اتحاد غرب برای مهار اژدهای زرد
۷ کشور صنعتی از طرح ۴۰ تریلیون دلاری برای مقابله با قدرت رو به رشد چین رونمایی کردند که نشان میدهد دوران جدید تقابل غرب با پکن آغاز شده است.
_ روزنامه خراسان نوشت: «ایامی که تصمیمات جهانی توسط گروه کوچکی از کشورها دیکته میشد، مدتهاست که سپری شده است.» سخنگوی سفارت چین در لندن این گونه به تصمیم گیریهای اخیر رهبران هفت کشور صنعتی موسوم به «G۷» که در جنوب بریتانیا در نشستی سه روزه گرد هم آمده اند، واکنش نشان داد. به باور سران و رهبران کشورهای آمریکا، کانادا، بریتانیا، آلمان، ایتالیا، فرانسه و ژاپن، کشورهای صنعتی غرب باید از طریق سرمایهگذاری در زیرساختهای اقتصادی کشورهای دیگر اقدام به رقابت با چین کنند و مانع از افزایش نفوذ این کشور در جهان شوند. آمریکای تحت ریاست جو بایدن در حالی برای مهار قدرت رو به رشد و نفوذ بین المللی چین تلاش میکند که به نظر میرسد برای این اقدامات دیر شده است.
چین در دهههای اخیر و به خصوص در قرن ۲۱، در حالی که آمریکا و متحدانش خود را درگیر جنگهای طولانی مدت خاورمیانه و شمال آفریقا کرده بودند آجرهای ساختمان قدرت خود را میچید. از دوره «دنگ شیائوپینگ» تا اوایل دهه اخیر میلادی «مخفی کردن توانایی و به انتظار نشستن» شاخصه بارز سیاست چینیها در ارتباط با دیگر کشورهای جهان بود. هنری کیسینجر، وزیر خارجه سابق آمریکا، زمانی گفته بود «دیپلماسی پکن چنان غیرمستقیم و ماهرانه بود که ما در واشنگتن خیلی وقتها اصلا متوجه موضوع نمیشدیم.»
اکنون، چین مدعی شده است که «ما همواره بر این باور هستیم که کشورهای جهان، چه بزرگ یا کوچک، چه قوی یا ضعیف، چه فقیر یا ثروتمند، با یکدیگر برابر هستند و مسائل و امور جهان میبایست از طریق تعامل و مشورت همه کشورهای جهان حل و فصل شود.» اما، رهبران گروه هفت که در «کورنوال» انگلیس شرکت کردهاند در صدد پاسخی منسجم به نفوذ رو به رشد چین هستند. به گزارش بی بی سی، جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در تلاش است تا دنیای بعد از همهگیری کووید را به عنوان کشمکش بین دموکراسیها و حکومتهای خودکامه ترسیم کند، اما به نظر میرسد که هنوز توافقی درباره شریک یا رقیب بودن یا تهدید امنیتی چین در بین کشورهای «گروه هفت» وجود ندارد.
ظهور مجدد چین به عنوان یک قدرت جهانی پیشرو در کنار سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ که به جنگ سرد پایان داد، یکی از مهمترین وقایع ژئوپلیتیک اخیر است. رئیس جمهور آمریکا گفته خواستار آن است تا ابتکار عمل زیرساختی جدید جهانی این کشور جایگزینی با کیفیت بالاتر برای برنامه چین باشد. کاخ سفید میگوید، جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا و دیگر رهبران گروه ۷ امیدوارند، این طرح و ابتکار عملِ زیرساختی ِجدید جهانی که هزینهای حدود ۴۰ تریلیون دلاری خواهد داشت، جایگزینی با کیفیت بالاتر برای طرح «راه ابریشم جدید» چین باشد. قرار است این طرح تا سال ۲۰۳۵ محقق شود، اما منابع مالی این طرح هنوز مشخص نشده است. یک مقام ارشد دولت آمریکا گفته است، هدف این طرح تنها مقابله یا رویارویی با چین نیست بلکه موضوع مهم این است که «ما تاکنون طرح جایگزین مثبتی را ارائه نکردهایم که نشان دهنده ارزشها، استانداردها و شیوه تجارت ما باشد». طرح «کمربند و جاده» چین، یک پروژه زیرساختی عظیم است که با هدف ساخت و احداث بنادر، خطوط انتقال لوله، خطوط ریلی و بزرگراهها از کشورهای آسیایی تا اروپایی، برای نخستینبار در سال ۲۰۱۳ از سوی شی جین پینگ، رئیسجمهوری چین، مطرح شد. موسسات مالی خصوصی هزینه این طرح را حدود ۳.۶ تریلیون دلار تخمین زدهاند و برخی تحلیل گران این طرح را مسیری برای توسعه نفوذ سیاسی، اقتصادی و نظامی چین در عرصه جهانی و در رقابت با ایالات متحده میدانند. پیش از این، در مهرماه سال ۹۸، «وانگ یی»، وزیر امور خارجه چین با انتقاد از حمایت آمریکا از یک جانبه گرایی اظهار کرده بود که «چند جانبه گرایی» نماینده آینده و یک جانبه گرایی ناپایدار است و ممکن نیست تاریخ به دوران کهن رواج «قانون جنگل» برگردد. او در دیدار «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل در حاشیه هفتاد و چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک گفته بود: «چند قطبی شدن روندی اجتناب ناپذیر است و هر کشوری در جهان حق پیشرفت دارد.»
مهار چین؛ اولویت اصلی بایدن
دولت بایدن در رویکردش درباره چین نه فقط قصد تداوم سیاست دولت ترامپ را دارد بلکه در پی افزایش تنشها با پکن و همراه ساختن متحدان و شرکای خود در این زمینه است. دونالد ترامپ در زمان ریاست جمهوری خود سعی کرد با به راه انداختن جنگ تجاری گستردهای با چین مانع افزایش مستمر قدرت اقتصادی آن شود. بایدن مقابله و در عین حال رقابت با نفوذ روزافزون چین در جهان را یکی از اولویتهای اصلی خود در سیاست خارجی بیان کرده است. براین مسئله در چارچوب دیدگاه مطروحه در سند امنیتی اولیه دولت بایدن موسوم به «راهنمای موقت راهبرد امنیت ملی» تاکید شده است.
در این سند که در واقع به منزله نقشه راه امنیتی و سیاست خارجی آمریکا در چهار سال آینده است، توجه خاصی به چالشهای ادعایی از جانب چین علیه آمریکا شده است. از جمله با اشاره به افزایش نفوذ چین درعرصه جهانی، ادعا شده که: «این کشور تنها رقیبی است که میتواند قدرت اقتصادی، دیپلماتیک، نظامی و فناوری خود را برای اعمال چالشی پایدار بر نظام آزاد و باثبات بینالمللی تجمیع کند». به نظر میرسد نگرانی واقعی واشنگتن جدای از این لفاظی ها، ظهور چین به عنوان قدرت اول اقتصادی جهان تا چند سال آینده و نیز افزایش روزافزون قدرت نظامی آن است که معادلات امنیتی کنونی و موقعیت سنتی آمریکا در شرق آسیا به عنوان قدرت نظامی تاثیر گذار را به چالش کشیده است.
جان مرشایمر-John Mearsheimer -استاد روابط بین الملل دانشگاه شیکاگو میگوید: اگر چین به رشد اقتصادی خود در دو دهه آینده ادامه دهد، عملاً به بزرگترین تهدید برای امنیت ملی آمریکا تبدیل خواهد شد. در برهه کنونی تنشها بین آمریکا و چین طیف گستردهای از موضوعات شامل مسائل اقتصادی، تجاری، ژئوپلیتیکی و استراتژیک را در بر میگیرد و با مداخله جوییهای مکرر واشنگتن در امور داخلی چین به بهانه حقوق بشر به ویژه درباره هنگ کنگ و سین کیانگ، تشدید حمایت از تایوان و مداخله در اختلافات ارضی در دریای چین جنوبی و دریای شرقی چین شدت گرفته است. بدین ترتیب انتظار میرود در دوره زمامداری جو بایدن، تنشهای دوجانبه آمریکا و چین به حد بی سابقهای تشدید شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *