چرا واکنش انسانها نسبت به رویدادهای مشابه یکسان نیست؟
آیا تا به حال شده است که مشاهده کنید دوستی در برابر یک واقعه خیلی خونسرد برخورد میکند، اما وقتی خودتان در موقعیت مشابه به سر میبرید، به شدت برانگیخته میشوید؟ چرا این اتفاق رخ میدهد؟
_ آنا نوشت: هوش احساسی یا EQ نوعی هوش انسانی است که برخی از پژوهشگران و دانشمندان آن را در برابر ضریب هوشی یا IQ قرار میدهند. هوش احساسی به توانایی درک، کنترل و ارزیابی احساسات اشاره دارد. برخی از محققان معتقدند که هوش احساسی آموزشپذیر و قابل تقویت است، در حالی که برخی ادعا میکنند که این یک ویژگی ذاتی است.
آیا تا به حال شده است که مشاهده کنید دوستی در برابر یک واقعه خیلی خونسرد برخورد میکند، اما وقتی خودتان در موقعیت مشابه به سر میبرید، به شدت برانگیخته میشوید؟ این بدین معنی است که دوست شما از EQ بالاتری نسبت به شما برخوردار است. EQ مبتنی بر توانایی بیان و کنترل احساسات است، اما توانایی درک، تفسیر و پاسخ به احساسات دیگران نیز ضروری است.
دنیایی را تصور کنید که در آن نمیتوانستید بفهمید که دوستتان از چیزی ناراحت است یا همکارتان عصبانی است. اینکه نسبت به حس خود و دیگران آگاهی داشته باشید، یک موهبت بزرگ است که منجر به این میشود تا بسیاری از مسائل را سخت نگیرید. روانشناسان از این توانایی به عنوان هوش احساسی یا EQ (در برخی منابع به آن EI نیز اطلاق میشود) یاد میکنند و حتی برخی از کارشناسان معتقدند که این ویژگی در موفقیت کلی شما در زندگی بیش از ضریب هوشی یا IQ تأثیرگذار است.
تأثیرات EQ
تحقیقات تازه موجب شده است در سالهای اخیر علاقه به آموزش و یادگیری هوش اجتماعی و احساسی افزایش پیدا کند. برنامههای یادگیری اجتماعی و احساسی (SEL) در بسیاری از مدارس جهان به بخشی برنامه استاندارد درسی تبدیل شده است.
هدف از این اقدامات نه تنها بهبود سلامت ذهنی بلکه کمک به دانشآموزان برای موفقیت تحصیلی و برخورداری از آینده شغلی بهتر است. مثالهای زیادی وجود دارد که نشان میدهد هوش هیجانی چگونه میتواند در زندگی روزمره نقش داشته باشد.
فکر کردن قبل از عکسالعمل نشان دادن
افرادی که EQ بالایی دارند میدانند که احساسات میتوانند قدرتمند باشند، اما همچنین مطلع هستند که احساسات موقتی هستند. هنگامی که یک رویداد احساسی شدید برایتان رخ داد (مثلاً اگر رئیس ادارهای هستید و از کارمندتان ناراضی هستید)، پاسخ هوشمندانه این است که احساسات خود را کنترل کنید و پاسخدهی را به تأخیر بیندازید. چنین رفتاری به شما اجازه میدهد بر خونسردیتان مسلط شوید و در مورد همه جوانب و عوامل پیرامون مسئله منطقیتر فکر کنید. عوامل مختلفی وجود دارد که میتواند بر رفتارهای ما تأثیر بگذارد پس اگر روزی کارمندتان با شما برخورد مناسبی نداشت میتوان به جای برخورد عجولانه گمانهزنی کرد که شاید روز بدی داشته است و یا شاید سردرد بدی دارد و... EQ بالا شما را به مدیری محبوبتر و به کارآفرینی موفقتر تبدیل خواهد کرد.
خودآگاهی بیشتر
افرادی که EQ بالاتری دارند نه تنها فکر و احساس دیگران را بهتر درک میکنند بلکه در شناسایی و تشخیص درونیات و احساسات خود نیز مهارت دارند. خودآگاهی به افراد این امکان را میدهد تا عوامل مختلفی را که در احساسات نقش دارند، در نظر بگیرند و تحت کنترل درآورند. فرض کنید برای شوخی، در لیوان چای دوستتان به جای شکر، نمک بریزید. طبیعتاً این اقدامی ناخوشایند است. دوستتان پس از نوشیدن جرعه اول لحظهای مکث میکند. سپس به شما نگاه میکند و با یکدیگر شروع به خندیدن میکنید. این بدین معنی نیست که دوستتان ساده لوح است. این بدین معنی است که دوستتان خشم فوری خود را مهار کرده و با توجه به تواناییاش در شناخت افکار شما، متوجه موقعیت طنز ماجرا شده و به همراه شما خندیده است. کسی که EQ پایینی دارد در موقعیت مشابه ممکن است به شدت عصبانی شود و کار به قهر و دشمنی برسد. افرادی که EQ بالاتری دارند از زندگی لذت بیشتری میبرند و آن را سخت نمیگیرند.
همدلی برای دیگران
بخش بزرگی از EQ این است که بتوانید در مورد احساس دیگران فکر کنید و با او همدلی کنید. این مسئله غالباً به معنی در نظر گرفتن این است که اگر شما در همان شرایط باشید چه پاسخی خواهید داد. ما معمولاً با چنین ساختار فکری، دیگران را قضاوت نخواهیم کرد، زیرا به پیشینه او توجه کردهایم.
نحوه استفاده
از EQ میتوان به طرق مختلف در زندگی روزمره استفاده کرد. برخی از روشهای مختلف برای تمرین EQ عبارتند از:
۱. توانایی پذیرش انتقاد و مسئولیتپذیر بودن
۲. توانایی پشت سر گذاشتن یک اشتباه و شروعی دوباره
۳. توانایی نه گفتن در صورت نیاز
۴. توانایی اشتراکگذاری احساسات خود با دیگران
۵. توانایی حل مشکلات به طرقی که برای همه مفید باشد
۶. همدلی با افراد دیگر
۷. داشتن مهارت شنیدن عالی
۸. دانستن اینکه چرا به انجام برخی کارها بیشتر تمایل دارید
۹. قضاوت نکردن در مورد دیگران
EQ برای برقراری ارتباط بینفردی ضروری است. برخی از کارشناسان معتقدند که این توانایی در تعیین موفقیت در زندگی بیش از ضریب هوشی اهمیت دارد. خوشبختانه مواردی وجود دارد که میتوانید برای تقویت هوش اجتماعی و احساسی خود انجام دهید.
نکاتی برای بهبود EQ شما در زندگی
هوشمند بودن از نظر احساسی و اجتماعی مهم است، اما برای بهبود این مهارتها چه کارهایی را میتوانید انجام دهید؟ در اینجا چند نکته قابل ذکر است.
گوش کردن
اگرچه وقتی سخن از EQ به میان میآید برخی تصور میکنند با مفاهیم خیلی پیچیده سر و کار داریم، اما EQ در حقیقت خیلی ساده مبتنی بر درک درست احساسات خود و دیگران است. اگر میخواهید درک کنید که دیگران چه احساسی دارند، اولین قدم توجه کردن است. وقت بگذارید و به آنچه مردم سعی دارند به شما بگویند چه به صورت کلامی و چه غیرکلامی گوش دهید. زبان بدن میتواند معنی زیادی داشته باشد (مثلاً گارد بسته). هنگامی که فکر میکنید شخصی احساس خاصی نسبت به مسئلهای مرتبط با شما دارد، عوامل مختلفی را که ممکن است در ایجاد این احساس مؤثر باشند در نظر بگیرید.
همدلی و همدردی کنید
شما همچنین باید بتوانید خود را به جای شخص دیگری قرار دهید تا دیدگاه او را به درستی درک کنید. همدلی با دیگران را تمرین کنید. تصور کنید که در وضعیت آنها چه احساسی دارید. چنین فعالیتهایی میتواند به شما کمک کند تا درک احساسی از یک موقعیت خاص را به وجود آورید و همچنین مهارتهای احساسی قویتری را در طولانی مدت ایجاد کنید.
تفکر و تأمل
توانایی استدلال و خردورزی نسبت به احساسات، قسمت مهمی از EQ را تشکیل میدهد. در نظر بگیرید که چگونه احساسات خودتان بر تصمیمات و رفتارهای شما تأثیر میگذارد. وقتی به چگونگی واکنش دیگران فکر میکنید، نقشی را که احساسات آنها بازی میکنند ارزیابی کنید.
چرا این شخص چنین احساسی دارد؟ آیا فاکتورهایی دیگری وجود دارد که در بروز این احساسات نقش داشته و از دید ما پنهان است؟ چگونه احساسات ما با آنها متفاوت است؟ با طرح چنین پرسشهایی درک نقشی که احساسات در نحوه تفکر و رفتار افراد دارند آسانتر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *