صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

عبور از هور؛ تنها راه خروج از بن‌بست پیش‌آمده

۰۸ تير ۱۴۰۰ - ۲۳:۰۰:۰۱
کد خبر: ۷۳۷۲۱۱
دسته بندی‌: سیاست ، دفاعی و مقاومت
هوری حکایت مردی است که هور را پل پیروزی کرد و تا پایان کار، بر سر این پیمان ایستاد. او تا لحظه آخر در هور ماند تا مشعل هدایتی باشد برای راهیان نور و همه آیندگان.

 - شهید «علی هاشمی» از جمله کسانی است که با شنیدن «أین عمار» سر از میان نیزارهای هور بلند کرد و به ندای مظلومیت ولی زمان خود لبیک گفت. هوری حکایت مردی است که هور را پل پیروزی کرد و تا پایان کار، بر سر این پیمان ایستاد. او تا لحظه آخر در هور ماند تا مشعل هدایتی باشد برای راهیان نور و همه آیندگان.

کتاب هوری که به همت گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی گردآوری شده است، به بخشی زندگی‌نامه و خاطرات سردار فاتح «هور»، شهید سرلشکر علی هاشمی می‌پردازد.  در سلسله برش‌هایی، به بازخوانی این کتاب می‌پردازد.
 

***

چای بعدی در هور

محسن رضایی و ...
بعد از جلسه عد‌ه‌ای از فرماندهان لشکر سنگر فرماندهی را ترک کردند و چند نفری هم به سمت بیسیم هجوم بردند تا یگان‌های خود را برای حرکت بعدی آماده کنند. علی هاشمی داشت سنگر را ترک می‌کرد که صدایش کردم و گفتم: بنشین، باید موضوعی را با شما در میان بگذارم!

جز من و علی کسی در سنگر نبود. علی قبل از این‌ها اطلاعات خوبی از منطقه هور به دست آورده بود. به علی گفتم: «حالا هر چه میخواهد دل تنگت بگو. می‌خواهم از هور بیشتر بدانم.»
 
قبل از اینکه همه جوانب طرح بررسی شود، صالح نبود که در جمع گفته شود. علی هاشمی که متوجه علت مخالفتم در جلسه شد، با شادابی نگاهی به نقشه انداخت و شروع به صحبت کرد. گفت: «در شمال غربی هور، شهر العزیر را داریم و در جنوب غربی، شهر القرنه. بین هورالهویزه و هورالحمار یک خشکی به عرض هشت تا دوازده کیلومتر قرار گرفته که اتوبان بصره ـ العماره و نیز رود دجله از دل این خشکی می‌گذرد. در دل هور دو جزیره قرار گرفته
که عراقی‌ها چندین چاه نفت در آنجا حفر کرده‌اند. هنوز مردم در روستا‌های اطراف هور حضور دارند. این منطقه به شکل طبیعی خودش باقی مانده».

پرسیدم: یعنی نیرو‌های نظامی عراق در این منطقه حضور فعال ندارند؟

گفت: «مسئله مهم همین است. عراقی‌هایی که به ایران پناهنده شده‌اند، این مطلب را گزارش داده‌اند. اگر لازم باشد، می‌توانیم به آن منطقه نیرو بفرستیم تاً از وضعیت کاملاً مطمئن شویم». پرسیدم: یعنی بین دو سپاه سوم و چهارم عراق چنین شکاف بزرگی وجود دارد؟ چطور ممکن است این منطقه حساس رها شده باشد؟ اگر اینطور باشد می‌توانیم به پشت سپاه سوم عراق نفوذ کنیم.

با خودم فکر کردم بستن جاده اصلی بصره می‌تواند بسیاری از مشکلات نظامی شرق بصره را برای ایران حل کند.

در همین حین هاشمی از سنگر بیرون رفت و با دو لیوان چای برگشت. درحالی‌که لیوان چای را می‌گرفتم، گفتم: چای بعدی را در هور می‌خوریم.
 
٭٭٭
 
بعد از پیروزی در عملیات بیت‌المقدس، استراتژی دشمن به کلی تغییر کرد. تا آن زمان، دشمن در خاک ما بود و می‌توانست دفاع شناور داشته باشد. با عقب‌نشینی دشمن به صفر مرزی، استراتژی ایران، نفوذ به عمق خاک دشمن و تصرف مناطق مرزی و غیر مرزی عراق شد.

عراقی‌ها خیلی زود دست ایران را خواندند. با بسیج همه نیرو‌های مهندسی خود شروع به ایجاد موانع، حفر کانال‌های آب، مین‌گذاری وسیع، تله انفجاری و تونل و سنگرسازی کردند. نقطه قوت ما نفرات زیادمان بود که شب‌ها با اتکا به خداوند به خاک دشمن هجوم می‌بردند؛ اما ما از نظر تسلیحاتی، مهندسی، تدارکات و لجستیکی از دشمن ضعیف‌تر بودیم. دشمن هم از طریق ستون پنجم، پی به این ضعف ما برده بود و مواضع خودش در مرز‌ها را طوری مستحکم کرد که دیگر ما نمی‌توانستیم از مرز‌های زمینی و خشکی کاری از پیش ببریم. از طرفی نقطه قوت سپاه دشمن، برتری در آتش توپخانه، و سرعت عمل در بسیج تانک و نفربر بود که در هور این توان او به کلی سلب می‌شد.

وجود آب و باتلاق، هر گونه تحرک زرهی را غیرممکن می‌کرد و نقطه قوت دشمن به نقطه ضعف مبدل می‌شد. توپخانه دشمن نیز کارایی‌اش را در هور به طور چشمگیری از دست می‌داد؛ زیرا همه جا آب بود و بیشتر گلوله‌ها در آب فرود می‌آمد و آسیبی به نیرو‌های ما نمی‌رسید. مجموع این عوامل باعث شد تا حاج علی اصرار بر انجام عملیات در هور داشته باشد.

عملیات ناموفق رمضان و ... نشان داد که نیرو‌های زمینی ما در عمل به بن‌بست رسیده‌اند و کار زیادی در جنوب از آن‌ها برنمی‌آید. در چنین گیر و داری بود که اندیشه عبور از هور به ذهن علی هاشمی و فرماندهان سپاه رسید و این راه، تنها راه خروج از بن‌بست پیش‌آمده دانسته شد.

عبور از هور همه محاسبات دشمن را به هم می‌ریخت؛ زیرا دشمن و طراحان استراتژیست او، عبور نیرو‌های ایرانی از هور را، در فکر خود هم تصور نمی‌کردند و آن را کاری ناممکن می‌دانستند. اگر موفق می‌شدیم، می‌توانستیم دشمن را حسابی غافل‌گیر کنیم و برگ برنده را به دست بگیریم.

طول منطقه هور ۹۰ تا ۱۰۵ کیلومتر در حد فاصل چزابه تا طلائیه بود. هور مقابل دو استان بصره و العماره واقع شده. وجود جاده مهم عماره ـ بصره موقعیت این مکان را خاص‌تر می‌کرد.

بیشتر رفت و آمد نظامی دشمن از این جاده صورت می‌گرفت و ما با تسلط بر هور و عبور از آن، علاوه بر تصرف جاده، دو استان مهم بصره و العماره را نیز به خطر می‌انداختیم و این کار کوچک و کمی نبود. دسترسی به رودخانه دجله و فرات نیز خیلی ساده می‌شد.
 
 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *