صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

مسکو و تهران به‌منظور دستیابی به اهداف گسترده‌تر خود، به یکدیگر نیاز دارند

۱۴ تير ۱۴۰۰ - ۰۴:۳۰:۰۱
کد خبر: ۷۳۸۲۷۷
دسته بندی‌: سیاست
ترنین، رئیس موسسه کارنگی روسیه معتقد است: پتانسیل اختلاف بین ایران و روسیه در برخی از حوزه‌ها از جمله نظم ژپوپلتیکی خاورمیانه، تقسیمات دریای خزر و صادرات گاز طبیعی وجود دارد؛ اما در نهایت، مسکو و تهران به منظور دستیابی به اهداف گسترده‌تر خود، به یکدیگر نیاز دارند.

- با ترسیم نمودار تحول نگرش روسیۀ پساشوروی به ایران، جابه جایی‌هایی با شدت نوسان گسترده قابل مشاهده است که در یک سوی آن، ایران به مثابه «متحدی مطمئن و قابل اتکا در منطقه و جهان» و «متحدی در برابر دشمان مشترک» و در سوی دیگر به عنوان «تهدید جنوبی و به منزله ابزاری برای تنظیم روابط با غرب» مورد شناسایی قرار گرفته است.

یکی از جلوه‌های عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده می‌شود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.

«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکل‌گیری این سیاست‌ها ارائه دهد. در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.

سومین مسئله محوری ترنین، رئیس موسسه کارنگی روسیه، همکاری و رقابت همزمان ایران و روسیه در سوریه است.
 
نویسنده ادعا می‌کند که ایران و روسیه به دلیل منافع و انگیزه‌های متفاوت ورود به بحران سوریه و حمایت از نیرو‌های متفاوت دچار وضعیت ضد و نقیض و تعارض در ادامه روند همکاری‌ها می‌شوند.
 
مهم‌ترین ترنین در این خصوص عبارت است که از اختلاف ایران و روسیه در خصوص رژیم صهیونیستی و نیرو‌های سنی منطقه. در کنار اینکه ماندن اسد برای این شرط است. برای روسیه اصلاحات اساسی در نظام سیاسی سوریه و اینکه حزب بعث نابود نشود مهم است. او می‌افزاید یکی از اهداف روسیه از دخالت در سوریه این است که از سوی آمریکا به عنوان قدرتی بزرگ به رسمیت شناخته شود.

چهارمین مسئله‌ای که به عنوان شکاف میان روابط ایران و روسیه مطرح می‌شود این است که روسیه در صورت برقراری روابط مستحکم با ایران، قابلیت یا مزیت داشتن روابط قابل قبول را با عربستان سعودی و شیخ‌نشین‌های ثروتمند خلیج فارس از دست خواهد داد. او بر این نظر است که مسکو حزب‌الله را به عنوان یک «گروه سیاسی_نظامی فرقه‌ای» از نظر وی، در جایی که ایران از جناح جوثی‌ها حمایت می‌کند، روسیه موضع بی‌طرفانه‌تری در موضوع جنگ یمن دارد.
 
از نظر ترنین نکته مهم این است که روسیه از دستور کار ایران در خلیج فارس پشتیبانی نمی‌کند. در حالی که تهران با حمایت از نیرو‌های مختلف شیعه می‌کوشد موضع منطقه‌ای خود را در رقابت شدید با قدرت‌ةای عرب سنی تحت رهبری عربستان سعودی تقویت کند، مسکو دقت کرده است که از مداخله در درگیری‌های سنی و شیعه اجتناب کند.

او یکی از مسائل مهم در این حوزه را دشواری ایجاد تعادل در مدیریت روابط همزمان با ایران و رژیم صهیونیستی می‌داند و اشاره می‌کند که پوتین شاید تنها رهبری در جهان باشد که هم با آیت الله خامنه‌ای و هم با بنیامین نتانیاهو دیدار می‌کند.
 
از نظر ترنین، یکی دیگر از این دست دشواری‌ها توازن بخشی هزمان در روابط روسیه با کشورهیا سنی (نظیر: مصر، اردن هاشمی و کشور‌های شورای همکاری خلیج فارس) و روابط با ایران می‌داند. از نظر او، روابط با ایران موضوعی پیچیده و چند وجهی است که مسکو همواره باید در تعمیق روابط خود با تهران همه این وجوه را بررسی کند.

او در نهایت، با نگرشی عمل‌گرایانه همکاری روسیه و ایران را در مقطع کنونی، بسیار برجسته‌تر از رقابت میان دو کشور معرفی کرده است. از نظر ترنین، اختلاف نظر‌های موجود برای مثال، در مورد چگونگی تقسیم دریای خزر نبود، اتفاق نظر در خصوص پیروی از راهبردی مشخص در مسئله سوریه، و رقابت‌ها و اختلافات بر سر مسائل انرژی تقلیل‌پذیر خواهد بود و به نوعی حل و فصل خواهد شد. با این حال به گفته او، اساساً بنیاد‌های رابطه میان روسیه و ایران نسبتاً ضعیف و نامتعادل است. روابط اقتصاید ناکارآمد و بسیار ضعیف، بی‌اعتمادی متقابل و نبود روابط اجتماعی_فرهنگی، زیرساخت روابط را متزلزل ساخته است.
 
از نظر ترنین ایران با لغو تحریم‌ها، تمایل و کششی به سمت غرب و نه شمال دارد و بعید به نظر می‌رسد که به شریک پایداری برای روسیه در بلند مدت تبدیل شود. مسکو و تهران می‌توانند امیدوار باشند که همچنان به تداوم روابط عمل‌گرایانه باتوجه به منافع دو کشور، که توسط رهبران تعریف شده است.
 
امیدوار باشند؛ اما وزن و ارتباط بین‌المللی این دو کشور به شدت با یکدیگر متفاوت است و باعث ایجاد عدم تقارن چشمگیر در روابط دوجانبه می‌شود. در حالی که روسیه از دو شریک مهم و استراتژیک ایران در کنار چین محسوب می‌شود، جایگاه ایران در فهرست اولویت‌های راهبردی روسیه بسیار پایین است.

به باور ترنین، پتانسیل اختلاف بین ایران و روسیه در برخی از حوزه‌ها از جمله نظم ژپوپلتیکی خاورمیانه، تقسیمات دریای خزر و صادرات گاز طبیعی وجود دارد؛ اما در نهایت، مسکو و تهران به منظور دستیابی به اهداف گسترده‌تر خود، به یکدیگر نیاز دارند.
 
حتی اگر بدانند که همکاری‌شان دارای محدودیت‌های مشخصی است و فقط می‌تواند رقابت آن‌ها را کاهش دهد. نه اینکه آن‌ها را کاملاً از بین ببرد. این درک به رغم وجود ریشه‌های کم عمق، تاریخ تاریک (خصوصاً برای ایرانیان) و بی‌اعتمادی، عمیق، چه بسا روابط نسبتاً موفقیت‌آمیزی را ایجاد کند.

از نظر ترنین، وضعیت همکاری ایران و روسیه محصول پیدایش منافع مقطعی مشترک برخاسته از شرایط است و ریشه‌های راهبردی و بلند مدت نخواهد داشت.
 
انتهای پیام/ 

برچسب ها: روسیه ایران

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *