نگاه ویژه به اوراسیا برای دور زدن تحریمها
_ روزنامه حمایت نوشت:با توجه به تحریمهای ظالمانه غربیها به کشورمان روی کار آمدن دولت سیزدهم با نگرش بیشتر به شرق و بهخصوص اوراسیا، میتواند زمینهساز دستاوردهای دیپلماتیک و تجاری بیشتری برای ایران باشد.
پس از آنکه پرونده هستهای کشورمان باعث شد نگاه اکثر دولتها از ابتدای دهه هشتاد هجری شمسی تاکنون به تعامل و اعتمادسازی بیهوده با غربیها باشد و فرصتهای اقتصادی-تجاری بیشماری از محل عدم ارتباط با همسایگان و منطقه ژئوکالچر ایران یعنی اوراسیا از بین برود. اما با روی کار آمدن آیتالله سیدابراهیم رئیسی و مواضع وی در دوران تبلیغات انتخاباتی و همچنین نشست اول خبری ایشان با اصحاب رسانه، این امید میرود که سیاستمداران کشورمان به حوزه شرق و فرصتهای اقتصادی-سیاسی این منطقه عنایت ویژهتری داشته باشند. در همین رابطه، وبسایت «اوراسیا نت» در مطلبی به قلم «الدار ممدوف» به انتخابات ایران اشاره کرد و تاثیر آن بر سیاست جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای میانه و قفقاز را مورد بررسی قرار داد. نویسنده در ابتدای این مطلب، متذکر شد که مانند دیگر همسایگان، ارمنستان و جمهوری آذربایجان نیز مشتاقند بدانند که آیا رییسجمهور منتخب ایران سوگیری تهران نسب به منطقه را تغییر خواهد داد یا نه.
وی افزود: مهمترین اولویت رئیسی رسیدگی به اوضاع نابسامان اقتصادی است. وی برای تمرکز بر چالشهای داخلی، به ثبات در مرزهای کشور نیاز دارد. برای نهادهای امنیتی ایران، خاورمیانه و خلیجفارس از اهمیتی حیاتی برای امنیت ملی برخوردار هستند، اما قفقاز جنوبی جایگاه مشابهی ندارد. گذشته از اینها، با خروج نیروهای آمریکایی، افغانستان حالا میرود تا به مهمترین نگرانی امنیتی در مرزهای ایران تبدیل شود. با این حال، تهدید بیشتر از سوی محور ترکیه و جمهوری آذربایجان و اتحاد آن دو در راستای رشد جاهطلبی در آسیای مرکزی چهبسا در آینده، دخالت ایران را در پی داشته باشد. مشارکت نظامی ترکیه در منطقه نیز شبح حضور ناتو در اطراف مرزهای ایران را تقویت میکند.
در ادامه این یادداشت تأکید شده که تهران همچنین نگران ساخت یک کریدور مستقیم از خاک جمهوری آذربایجان و ترکیه و به سمت ارمنستان است که ایران را دور میزند. یک محل دیگر نگرانی برای تهران، گسترش فعالیتهای اطلاعاتی غرب و اسرائیل در مرزهای شمالی است.
در این مطلب تأکید شده که چنین روندهایی، هر دولت ایرانی با هر تفکری را وادار میکند تا تواناییهای بازدارندگی خود در قفقازجنوبی را افزایش دهد. نویسنده این مطلب ادامه داد: رئیسی از گفتگوهای اخیر برجام حمایت کرده، اما بیاعتمادی ریشهدار تهران نسبت به قدرتهای جهانی، وابستگی اقتصادیاش به بازیگران منطقهای از جمله ترکیه و جمهوری آذربایجان را افزایش میدهد.
ترانزیت فرصتی مهم برای ژئوپلیتیک تهران
از سوی دیگر فرصت ژئوپلیتیکی تهران هم امتیاز ویژهای دارد که میتوان برای اقتصاد کشور از آن بهره برد. اتصال ترانزیتی ایران به روسیه و کل منطقه اوراسیا که محصور در خشکی است، از جمله مسائل مطرح در فضای حمل و نقل و همچنین سیاست خارجی کشور است. کشور ایران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی بر سر چهارراه ترانزیت دنیا و منطقه واقع شده و در میزبانی از کریدورهای شمال-جنوب و شرق-غرب نقش ویژهای دارد.
کشورهای استقلال یافته شمال ایران و اطراف خزر، نیاز جدی به دسترسی به آبهای آزاد برای صادرات و واردات دارند و در این حوزه ایران با دارا بودن ۳ بندر کلیدی و استراتژیک امام خمینی (ره) و خصوصا چابهار و بندر شهید رجایی، امکان جذب کالای ترانزیتی زیادی دارد. یکی از این کریدورهای ترانزیتی ریلی که اخیرا راهاندازی شد، کریدور ترکیبی هلسینکیِ فنلاند-ناواشیوایِ هند با محوریت عبور از روسیه و ایران است.
یکی دیگر از این کریدورها، کریدور ریلی جلفا-روسیه-اروپا است که در سالهای دور فعال بود، اما به چندین دلیل حدود ۳۰ سال مسدود مانده است. پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی که همسایه شمالی ایران محسوب میشد، شبکههای ریلی دو کشور از مرز جلفا به یکدیگر متصل بود، این اتصال بستری جهت انتقال کالاهای وارداتی و صادراتی پرحجم از این مرز به شمار میرفت، طوری که گذر سالانه ۴ میلیون تن بار از راهآهن جلفا برآورد شده است. پس از فروپاشی شوروی، با به وجود آمدن کشورهای ارمنستان و جمهوری آذربایجان و بروز اختلافات آنها بر سر تملک منطقه قرهباغ، دو کشور مذکور راهآهن را به روی یکدیگر مسدود کرده و در نتیجه اتصال ریلی ایران-روسیه-اروپا نیز قطع شد. در صورت بازگشایی مجدد راهآهن بینالمللی جلفا، ترانزیت ایران در قامت رقیبی برای کانال سوئز ظاهر خواهد شد و کشتیهایی که از آسیا راهی اروپا میشوند میتوانند به جای عبور از دریای عرب، تنگه بابالمندب، دریای سرخ، کانال سوئز و دریای مدیترانه، از بنادر جنوبی ایران وارد خشکی شده و با سرعت به مراتب بیشتری از منطقه قفقاز به روسیه و سپس اروپا برسند، راهآهن جلفا بستر برقراری کریدور شمال-جنوب نیز خواهد بود.
کوتاه سخن اینکه حجم مبادله کالا بین روسیه و بالاتر از آن اوراسیا، و هند بسیار زیاد است و تقریبا ۱۰۰ درصد این کالا از طریق دریا و با فاصله زمانی بالا و با مسافت طولانی حمل میشود از اینرو، باتوجه به مسیرهای ریلی موجود در کریدور شرق-غرب و کریدور شمال-جنوب کشور و وجود پتانسیل راهآهن بندرعباس تا جلفا، رشت، امیرآباد و اینچهبرون و سرخس، میتوانیم بخشی از بار این مسیر را از اروپا به هند و بالعکس و هند به روسیه و بالعکس را به سمت شبکه ریلی کشورمان جذب کنیم و از راهآهن ایران عبور دهیم. این مهم مستلزم توجه ویژه دولت آینده به تکمیل مسیرهای ترانزیتی به خصوص خطوط ریلی رشت-انزلی و زاهدان-چابهار است. اتصال اقتصادی ایران به کشورهای اوراسیا، فرصتهای ترانزیتی بینظیر سیاسی هم برای کشور به همراه دارد. ایران هزینه حضور در روابط بینالملل را به تنهایی به دوش میکشد و این اتصال اقتصادی میتواند حامیان ایران در مناسبات بینالمللی بهخصوص تحریمهای ظالمانه غربیها علیه کشورمان را افزایش داده و هزینه تحریم را برای آمریکا و اروپا علیه تهران بالا ببرد.
ضمنا اینکه تکمیل مسیرهای ترانزیتی به تنهایی کفایت نمیکند و باید به فکر هماهنگی متولیان گمرکی و قوانین حوزه گمرک کشور بود. اصلاح قوانین گمرکی و قوانین مالیاتی، جذابیت ژئوپلیتیک ایران را دوچندان خواهد کرد و منافع اقتصادی و سیاسی ناشی از توسعه تجارت و ترانزیت کشور، ایران را از مشکلات فعلی خارج خواهد کرد.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.