تا به امروز
- پایگاه «امریکن کانسرویتیو»، در گزارشی نوشت «هائیتی کشوری بی ثبات است؛ هائیتی کشوری است که بد اداره میشود و کشوری به شدت فقیر است؛ بنابراین وقتی اخیرا ناگهان جووینل مویز، رئیس جمهور هائیتی ترور شد، صحنه سیاسی متزلزل این کشور در عدم اطمینان فرو رفت.»
اوضاع در هائیتی به حدی وخیم شده که مقامهای هائیتی در تامین امنیت به مشکل خوردند و برخی منابع میگویند که دولت این کشور خواستار حضور نیروهای آمریکا برای تامین امنیت شده است.
آنچه که در حال حاضر در مورد ترور رئیس جمهور هائیتی مشخص است، این است که همکاران فلوریدایی و ضاربهای کلمبیایی از طریق جمهوری دومنیکن به هائیتی نفوذ کرده بودند.
برای کسانی که با هائیتی آشنا هستند، این موضوع ممکن است «دژاوو» به نظر برسد.
مزدوران آمریکایی نیز به همین ترتیب در یک کودتای نافرجام مفصل علیه «فرانسوا دووالیه»، رئیس جمهور وقت هائیتی در سال ۱۹۵۸ نقش داشتند، توطئهای که به شدت رئیس جمهور هائیتی را تقویت کرد؛ اکنون باید اینگونه در نظر گرفت که در حال حاضر هم آمریکا قصد دخالت در هائیتی را دارد.
دهه هاست که آمریکا در اتفاقات و تحولات هائیتی نقش دارد که البته نتیجه مثبتی برای هائیتی در بر نداشته است.
مدتها قبل از روی کار آمدن «دووالیه»، در هاییتی، «وودرو ویلسون»، رئیس جمهور وقت آمریکا در حال گسترش جاه طلبیهای امپریالیستی خود در این کشور حوزه کارائیب بود.
پس از ترور یکی از سران هائیتی در سال ۱۹۱۵، «ویلسون»، ۳۳۰ تفنگدار دریایی را به ظاهر به نام حفظ صلح به «پورتو پرنس»، فرستاد اما دلیل واقعی حضور آنها ژئواستراتژیک بود.
در آن زمان نفوذ آلمان بر هائیتی بسیار زیاد بود و «ویلسون»، این ترس را داشت که برلین اقدام به ایجاد یک پایگاه برای خود کند که این موضوع میتوانست به بهای امنیت و منافع تجاری آمریکا باشد.
سپس «ویلسون» اقدام به وادار کردن هائیتی به امضای پیمان مشترک با آمریکا در سال ۱۹۱۵ کرد، که اساساً جایگاه هائیتی را به یک سرزمین تحت الحمایه کاهش داد و کنترل کامل بر امور مالی خود و تحمیل قوانین نظامی را به آمریکا واگذار کرد.
«ویلسون» همچنین هائیتی را به انتصاب یک رئیس جمهور طرفدار آمریکا مجبور کرد و بعداً مجلس قانونگذاری این کشور را منحل کرد.
به دنبال رشته قیامها و آغاز به کار سیاست «همسایه خوب» از سوی «فرانکلین روزولت»، تفنگداران دریایی تا سال ۱۹۳۴ هائیتی را ترک نکردند.
با این وجود دخالت آمریکاییها در هائیتی، در طول سالهای پس از آن ادامه یافته است.
پس از مرگ «دووالیه» در سال ۱۹۷۱، پسر ۱۹ ساله او، مسئولیت این اقدام را به عهده گرفت.
پس از برکنار شدن او در یک رشته اعتراضات، دولت «ریگان»، هواپیمایی را به او اختصاص داد و به او کمک کرد تا به فرانسه فرار کند.
«امریکن کانسرویتیو» در پایان نوشت «حتی امروز نیز نفس آمریکا را میتوان روی گردن هائیتی احساس کرد؛ از آنجایی که یک بار هائیتی قربانی شطرنج بازی امپریالیسم آمریکا بوده، امروز این کشور قربانی انسان دوستی ظاهری آمریکا شده است.»