قابل توجه داورزنی؛ اعتماد به مربی ایرانی ریسک نیست
فدراسیون والیبال سکان هدایت تیم ملی را پس از المپیک به یک مربی ایرانی سپرده است ولی باید دید این اعتماد مسمتر خواهد بود یا خیر.
- محمد رضا داورزنی، ریس فدراسیون والیبال اخیرا با حضور در یک برنامه تلویزیونی توضیحاتی در مورد نتایج تیم ملی در لیگ ملتهای والیبال ۲۰۲۱ و همچنین عملکرد ولادیمیر آلکنو داد و خبر داد که برای تقویت تیم ملی، فرهاد قائمی که چند ماهیست از بازیهای ملی خداحافظی کرده دوباره به اردوها دعوت شده و درصورت جلب نظر آلکنو در المپیک حضور خواهد داشت.
اما یکی از نکات مهم در صحبتهای داورزنی، بحث آینده نیمکت تیم ملی والیبال پس از المپیک و پایان کار آلکنو در ایران است. پس از امضای قرارداد کوتاه مدت ۶ ماهه با آلکنو، کمیته فنی و هیئت رییسه فدراسیون والیبال تصمیم گرفتند سکان هدایت تیم ملی را پس از المپیک و برای حضور در قهرمانی آسیا به بهروز عطایی بسپارند. اعلام این خبر همان روزهای ابتدایی نیز واکنشهایی را به همراه داشت و برخی کارشناسان معتقد بودند سپردن هدایت تیم ملی به عطایی که همزمان هدایت تیم جوانان را برعهده دارد، کار درستی نبوده است، اما مطمئنا سپردن نیمکت تیم ملی به یک مربی بادانش ایرانی جدا از همه انتقادات، نقطه عطفی برای والیبال ایران به حساب میآید.
در دو دهه گذشته تنها دو ایرانی به عنوان سرمربی روی نیمکت تیم ملی والیبال نشستهاند و به جز این دو مورد همیشه یک مربی خارجی هدایت ایران را برعهده داشته است. مصطفی کارخانه در سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ و حسین معدنی بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ دو مربی ایرانی هستند که روی نیمکت تیم ملی نشستند و بنابراین بهروز عطایی سومین مربی ایرانی در دو دهه گذشته خواهد بود که سرمربیگری تیم ملی والیبال به او سپرده شده است.
داورزنی در اظهارات اخیرش به نکات امیدوارکنندهای اشاره کرد و تاکید کرد که باید از نیروهای داخلی حمایت کرد. وی در ادامه صحبتهایش خاطرنشان کرد که انتخاب سرمربی ایرانی پس از آلکنو در شرایطی که والیبال ایران جزو قدرتهای جهان به حساب میآید، ریسک است، ولی باید این هزینه را پرداخت. در واکنش به این اظهار نظر داورزنی باید پاسخ داد آیا همین میزان اعتماد به آلکنو و حمایت از وی باتوجه به نتایج ضعیفی که در لیگ ملتها کسب کرد برای یک مربی ایرانی نیز وجود دارد یا خیر؟ قطعا نتیجهگیری مربیان خارجی و بزرگ در ایران بیدلیل نبوده و این مربیان داخلی هستند که میتوانند بازیکنانی با این کیفیت پرورش دهند.
ضمن اینکه استفاده از سرمربی ایرانی برای تیم ملی ریسک نیست، زیرا همین مربیان ایرانی هستند که موفق شدهاند والیبال ایران را در رده نوجوانان و جوانان به قهرمانی جهان برسانند. مشکل اینجاست که همیشه مرغ همسایه غاز است! حتی ولاسکو هم زمانی که به ایران آمد در ابتدا نتایج درخشانی نگرفت، اما رفته رفته توانست والیبال ایران را متحول کند. آلکنو نیز چنین شرایطی دارد و نیاز است که همه برای درخشش در المپیک از این مربی روس حمایت کنیم، اما این انتظار وجود دارد که مسئولان فدراسیون پس از رفتن آلکنو همین حمایت را از بهروز عطایی نیز داشته باشند و تنها بر اساس یک نتیجه تصمیمات عجولانه نگیرند.
مسلما فردی همچون عطایی که تیم جوانان ایران را به عنوان قهرمانی جهان رسانده و از برترین مربیان والیبال ایران در سالهای اخیر بوده از نظر فنی کمبودی ندارد. همچنین استفاده از ظرفیت داخلی و سپردن هدایت تیم ملی به یک مربی ایرانی به عدم خروج ارز از کشور کمک میکند در پایان باید گفت که اقدام فدراسیون والیبال در سپردن هدایت تیم ملی به یک مربی ایرانی قابل تقدیر است، ولی حمایت و اعتماد مهمترین فاکتور در نتیجهگیری با ظرفیتهای داخل کشور است.
در طول تاریخ ۶۳ ساله والیبال ایران و از سال ۱۹۵۸ به این سو، تاکنون ۲۲ مربی سکاندار هدایت تیم ملی والیبال ایران بودهاند و از این بین تنها ۹ مربی ایران بوده و ۱۳ مربی از کشورهای دیگر بودهاند و عطایی دهمین مربی ایرانی است که هدایت تیم ملی به او سپرده شده است.
در دو دهه گذشته تنها دو ایرانی به عنوان سرمربی روی نیمکت تیم ملی والیبال نشستهاند و به جز این دو مورد همیشه یک مربی خارجی هدایت ایران را برعهده داشته است. مصطفی کارخانه در سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ و حسین معدنی بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ دو مربی ایرانی هستند که روی نیمکت تیم ملی نشستند و بنابراین بهروز عطایی سومین مربی ایرانی در دو دهه گذشته خواهد بود که سرمربیگری تیم ملی والیبال به او سپرده شده است.
داورزنی در اظهارات اخیرش به نکات امیدوارکنندهای اشاره کرد و تاکید کرد که باید از نیروهای داخلی حمایت کرد. وی در ادامه صحبتهایش خاطرنشان کرد که انتخاب سرمربی ایرانی پس از آلکنو در شرایطی که والیبال ایران جزو قدرتهای جهان به حساب میآید، ریسک است، ولی باید این هزینه را پرداخت. در واکنش به این اظهار نظر داورزنی باید پاسخ داد آیا همین میزان اعتماد به آلکنو و حمایت از وی باتوجه به نتایج ضعیفی که در لیگ ملتها کسب کرد برای یک مربی ایرانی نیز وجود دارد یا خیر؟ قطعا نتیجهگیری مربیان خارجی و بزرگ در ایران بیدلیل نبوده و این مربیان داخلی هستند که میتوانند بازیکنانی با این کیفیت پرورش دهند.
ضمن اینکه استفاده از سرمربی ایرانی برای تیم ملی ریسک نیست، زیرا همین مربیان ایرانی هستند که موفق شدهاند والیبال ایران را در رده نوجوانان و جوانان به قهرمانی جهان برسانند. مشکل اینجاست که همیشه مرغ همسایه غاز است! حتی ولاسکو هم زمانی که به ایران آمد در ابتدا نتایج درخشانی نگرفت، اما رفته رفته توانست والیبال ایران را متحول کند. آلکنو نیز چنین شرایطی دارد و نیاز است که همه برای درخشش در المپیک از این مربی روس حمایت کنیم، اما این انتظار وجود دارد که مسئولان فدراسیون پس از رفتن آلکنو همین حمایت را از بهروز عطایی نیز داشته باشند و تنها بر اساس یک نتیجه تصمیمات عجولانه نگیرند.
مسلما فردی همچون عطایی که تیم جوانان ایران را به عنوان قهرمانی جهان رسانده و از برترین مربیان والیبال ایران در سالهای اخیر بوده از نظر فنی کمبودی ندارد. همچنین استفاده از ظرفیت داخلی و سپردن هدایت تیم ملی به یک مربی ایرانی به عدم خروج ارز از کشور کمک میکند در پایان باید گفت که اقدام فدراسیون والیبال در سپردن هدایت تیم ملی به یک مربی ایرانی قابل تقدیر است، ولی حمایت و اعتماد مهمترین فاکتور در نتیجهگیری با ظرفیتهای داخل کشور است.
در طول تاریخ ۶۳ ساله والیبال ایران و از سال ۱۹۵۸ به این سو، تاکنون ۲۲ مربی سکاندار هدایت تیم ملی والیبال ایران بودهاند و از این بین تنها ۹ مربی ایران بوده و ۱۳ مربی از کشورهای دیگر بودهاند و عطایی دهمین مربی ایرانی است که هدایت تیم ملی به او سپرده شده است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *