تاریک و سرد مثل دربی پایتخت؛ جولان ستارههای حاشیه در فوتبال ایران
فوتبال ایران به واسطه تصمیمات اشتباه مدیرانش با معضلات زیادی روبرو است و این معضلات در دربی پایتخت که مهمترین بازی باشگاهی فوتبال ایران محسوب میشود نمود پیدا کرده است.
- دربی ۹۶ هم برگزار و همچون دربیهایی پیشین این دربی به تاریخ سپرده شد. این بار و در دربی ۹۶ استقلالیها در پنالتیها پرسپولیس را شکست دادند تا هوادارانشان را پس از مدتها خوشحال کرده باشند؛ اما آن چیزی که از دربی ۹۶ به جا مانده یک بازی بیهدف، پر از اشتباه و چندین درجه پایینتر از سطح فوتبال ایران بود.
بازیکنانی در دربی ۹۶ به میدان رفتند که غر زدن را به خوبی بلد هستند؛ اما نمیتوانند یک بازی با سطح کیفی متوسط ارائه دهند. این بازیکنان شایسته این همه توجه نیستند. مگر میشود در طول ۹۰ دقیقه بازی موقعیتهای گل تا این حد کم باشد؟ کیفیت بد دربی ۹۶ نشان دهنده درد کهنه فوتبال ایران است؛ فوتبالی که پر شده از بازیکنانی که خودشان را تافته جدا بافته میدانند؛ اما فقط در ایجاد حاشیه تبحر دارند.
این ستارههای کاغذی که یکشبه زندگیشان زیر و رو شد و به قدری در پول غرق شدند که رقمهای میلیاردی برای آنها پول خرد هم به حساب نمیآید، به خودشان اجازه میدهند به واسطه محبوبیتشان درباره همه چیز و همه کس اظهارنظر کنند؛ اما ای کاش فوتبالشان هم آنقدر چشمگیر بود که میشد درباره عملکرد فنی آنها هم بحث کرد. تاسفآور اینکه حتی پست و استوری اینستاگرامی این بازیکنان هم برای طرفداران و رسانهها جذابیت دارد. نکته جالب اینکه این پستها و استوریها هم پر از غلطهای املایی و دستوری است و این مسئله نشان دهنده این واقعیت است که بازیکنان مطرح سرخابی از کمترین سواد هم برخوردار نیستند؛ اما با این حال آنها به خوبی میدانند چگونه نان حاشیهسازیهایشان را بخورند.
فوتبال ایران پُر شده از حاشیه و البته عاری از متن؛ فوتبالی که سطح توقع مردم را هم پایین آورده است و اگر تعداد موقعیتهای گل در یک بازی حساس مثل دربی پایتخت به ۵ برسد آن دربی مورد تحسین قرار میگیرد. اگر قرار است بازیکنان همیشه مدعی، چنین فوتبال بی کیفیتی ارائه کنند حداقل حاشیههایشان را برای خودشان نگه دارند. بازیکنی که تا چند وقت پیش حتی همسایههایش او را نمیشناختند حالا به گونهای صحبت میکند که انگار استقلال و پرسپولیس برای او کوچک است. فالوئرهای میلیونی این وهم را برای بازیکنان و حتی برخی مربیان و چهرههای شناخته شده ایجاد کرده که میتوانند با بدترین کیفیت بازی باز هم طلبکارانه به دنبال دریافت حق و حقوقشان باشند.
پولی که در فوتبال ایران هزینه میشود نسبت به کشورهای حوزه خلیج فارس پول آنچنان زیادی نیست؛ اما همین پول اگر به درستی هزینه شود دیگر شاهد جولان ستارههای بیکیفیت در فوتبال ایران نخواهیم بود. مدیران غیرفوتبالی که روی فوتبال ایران چنبره زدهاند مقصر اصلی این وضعیت هستند. آنها به واسطه اینکه جوابگوی عملکردشان نیستند برای اینکه سهمی از فضای پر از حاشیه فوتبال ایران داشته باشند و نامشان را مطرح کنند تصمیماتی میگیرند که کاملا با منافع فوتبال ایران در تضاد است.
بازیکنانی در دربی ۹۶ به میدان رفتند که غر زدن را به خوبی بلد هستند؛ اما نمیتوانند یک بازی با سطح کیفی متوسط ارائه دهند. این بازیکنان شایسته این همه توجه نیستند. مگر میشود در طول ۹۰ دقیقه بازی موقعیتهای گل تا این حد کم باشد؟ کیفیت بد دربی ۹۶ نشان دهنده درد کهنه فوتبال ایران است؛ فوتبالی که پر شده از بازیکنانی که خودشان را تافته جدا بافته میدانند؛ اما فقط در ایجاد حاشیه تبحر دارند.
این ستارههای کاغذی که یکشبه زندگیشان زیر و رو شد و به قدری در پول غرق شدند که رقمهای میلیاردی برای آنها پول خرد هم به حساب نمیآید، به خودشان اجازه میدهند به واسطه محبوبیتشان درباره همه چیز و همه کس اظهارنظر کنند؛ اما ای کاش فوتبالشان هم آنقدر چشمگیر بود که میشد درباره عملکرد فنی آنها هم بحث کرد. تاسفآور اینکه حتی پست و استوری اینستاگرامی این بازیکنان هم برای طرفداران و رسانهها جذابیت دارد. نکته جالب اینکه این پستها و استوریها هم پر از غلطهای املایی و دستوری است و این مسئله نشان دهنده این واقعیت است که بازیکنان مطرح سرخابی از کمترین سواد هم برخوردار نیستند؛ اما با این حال آنها به خوبی میدانند چگونه نان حاشیهسازیهایشان را بخورند.
فوتبال ایران پُر شده از حاشیه و البته عاری از متن؛ فوتبالی که سطح توقع مردم را هم پایین آورده است و اگر تعداد موقعیتهای گل در یک بازی حساس مثل دربی پایتخت به ۵ برسد آن دربی مورد تحسین قرار میگیرد. اگر قرار است بازیکنان همیشه مدعی، چنین فوتبال بی کیفیتی ارائه کنند حداقل حاشیههایشان را برای خودشان نگه دارند. بازیکنی که تا چند وقت پیش حتی همسایههایش او را نمیشناختند حالا به گونهای صحبت میکند که انگار استقلال و پرسپولیس برای او کوچک است. فالوئرهای میلیونی این وهم را برای بازیکنان و حتی برخی مربیان و چهرههای شناخته شده ایجاد کرده که میتوانند با بدترین کیفیت بازی باز هم طلبکارانه به دنبال دریافت حق و حقوقشان باشند.
پولی که در فوتبال ایران هزینه میشود نسبت به کشورهای حوزه خلیج فارس پول آنچنان زیادی نیست؛ اما همین پول اگر به درستی هزینه شود دیگر شاهد جولان ستارههای بیکیفیت در فوتبال ایران نخواهیم بود. مدیران غیرفوتبالی که روی فوتبال ایران چنبره زدهاند مقصر اصلی این وضعیت هستند. آنها به واسطه اینکه جوابگوی عملکردشان نیستند برای اینکه سهمی از فضای پر از حاشیه فوتبال ایران داشته باشند و نامشان را مطرح کنند تصمیماتی میگیرند که کاملا با منافع فوتبال ایران در تضاد است.
عطش شهرت چنین مدیرانی باعث شده حتی به ساختار باشگاه هم پایبند نباشند و به طور مثال اخبار باشگاه که باید از طریق روابط عمومی منتشر شود را زودتر در صفحات مجازی خود منتشر میکنند تا به واسطه آن تعدادی فالوئر به دست بیاورند. در هیچ جای دنیا به اندازه ایران اعضای هیئت مدیره باشگاهها تا این حد در رسانهها حضور ندارند. اعضای هیئت مدیره باشگاههای بزرگ دنیا مثل بارسلونا، رئال مادرید، بایرن مونیخ، یوونتوس را کسی نمیشناسد؛ اما در ایران حضور در هیئت مدیره استقلال و پرسپولیس پلی است برای رسیدن به شهرت و بسیاری از مسائل دیگر.
موارد مطرح شده در این نوشتار برای کمتر کسی جذابیت دارد؛ چون همان طور که عنوان شد حواشی زرد برای اهالی فوتبال کشور اهمیت بیشتری دارد و این همان معضل فوتبالی است که از درون چیزی ندارد؛ اما همچون بادکنک، فضای زیادی را اشغال کرده است.
موارد مطرح شده در این نوشتار برای کمتر کسی جذابیت دارد؛ چون همان طور که عنوان شد حواشی زرد برای اهالی فوتبال کشور اهمیت بیشتری دارد و این همان معضل فوتبالی است که از درون چیزی ندارد؛ اما همچون بادکنک، فضای زیادی را اشغال کرده است.
نویسنده: آرش عبدی
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *