صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

مذاکرات وین و موضع گیری‎های متناقض آمریکا

۲۴ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۵:۱۵:۰۱
کد خبر: ۷۳۲۵۹۷
سیاست‌های اعلامی با سیاست‌های اعمالی آمریکا در این دور بسیار با گذشته تفاوت پیدا کرده است.

- آمریکا تا پیش از این سعی داشت بر اساس اسناد راهبردی از پیش تعیین و تدوین شده حرکت کند و آن‌ها را مو به مو اجرا کند، اما بنا بر دلایلی عاجز از این کار شده و توان اجرای آن راهبرد‌ها را مانند گذشته ندارد.

تقابل و تضاد درون آمریکا افزایش یافته و این اتفاق به سیاست خارجی آمریکا هم کشیده شده تا جایی که یک ناهماهنگی، سردرگمی و نداشتن تجزیه و تحلیل از شرایط و اوضاع جهانی، آمریکا را دچار خود کرده و اجازه نمی‌دهد تا بتواند منطقی‌تر و معقول‌تر تصمیم گیری کند.

از سوی دیگر یکی از عواملی که باعث گیجی واشنگتن شده، افول هژمونی آمریکا در سطح جهان است که البته باید به تصمیمات دوران دونالد ترامپ، در عرصه بین المللی نیز اشاره کرد.

دولت جو بایدن، به خاطر تضاد و اختلافاتی که از دوره ترامپ باقی مانده و عمق تزلزل در آمریکا را بروز داده است، یک دولت ضعیف و سردرگم را پدید آورده تا جایی که حتی توان تصمیم گیری درباره یک موضوع و مسئله بین المللی را هم ندارد.

آمریکا با چالش‌های سنگین و پر تعدادی روبرو است که اگر بخواهد همچنان به تقابل و تضاد با آن‌ها بپردازد، ته مانده توان آن نیز تحلیل خواهد رفت و ضعف این تحلیل، این کشور را به بی هوشی خواهد کشاند و چه بسا به کما برود و سپس مرگ آمریکا فرا برسد.

اکنون مهمترین چالش‌های آمریکا جدای از بحران داخلی؛ روسیه، چین و ایران است.

هر یک از این کشور‌ها از نظر آمریکا، کشوری هستند که مانع تحقق اهداف واشنگتن شده‎اند.

اما در واقع آمریکا به خاطر سیاست‌های زیاده خواهانه‌ای که داشته و هنوز هم دارد، این انتظار و توقع غیر منطقی و غیر معقول که در قاموس سردمداران این کشور نهادینه شده و ریشه دار گشته، باعث شده تا چالش‌های کاخ سفید عمیق شود.

می‌توان در این زمینه و درباره سردگمی و پریشانی آمریکا در تصمیم گیری‌های سیاست خارجی خود به مسئله برجام اشاره کرد.

سیاست اعلامی ترامپ چه پیش از پیروزی و چه پس از پیروزی در انتخابات که اکنون نزدیک به ۶ ماه از آن می‌گذرد بازگشت به این توافق بود، اما با وجود مذاکراتی که در وین جریان دارد، آمریکایی‌ها نتوانسته‌‎اند تصمیم بگیرند که با خود کنار بیایند و به برجام بازگردند؛ این تزلزل در تصمیم گیری در حالی است که توافق هسته‌ای وجود دارد و بازگشت به آن نیازی به مذاکره ندارد.

جدای از مسئله برجام که برای آمریکا چالش برانگیز شده و بایدن نیز به خوبی می‌داند بهترین گزینه تصمیم گیری او، بازگشت به آن است، چالش‌ها و اختلافات عمیقی است که با دو قدرت جهانی دارد.

روسیه و چین دو کشوری هستند که آمریکا آن‌ها را نه رقیب، بلکه دشمن خود می‌پندارد.

تقابل و تضاد میان آمریکا با روسیه به دوران اتحاد جماهیر شوروی سابق بازمی‌گردد و این مسئله پس از فروپاشی شوروی ادامه یافت و اکنون نیز دیده می‌شود.

ورود آمریکا به منطقه آسیای میانه و قفقاز، نفوذ نظامی در منطقه، دخالت‌های مستقیم در کشور‌هایی که همسایه روسیه هستند و تا پیش از این جزوی از خاک آن محسوب می‌شدند، مسائل منطقه غرب آسیا و خلیج فارس، قدرت نظامی روسیه و برخی دیگر از مسائل، آمریکا را به شدت درگیر کرده است.

در آن سوی، چالش‌های آمریکا که البته خودساخته و دستاورد رفتار سیاسی این کشور در جهان است، چین قرار دارد، این کشور مشغول کار خود است، تلاش کرده، خود را بالا کشیده و توانسته است یک اقتصاد قوی را رقم بزند، بدون آن که سیاست اقتصادی لیبرال سرمایه داری را پیاده کند، الگوی اقتصادی چین دولتی است و با همین روش توانسته در جایگاه نخست اقتصاد جهان قرار بگیرد و جایگاه آمریکا و غرب را تنگ کند.

تضاد و تقابل آمریکا با چین بر سر همین مسئله است، نمی‌تواند ببیند کشور دیگری جای او را گرفته و بازار جهانی را در انحصار خود قرار داده است و برای مقابله با چین به دخالت در منطقه آسیای شرقی می‌پردازد، تحریم و تهدید را در پیش می‌گیرد، غافل از آن که اینگونه رفتار‌های ناپخته سیاسی، واشنگتن را ضعیف‌تر و پژمرده‌تر می‌سازد و هزینه‌های آمریکا را بالاتر می‌برد.

بایدن سردرگم است، یا قدرت تصمیم گیری ندارد، یا از اختیارات کافی برخوردار نیست یا اینکه دوقطبی عمیق ایجاد شده در آمریکا دولت مستقر را ضعیف کرده است.

راهی که آمریکا باید طی کند، تعامل، بهبود روابط بین الملل و کنار گذاشتن نگاه از بالا به دیگران است، دلیل اینکه آمریکا باید سیاست‌های خود را به این سمت تغییر دهد این است که افول کرده و قدرت سابق را ندارد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *