رسانه چه نقشی در الگوسازی برای جوانان دارد؟
انسانها به دلیل داشتن فطرت ذاتی به دنبال شخصیتهای قهرمان برای قرار دادن آنها به عنوان الگو و اسوه خود هستند. آیا رسانههای جمعی میتوانند در این الگوسازی نقش داشته باشند؟
_ روزنامه جوان نوشت: نوجوانان و جوانان به دلیل اینکه از لحاظ روحی و روانی در حال رشد و شکوفایی هستند از احساسات قوی نیز برخوردارند، به همین خاطر فطرتاً به دنبال شخص قهرمانی هستند که او را الگو و اسوه خود قرار دهند. امروزه رسانه به عنوان یک وسیله مهم ارتباطی نقش مهم و حساسی در شکلگیری شخصیت نوجوانان و جوانان در زمینههای مختلف ایفا میکند.
الگوهایمان را از کجا اخذ میکنیم؟
انسانها دارای هویتهای متفاوتی هستند، هویت به مجموعه نگرشها، ویژگیها و روحیات شخص گفته میشود و عبارت است از مجموعه ویژگیها و مشخصات اساسی اجتماعی، روانی، فرهنگی، فلسفی، زیستی و تاریخی که شخصیت یک فرد را تشکیل میدهد.
نوجوانان و جوانان گاهی بدون مقاومت، چارچوبهای از پیش تعیین شده اجتماعی را میپذیرند و در تلاشند که خود را با آن همسو کنند، گاهی نیز سعی در شکستن این ردهبندیها و ایجاد گروهبندیهای جدید دارند که در آن وجوه درونی و بیرونی هویت همزمان هویت اجتماعی و فردی را شکل میدهد. امروزه معنا و هویت، ساختاری و ثابت فرض نمیشوند، بلکه همواره در فرآیند ساختهشدن قرار دارند. بنابر آنچه گفته شد رسانهها به خصوص رسانههایی که از جلوههای بصری، صوتی و تصویری برخوردارند، مانند تلویزیون، اینستاگرام، تلگرام، توئیتر و... نقش به سزایی در شکلگیری هویت و شخصیت نوجوانان و جوانان دارند.
تمایل برای داشتن قهرمانها و آرمانها، واسطه خوبی است که به وسیله آن میتوان نوجوانان و جوانان را به انتخاب الگو و اسوه مناسب فرا خواند. انسان براساس حس کمالطلبی که در ذات و سرشت او نهفته است، علاقهمند به پیروی از انسانهایی است که درجههای بیشتری از کمال را طی کرده و وجود خویش را به صفات نیکو و پسندیده بیشتری زینت دادهاند، اما امروزه اکثر نوجوانان و جوانان در شیوه لباس پوشیدن و آرایش موی سر و برخی رفتارهای ظاهری، بیشتر از هنرپیشهها و قهرمانان ورزشی به خصوص فوتبالیستها تقلید میکنند. مسئلهای که باید توجه کرد، این است که انتخاب الگو، هماهنگ با ارزشهای هر شخص است و پایه و اساس نظام الگوی رفتاری نوجوانان و جوانان را ارزشهای چیره بر آنها تشکیل میدهد.
نقش مهم رسانه در الگوسازی
ارزشهای حاکم بر جامعه، با الگوهای رفتاری افراد آن جامعه ارتباط تنگاتنگی دارد و یکی از نهادهایی که این هنجارها و ارزشها را برای جامعه تعیین و نوجوانان و جوانان نیز به وسیله آن الگوسازی میکنند، رسانه است. در بخشهای مختلف و گوناگون علمی، اجتماعی، فرهنگی، دینی و... قهرمانان ملی کمی نداریم که با معرفیشان از طریق رسانه میتوان جوانان و نوجوانان را با آنها و خط مشی زندگیشان آشنا ساخت. تلویزیون، به دلیل برد وسیع، یکی از مناسبترین ابزار آموزشی و فرهنگی است که در حال حاضر در اختیار کشورها و جوامع گوناگون قرار دارد. تلویزیون به علت استفاده همزمان از صدا (موسیقی وکلام) و تصویر (رنگ و نور و جلوه) اثر به سزایی بر مخاطبان خود میگذارد و همچنین به دلیل کشش و جذابیتهای منحصر به فرد خود، در انتقال الگوهای رفتاری تأثیر و سهم بسیاری دارد.
مخاطبان تلویزیون، همه گروههای سنی هستند، بنابراین رسانه در سطح بسیار گسترده بر جامعه مؤثر است. به علاوه دسترسی سهل و آسان به تلویزیون و تنوع برنامههای آن، اهمیتش را بیشتر میکند. تلویزیون از نظر آثار نمایشی و همین طور از لحاظ محبوب ساختن بازیگرانی که پس از معروفشدن، علاوه بر آثار هنری ایشان، اعتقادات و رفتار زندگی شخصیشان برای گروه وسیعی از مخاطبان به ویژه نوجوانان و جوانان الگوساز میشود، اهمیت بسیار دارد.
تمام برنامههای تلویزیونی شامل سریالها، برنامههای طنز، فیلمهای سینمایی، تبلیغات و... مستقیم یا غیرمستقیم، الگوهای بسیاری را در اختیار مخاطبان نوجوان و جوان خود قرار میدهند. تلویزیون میتواند با آگاهی از نوع برداشت مخاطبان، در ساخت و نمایش برنامه ها، الگوهای مختلف و جذاب ارائه دهد تا هنجارها و ارزشها را در جوانان نهادینه کند. یا برعکس با ارائه سطحی و نادرست از هنرمندان، مخاطب خود را نسبت به مفهومی خاص بیزار کند و در نهایت بستری برای گسترش آسیبهای اجتماعی جوانان شود. رسانهها باید قهرمانان ملی بهخصوص شهدای نخبه دفاع مقدس را به نوجوانان و جوانان معرفی و از عقاید، ذهنیت و رفتار اخلاقی آنها برایشان صحبت کنند. شهدایی همچون محمدابراهیم همت، شهید مصطفی چمران و مهدی باکری که در زمان شهرداربودن در سیل ارومیه پا به پای گروه امدادی و مانند کارگرغرق در گل و لای کمک میکرد.
این همه الگوی شایسته داریم
برای دختران نوجوان و جوان امروز باید اسوه و الگو از بانوان ایثارگر دفاع مقدس معرفی شود، هر چند که تا الان خیلی کم به این موضوع پرداخته شده است و دختران نسل امروز برای الگوبرداری، از بازیگران و خوانندگان کشورهای بیگانه تبعیت میکنند پوشش و ظاهر خود را به شکل آنها در میآورند، روابط نادرست را از آنها الگو میگیرند و تقلید میکنند، درحالی که با معرفی نخبگان و برجستگان واقعی هویت نوجوانان و جوانان به درستی شکل میگیرد. نخبگان علمی و فرهنگی همانند شیخ بهایی، پروفسور حسابی، پروفسور سمیعی، پروین اعتصامی و.. در سیره و عمل، الگوی مناسبی برای جوانان و نوجوانان هستند که امروزه از یاد رفته و به نوعی مورد غفلت واقع شدهاند.
پیامبران و امامان معصوم (ع) در همه زمینههای علمی، فرهنگی، اعتقادی، اجتماعی، سیاسی و... بهترین و کاملترین انسانها هستند، بنابراین با ساخت برنامههایی که قهرمان داستان، امامان و پیامبران باشند و مخاطب، سیر داستان را از دریچه چشمان قهرمان داستان ببیند و بیش از دیگر شخصیتها در ذهنش بماند؛ از نظر احساس و تفکر با او همراه میشود و رفتارهای خود را با ایشان سازگار میکند.
اثرگذاری رسانه ملی در الگودهی به جوانان و نوجوانان، تا حدی است که مقام معظم رهبری به این نکته اشاره و تأکید کردهاند که رسانههای جمعی در همه جای دنیا یکی از حساسترین مراکز به شمار میروند؛ زیرا دستگاه تبلیغاتی و وسیله عمومی مانند صداوسیما همواره با مردم است و باید گفت: هر عملی که در این رسانه انجام شود، آثارش به زودی در جامعه دیده خواهد شد. در سالهای اخیر، گرایش به فرهنگ غربی در بین نوجوانان و جوانان ما رشد مضاعف یافته است و گروههایی از نوجوانان و جوانان به علل مختلف از دین و فرهنگ غنی ایرانی – اسلامی فراری شدهاند، به طوری که وقتی در میان بعضی از آنها از دین و فرهنگ ایرانی - اسلامی صحبت میشود به صورت آشکار بیمیلی و بیعلاقگی خود را به دین اظهار میکنند.
البته این انکار و دلزدگی از دین به خاطر خود دین نیست، بلکه علل این مسئله بیشتر به رفتارهای مدعیان دین برمیگردد، بخش عمده این دلزدگی به دین و تمایل آنان به فرهنگ بیگانه به دلیل تبلیغات گسترده و دروغین درباره دین و القای شبهه در بین نوجوانان و جوانان میباشد و، چون آنها برای این سؤالات و شبهات خود پاسخ قانعکنندهای نمییابند، از دین گریزان شده و به فرهنگ بیگانه و غربی گرایش پیدا میکنند. با وجود همه این شبهات و تبلیغات نباید انکار کرد که همچنان در همه حال بارقهای از دین در روح و روان نوجوانان و جوانان موج میزند. عملکرد و کارکرد رسانه در قالب طرح برنامههای مناسب در جهت معرفی الگوهای موفق، ضمن تقویت باورهای درست و تصحیح نگرشهای نادرست، سبب تغییر رفتار به عنوان هدف نهایی تربیت و آموزش خواهد شد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *