موانع ازدواج، دلایل تجرد
- روزنامه ایران نوشت: این روزها هشدارهای کارشناسان حوزه جمعیت در زمینه افزایش تجرد قطعی بیشتر شده است، چند روز پیش هم خبری مبنی بر عبور دو و نیم میلیون مجرد از زمان ازدواج آنها منتشر شد، این در حالی است که بنابر آمارهای منتشر شده ۱۳ میلیون زن و مرد مجرد در کشور زندگی میکنند؛ از طرفی بحث تجرد قطعی در کشور نیز، چالشها و مشکلاتی ایجاد کرده است و اگر در این زمینه چارهای برای عبور از این وضعیت اندیشیده نشود، جامعه با بحران مواجه خواهد شد. جمعیت شناسان و کارشناسان این حوزه معتقد هستند که افزایش تورم، بیکاری، حس استقلال طلبی و در برخی موارد ارتباطات ناسالم در شبکههای مجازی از جمله دلایلی هستند که سبب افزایش آمار تجرد قطعی شدهاند، حالا چند سالی است که دیگر جوانان با دلایل عدیده تن به ازدواج نداده و گوشه عزلت و تنهایی را به تشکیل خانواده ترجیح میدهند.
تنهایی بهتر است!
مهران، متولد سال ۱۳۶۶ و مجرد است. او از دلایل مهم عدم تمایل خود به ازدواج میگوید: «حدود ۱۰ سال پیش مدرک تحصیلی کارشناسی نرم افزار کامپیوتر گرفتم، از آن سال فقط به مدت یک سال در یک شرکت خصوصی مشغول بهکار بودم، بعد هم بهدلیل تعدیل نیرو از کار بیکار شدم. برای تأمین هزینهها ناچارم با اسنپ کار کنم. دلیلی که تا حالا ازدواج نکرده ام، این است که نمیتوانم با وجود این همه هزینه به خودم اجازه بدهم که شخص دیگری را درگیر مشکلات زندگی کنم، همین حالا حتی از پس هزینههای زندگی خودم هم برنمیآیم، چه برسد به اینکه بخواهم ازدواج کنم. تنها ماندن بهتر از این است که بار مشکلات را چندین برابر کنم.»
نرگس ۳۵ ساله هم میگوید: «مدرک کارشناسی ریاضی کاربردی دارم، معلم هستم، خواستگارهایی داشته ام، اما یا شغل مناسب و دولتی نداشتند یا به لحاظ مذهبی با هم همخوانی نداشتیم، چون من خودم مذهبی هستم و اعتقادات همسر آینده برایم مهم است. در سنین بالا فرد باید به ثبات مالی رسیده باشد، اما متأسفانه اکثراً افراد درگیر مشکلات اقتصادی هستند، من نمیخواهم با این سن و سال زندگی برایم سختتر شود.»
سعید هم که سن ۴۰ سالگی را رد کرده، کارشناس عمران است، اما حالا بهدلیل رکود اقتصادی مدتی است بیکار شده، او به ما میگوید: در حال حاضر با پدرم در کارگاه امدیاف کار میکنم، برای ازدواج کردن باید کاملاً به شرایط مطلوب رسید و بدون هیچ مشکلی به داشتن شریک زندگی فکر کرد، وقتی هنوز تا این سن و سال بیمه و درآمد مناسب ندارم، چطور میتوانم ازدواج کنم؟ اصلاً نمیتوانم با این حجم از مشکلات و کمبودها به فکر تشکیل خانواده باشم حاضر نیستم فرد دیگری را درگیر کنم.
مرجان، هم بالای ۴۰ سال دارد، فوق لیسانس شیمی، شاغل در آزمایشگاه است و برخلاف بقیه که مشکلات اقتصادی را تنها سد راه ازدواج میدانند، میگوید: «با مسئولیتهای ازدواج خیلی راحت نیستم یا شاید هم تا این لحظه با شخصی تا حد اعلای دلبستگی آشنا نشدم که بخواهم مسئولیتهای سنگین ازدواج را بپذیرم. در جامعه ما به نظر من ازدواج نکردن خیلی هم عجیب نیست، نبود امنیت اقتصادی و برنامه اقتصادی برای زندگی و وجود تنش و استرسهای زیاد زندگیهای شهری هم در تنها ماندن افراد بیتأثیر نیست، البته تنها اقتصاد، سد راه نیست، بلکه در سنین بالاتر افراد تقریباً به آرامش نسبی رسیدهاند و فکر ازدواج میتواند آنها را نگران کرده و ترجیح دهند با انتخاب تجرد قطعی آرامش نسبی خود را حفظ کنند.»
افزایش تجرد قطعی از دهه ۸۰
محمد میرزایی، جمعیت شناس و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه تأخیر در ازدواج پدیدهای است که از دهه ۸۰ تشدید شده است، میگوید: از دلایل مهم افزایش نرخ تجرد قطعی، رشد منفی اقتصادی از دهه ۸۰ به بعد است. وجود تحریمها و نبود شغل سبب ایجاد این معضل اجتماعی بویژه در سالهای اخیر شده است، حالا سن ازدواج پسران به ۲۸ و دختران هم به بالای ۲۴ سال رسیده است. وقتی پسر بیکار است و به خواستگاری میرود، در عین حال دختر هم در حال تحصیل است و هزینه بالایی دارد، چگونه میتواند نظر خانواده دختر را جلب کند؟ در نهایت هم به بنبست میرسد و مجبور است به تنهایی زندگی کند.
بهگفته این جامعه شناس، شرایط نابسامان اقتصادی و تحریمهایی که بویژه در سالهای اخیر سبب رکود چند برابری اقتصادی شده است، از جمله دلایلی هستند که آمار تجرد قطعی را بالا میبرند، بالا رفتن نرخ دلار، طبیعتاً در گران شدن وسایل و لوازم منزلی که باید برای شروع زندگی تهیه شود، مؤثر است، چه بسا بسیاری از لوازم خانگی در حال حاضر یا خارجی هستند یا مونتاژ میشوند، پس با بالا رفتن قیمت دلار، این اجناس هم بشدت رشد قیمت داشتهاند. در شرایطی هستیم که برای تهیه امکانات اولیه جهت شروع زندگی مشترک حداقل به یک خانه با وسایل آن نیازمند هستیم، اما همین لوازم ابتدایی را هم برای شروع زندگی، خیلیها نمیتوانند تهیه کنند.
میرزایی در ادامه میافزاید: بیش از ۲۰ سال است که در حال فریاد زدن هستیم که جوانان باید توانمند شوند، اما در اطراف خود میبینیم که شاید جوانی ۱۰۰ میلیون تومان هزینه بابت تحصیل داده، اما در نهایت بیکار است، این فرد قطعاً دچار دپرس شدید شده و ممکن است حتی دست به خودکشی هم بزند، کما اینکه در خبرها میبینیم، آمار خودکشیها هم بالا رفته است، از سوی دیگر برخی از افراد میل و ارادهای به ازدواج ندارند، چرا که نمیخواهند استقلال خود را از دست بدهند و از طرفی هم میل به بیهنجاری سبب میشود که تمایل به مجرد ماندن هم افزایش پیدا کند، اما به اعتقاد من به طور کلی کمتر کسی وجود دارد که شرایط ازدواج و تشکیل زندگی مشترک را داشته باشد، اما میلی به ازدواج یا بچه دار شدن نداشته باشد، از آنجایی که برای تأمین یک زندگی خیلی متعارف و معمولی حداقل ماهی ۶ میلیون تومان درآمد نیاز است، وقتی فردی شغل ندارد یا از چنین میانگین درآمدی برخوردار نیست، چطور میتواند به ازدواج فکر کند؟ معتقدم که ایجاد اشتغال قطعاً در بالا رفتن آمار ازدواج مؤثر بوده و رابطه مستقیمی با این مقوله دارد.
تاثیر منفی شرایط اقتصادی و فرهنگی بر ازدواج
عالیه شکربیگی جامعهشناس با اشاره به افزایش آمار تجرد قطعی میگوید: این مسأله باید از ابعاد مختلف مورد بحث قرار بگیرد، در بعد فرهنگی با ورود ارزشهای مدرن در جامعه شاهد این هستیم که نهاد خانواده هم بشدت تحت تأثیر این ارزشها قرار گرفته و متأثر از آن دچار تغییرات نگرشی گسترده شده است. به گفته دبیر کارگروه خانواده سالم معاونت رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده، دهه شصتیها بیشتر از هر نسل دیگری به مرز تجرد قطعی رسیدهاند، این نسل که در دوران جنگ حضور داشتند، تحت تأثیر تغییرات قبل و بعد از جنگ قرار گرفته و به سبب آن آینده نگرتر از نسلهای دیگر هستند، براساس تحقیقی که در این حوزه داشتم، افراد در این دهه معتقدند که وقتی امکانات و مقدمات اولیه زندگی وجود نداشته باشد، نمیتوان زندگی مشترک را آغاز کرد و تشکیل خانواده نیازمند امکانات اولیهای است که اکثر این افراد قادر به فراهم کردن آن نیستند، پس یکی دیگر از دلایل اصلی افزایش تجرد قطعی مسائل اقتصادی است.
شکربیگی، در ادامه اضافه میکند: بحث دیگر، تغییر نگرشهای نسلی است. نگرش نسل جدید به مقوله خانواده و ازدواج از نسلهای قبلی منفک شده است، وقتی با این افراد دهههای جدیدتر یعنی دهههای ۷۰ و ۸۰ صحبت میکنیم، آنها هراسها و نگرانیهای خاصی نسبت به تشکیل خانواده دارند و شرایط محیطی، فرهنگی و افزایش آسیبهای اجتماعی آنها را از حرکت به سمت ازدواج باز میدارد. نکته قابل تأمل دیگر، این است که امروز روابط خارج از عرف بر افزایش تجرد قطعی تاثیر گذاشته است؛ در حال حاضر عده زیادی در شبکههای اجتماعی حضور دارند و این امر عاملی است، برای شکلگیری ارتباطات خارج از نهاد خانواده، از آنجایی که یکی از مهمترین کارکردهای نهاد خانواده کارکرد جنسی است، وقتی نسل جدید خارج از خانواده نیاز خود را برآورده میکند، دیگر لزومی به تشکیل خانواده نمیبیند. از سویی از هم گسیختگیهای نهادهای خانواده هم سبب میشود، این نسل از ازدواج، بیم داشته باشد. او در ادامه توضیح میدهد: باید بدانیم که نسل جدید عقلانیت و محاسبه گری بالایی دارد و به سبب مشکلات و مسائلی که یاد شد، کمتر به سمت تشکیل خانواده رفته و گرایش بیشتری بهسمت تجرد قطعی پیدا کرده است، پس ابعاد فرهنگی، نگرشی، اقتصادی و استفاده ناصحیح از شبکههای اجتماعی را میتوان از جمله دلایل افزایش تجرد قطعی در کشور دانست.