فصل خدمت و عدالت
_ حسین ارجلو در روزنامه حمایت نوشت: «پیروز بزرگ انتخابات، ملت ایران است که یکبار دیگر در برابر تبلیغات رسانههای مزدور دشمن و وسوسه خاماندیشان و بدخواهان، قد برافراشت و حضور خود در قلب میدان سیاسی کشور را نشان داد. نه گلایه از دشواری معیشت طبقات ضعیف، نه دلتنگی از تهدید بیماریِ فراگیر، نه مخالف خوانیهایی که با انگیزه دلسرد کردن مردم از ماهها پیش آغازشده بود، و نه حتی برخی اختلالات در جریان رأیگیری در ساعاتی از روزِ انتخاب، هیچیک نتوانست بر عزم ملت ایران فائق آید و انتخابات مهم ریاستجمهوری و شوراهای شهر و روستا را دچار مشکل سازد.» این بخشی از پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت حماسه حضور مردم در انتخابات ۲۸ خرداد بود که هنرمندانه، عصارهای از موانع پیش روی مردم برای عدم مشارکت را برشمرده و ملت را پیروز حماسه روز جمعه اعلام کردند.
واقعیت آن است که در این دور از انتخابات، جبهه باطل به گمان خود به ایستگاه آخر مبارزه رسیده بود و گمان میکرد که پشتوانه مردمی نظام را میتواند از رهگذر تبلیغات منفی و سمپاشی، تهی کند. جنگ تبلیغاتی و عملیات روانی بهویژه از صبح تا آخرین ساعتهای رأیگیری در داخل و خارج نیز جواب نداد و نتوانست در مقابل سیل خروشان اراده مردمی کارساز باشند. در بیرمنگام انگلیس و برخی کشورهای اروپایی، پادوهای مواجببگیر و روزمزد، به ایرانیان خارج از کشور حمله کرده و مانع از ورود آنها به شعبههای اخذ رأی شدند. صحنههای حمله وحشیانه عده اندکی چماقدار وابسته به هموطنانمان در کنار رپرتاژ به دور از شرافت رسانههای فارسیزبان از این وقایع، نشان میداد که گاوبندی بسیار رذیلانه برای وارونه نمایی حقایق صورت گرفته است.
در داخل نیز برخی شیطنتها و دستاندازیها برای مانعتراشی بهمنظور مأیوس و خسته کردن رأیدهندگان صورت گرفت و در کنار اختلالهای فنی، تلاش بسیاری انجام شد تا در روند برگزاری انتخابات، مانعتراشی شود. مردم بهاندازه کافی کمرشان زیر بار مشکلات خمیده شده و انتظار نداشتند که به دلیل برخی مشکلات سختافزاری، ساعتها در صفهای رأی بایستند. در دو ساعت پایانی (از ۱۲ نیمهشب تا ۲ بامداد)، اما سیل جمعیت به حوزههای رأیگیری هجوم آوردند؛ گویی که انتخابات تازه کلید خورده است.
با نگاهی کلانتر این سؤال مطرح میشود که چه عاملی سبب شد با وجود پیشبینیها در مورد کاهش مشارکت، شیوع کرونا، تبلیغات منفی و مشکلات اجرایی، عموم ملت به گفتمان انقلابی رأی دهند؟ در پاسخ باید گفت که مشارکت مسئولانه مردم بهاندازه کافی از طرف مدیران اجرایی و دستاندرکاران کشور، با پاسخ مناسب مواجه نشده و آحاد جامعه احساس میکردند که در شرایط حاضر این گفتمان انقلابی است که صادقانه به میدان آمده تا با روحیه جهادی، مشکلات را حل کند.
هرچند اگر منصفانه عملکرد دولتهای گذشته طی حداقل سه دهه قبل و پس از دفاع مقدس را مورد مداقه قرار دهیم، نمونهها و مصادیقی از خدمات و رویکردهای مثبت و رسیدگی به اقشار محروم و ضعیف را خواهیم یافت، اما برآیند در خیلی از موارد، حاکی از یله بودن امور و پایین بودن بهرهوری مسئولان در عمل به وظایفشان به جهت پرداختن به حواشی و شعارهای بیثمر بود.
وقتی از رضایت یا نارضایتی جامعه از عملکرد برخی مسئولان اجرایی سخن به میان میآوریم، بهجرئت میتوان ادعا کرد هر زمانی که دولتها، انقلابی، بیپیرایه و وفادار به ارزشها و آرمانهای نظام عمل کردهاند، نتیجه بهدستآمده مورد تأیید و رضایت مردم بوده و به همان نسبت، فاصله گرفتن از این آرمانهای مورد تأیید و علاقه مردم، شکایت و دستکم نارضایتی آنها را شکل داده است.
مردم توقع سنگین و خاصی از مسئولان ندارند و چیزی جز پرهیز از خوی اشرافیگری، تجملپرستی و ساده زیستی از آنها نمیخواهند. همچنان که شیفتگی و دل بستن به وعدههای دشمن را برنمیتابند و نمیخواهند با امکانات کمنظیری که در داخل فراهم است، دست کشور در مقابل بیگانگان دراز باشد. خاطر مردم از برخی جملات تحقیرآمیز هنوز آزرده است و نمیتوانند هضم کنند که علیرغم پتانسیلهای فراوان بومی، چرا باید پیشپاافتادهترین نیازهای روزمره آنها به توافق با دشمنان بدعهد گره بخورد؟ آنها خواستار اولویتبخشی به، ولی نعمتان جامعه (محرومان و پابرهنگان) هستند و خدمت بیمنت به آنها را نشانه تواضع و نوکری دولت میدانند در حالی که پرداختن به نیازمندیهای اقشار آسیبپذیر، تلاش برای رفع موانع از اقتصاد و جهش آن را بازگشت به ریل آرمانهای اصیل انقلاب قلمداد میکنند. آیا بیتوجهی و زیر پا گذاشتن این انتظارات بهحق توسط مسئولان که باعث نارضایتی مردم میشود چیزی جز نادیده انگاشتن بدیهیات و امهات انقلاب است؟
علاوه بر این، رأی بالای مردم در دورههای گذشته به برخی از دولتها به معنای عقد اخوت با آنها نبود و عیار عملکرد دستگاههای اجرایی را از طریق تحقق وعدههای دادهشده سنجیدند. جامعه ایرانی ثابت کرده که هیچ قرارداد مادامالعمری با احزاب و جناحها نبستهاند و اگر از گردونه خدمترسانی خارج شوند، به عمر سیاسی خود نیز پایان دادهاند.
برخلاف آنچه در چند سال گذشته رخ داد، رئیسجمهور منتخب که با تکیه بر رویکرد جهادی و به دور از حاشیهها اعلام کرده است هدفی جز خدمت به جمهور ندارد، در حقیقت تجلی و تبلور مطالبات بهحق مردم در چارچوب انقلاب به شمار میآید. دولت آینده از این رو، آلترناتیوی راهگشا برای رفع دردهای مزمن و گشایش در معیشت مردم خواهد بود که با تن دادن به سختیها، فرهنگ جهاد شبانهروزی را جایگزین عافیتطلبی بهعنوان ریشه نارضایتی عمومی خواهد کرد.
بر این اساس، همایش مردم با بصیرت ایران در روز جمعه، قدرشناسی عملی از سیاستمدار، روحانی و از همه مهمتر جهادگری است که در کسوت ریاست عدلیه، کارنامه درخشانی برجای گذاشته و به اعتبار دستاوردهایش در دستگاه قضا، آستان قدس رضوی و ... اعتماد عمومی را به دست آورده است؛ لذا از امروز به بعد، این انتظار بهحق در مردم شکلگرفته که دولت برآمده از گفتمان انقلابی، در فصل خدمتگزاری پیش رو، ریشههای فساد را بخشکاند، به معیشت و درآمدها وسعت دهد و جایگاه جمهوری اسلامی را در مباحث اقتصادی، همتراز دیگر شاخصهای قدرت ایران قرار دهد.