عباسی: ادبیات هرگز جایگاه مناسبی در حوزه آموزشی ما نداشته است
شهریار عباسی در گفتوگو با پیرامون سرانه مطالعه کشور گفت: تحقیقات و پژوهشهای موجود در کشور پیرامون تولید و توزیع همچنین مطالعه کتاب به صورت دقیق انجام نمیشود لذا نمیتوان برآوردی درست از اتفاقات فرهنگی داشت و از سوی دیگر نمیتوان برنامه ریزی درست و اجرایی انجام داد، قطعا به دست آوردن نتایج مثبت و افزایش سرانه مطالعه کشور پیش از هر نوع برنامه ریزی نیازمند آمارهای دقیق و پژوهشهای میدانی است.
وی در مورد تولید کتابها ابراز کرد: برخی معتقدند تعداد تولید کتاب کم شده، اما من معتقد هستم که تعداد کتابهایی که سالهای اخیر تولید شده بسیار بیشتر از دو تا سه دهه اخیر است، ممکن تیراژ کتابها کاهش یافته باشد، اما در حقیقت تعداد مولفان و کتابهای تولید شده بسیار زیاد شده است.
عباسی به آمار رسمی که از سوی خانه کتاب ارائه شده اشاره و تاکید کرد: بر اساس آخرین آماری که از سوی خانه کتاب پیرامون میزان انتشار کتاب مطرح شده بر این مهم تاکید دارد که در طی سالهای اخیر شاهد افزایش تعداد کتابهای منتشر شده هستیم، اما پیرامون کیفیت کتابها نیازمند بررسی و پژوهشهای علمی همچنان پایش اساسی صورت نگرفته است.
وی به اتفاقات شکل گرفته در حوزه ادبیات داستانی اشاره و تاکید کرد: در حوزه ادبیات داستانی شاهد به وجود آمدن پارهای مشکلات هستیم، ناشران عمومی گرایشی به چاپ داستانهای ایرانی ندارند و در عین حال اثر ترجمه را بیشتر میپسندند زیرا منافع بیشتری را برای آنان در بر دارد، از سوی دیگر افزایش قیمت کاغذ و مشکلات ناشی از آن تاثیری منفی را بر حوزه ادبیات داستانی و نویسندگان داشته است، عدم وجود برنامه ریزیهای مدون سبب شده تا ادبیات داستانی ایرانی حضوری کمرنگ نسبت به آثار ترجمه شده داشته باشد، از سوی دیگر عدم عضویت ایران در کنوانسیون حمایت از حقوق نویسندگان و ناشران نیز بر وخامت اوضاع افزوده است البته عوامل دیگری همچون سایه سنگین تقاضای مخاطبان برای داستانهای ترجمهای بسیار است که نباید نادیده گرفته شود.
نویسنده کتاب «سایههای بلند» به عدم حمایت مخاطبان از تولید کتابهای باکیفیت اشاره و تصریح کرد: حمایت مخاطبان از کتابهای داستانی داخلی به علل مختلف بسیار پایین است، حتی اگر کتابهای تولید شده بسیار ارزندهای باشند بازهم توسط مخاطب داخلی با بیمهری روبرو میشوند، این نوعی خودتحریمی است که سبب میشود ادبیات داستانی ایران نتواند رشد و توسعه کافی را به دست آورد و افراد نو قلم کمتر به کسب تجربه بیاندیشند.
وی با اشاره به عوامل تأثیر گذار بر کاهش سرانه مطالعه در کشور ابراز کرد: تحولات اقتصادی تاثیر قابل توجهی را بر مطالعه دارد عدم مشخص بودن نهاد تصمیم گیری نیز یکی از عواملی است که سبب میشود مخاطب پس از مدتی استفاده از کالاهای فرهنگی داخلی آنها را تحریم کند به عنوان مثال وقتی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ممیزی خود تایید بر روی کتاب و یا کالای فرهنگی خاصی میگذارد، اما نهاد دیگر اجازه تولید و توزیع آن را نمیدهد در واقع بیانگر این مهم است که نهادهای تصمیمگیر موازی کاری میکنند و نهاد تصمیم گیر اصلی مشخص نیست پس باید تنها یک نفر وارد گود تصمیم گیری شود.
عباسی بار دیگر به بی اعتمادی مخاطبان پیرامون کتابهای تولید شده در داخل اشاره کرد و افزود: امروز سرانه مطالعه خصوصاً مطالعه در حوزه کتابهای داخلی کم شده است در واقع بی اعتمادیهایی است که طی سالها شکل گرفته بر میزان مطالعه و نوع انتخاب کتابها بی تاثیر نیست.
نویسنده «موسم آشفتگی» تاثیر نشریههای زیرزمینی در سرانه مطالعه مورد بررسی قرار داد و افزود: کتابها و نشریاتهایی که به صورت زیرزمینی و قاچاق منتشر میشوند عموما از دو شاخص پیروی میکنند برخی از این کتابها مجوز ندارند و ممیزی برای آنان شکل نگرفته لذا با بهای بیشتری به فروش می رسند، اما شاخص دوم به این امر اشاره دارد که برخی از کتابهای پرفروش طعمههای خوبی برای چاپهای زیر زمینی باشند لذا کتابها بدون اجازه از مولف و ناشر به تکثیر غیر مجاز میرسند این عامل ضربه سختی را به حوزه نشر وارد میکند و نویسنده و ناشر را متضرر میکنند.
وی تاکید کرد: نویسندگان عموماً یک یا دو کتاب پرفروش در طول عمر خود تولید میکنند و هنگامی که این کتابها به صورت غیر مجاز در چاپهای زیرزمینی تولید میشود حق و حقوق مولف نادیده گرفته شده و ضرر فراوانی را به نویسنده میزنند، من خودم جزو افرادی هستم با این بحران حقوقی و فرهنگی مواجه شده ام، یکی از کتابهای من بدون اجازه به صورت کتاب صوتی در آمده و توزیع میشود و این بسیار نادرست است؛ بازار سیاهی که در حوزه تولید کتابهای زیرزمینی فعالیت میکند رویکرد نادرست و ناپسندی را در پیش گرفته، این امر تنها متعلق به مولفان و ناشران خاصی نیست بلکه تمام تولیدکنندگان فرهنگی در کشور را در بر میگیرد در برخی از مواقع نیز دیده میشود که کتابهای pdf نویسنده و مولف را به خود او میفروشند، این مقوله جای سوالات فراوانی را در ذهن تولیدکنندگان فرهنگ امروز ایجاد میکند و از نبود ساز و کارهای مناسب برای جلوگیری از این روند نادرست خبر میدهد.
وی تاکید کرد: البته هستند دست فروشانی که کتاب را با تخفیفهای ویژه از کتابفروشیها میخرند و با کمی سود آن را به مخاطبان ارائه میکنند لذا نمیتوان تمام دستفروشان کتاب را مورد شماتت قرار داد، اما حتماً باید بر این امر نظارت شود که حق کپی رایت برای مولفه و یا ناشر در نظر گرفته شود.
عباسی اهمیت و ارزش کتاب را مورد بررسی قرار داد و افزود: مطالعه کتاب در حقیقت سبک زندگی درست را به جامعه نشان میدهد، برای درونی کردن و فرهنگ مطالعه باید از کودکی بر روی فرزندان کار شود، زیرا این نوعی سرمایهگذاری محسوب میشود، لذا کانون خانواده در کنار آموزش و پرورش است که میتواند به تربیت جامعه کمک کند و توسعه و گسترش فرهنگ کتابخوانی را توسعه داد و همگانی کند.
نویسنده کتاب «گمو» پیرامون عوامل تاثیرگذار بر افزایش سرانه مطالعه کتاب بیان کرد: یکی از عوامل تاثیرگذار بر افزایش سرانه مطالعه سیستم آموزشی و تربیتی است، آموزش و پرورش ما نتوانسته به خوبی در این زمینه عمل کند، ادبیات هرگز جایگاه مناسبی در حوزه آموزش و پرورش ما نداشته و ندارد.
وی مهمترین و اساسیترین رویکردی که بتوان به افزایش سرانه مطالعه بیانجامد را مطرح و تاکید کرد: باید بیاموزیم که مطالعه بخشی از زندگی ماست و آن را به عنوان سبک زندگی خود بپذیریم و به دنبال ایجاد تغییر باشیم لذا با مطالعه کتاب آشتی کنیم، روانشناسان اجتماعی میگویند: که بچهها به حرف شما گوش نمیدهند بلکه آنان به اعمال و کار بزرگترهای خود توجه دارند و آن را الگو قرار میدهند وقتی که کودکی میبیند نه خانواده و نه معلم مطالعه نمیکنند قاعدتا خودش نیز به مطالعه گرایشی پیدا نخواهد کرد.
عباسی انتقادی به حوزه رسانهها داشت و خاطر نشان کرد: برخورد سطحی نگرانه رسانهها با مطالعه و کتابخوانی مجال و فضای انتقاد را هموار میکند به جز معدودی از برنامهها سایر بخشهای رسانهای توجهی به امر مطالعه و تبلیغ و ترویج کتابهای ارزشمند ندارند همین امر سبب بی خبری جامعه از وجود کتابهای ارزنده میشود.