- با ترسیم نمودار تحول نگرش روسیۀ پساشوروی به ایران، جابه جاییهایی با شدت نوسان گسترده قابل مشاهده است که در یک سوی آن، ایران به مثابه «متحدی مطمئن و قابل اتکا در منطقه و جهان» و «متحدی در برابر دشمان مشترک» و در سوی دیگر به عنوان «تهدید جنوبی و به منزله ابزاری برای تنظیم روابط با غرب» مورد شناسایی قرار گرفته است.
یکی از جلوههای عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده میشود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.
«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکلگیری این سیاستها ارائه دهد. در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.
فئودورلوکیانوف
لوکیانوف در سال ۱۹۹۱ راهی دانشکده زبانشناسی دانشگاه دولتی مسکو، و در رشته مطالعات آلمان فارغالتحصیل شد. در سالهای ۱۹۹۳-۱۹۹۴ با وزارت خارجه فدراسیون روسیه همکاری داشت و از ۱۹۹۴ و ۱۹۹۷، خبرنگار بینالمللی روزنامه «امروز» از ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۰ دبیر بخش بینالملل روزنامه «ورمیا» و از ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲، سردبیر روزنامه مذکور در این اندیشکده، بیشترین مطالب را در مورد ایران نوشته است.
او رئیس مرکز امنیت بینالملل و مؤسسه «اقتصاد جهانی و روابط بیناملل» در آکادمی علوم روسیه نیز هست. مطالب این تحلیلگر را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد.
دسته اول، مرتبط با روابط منطقهای تهران-مسکو از جمله همکاری مشترک در سوریه، و دسته دوم نیز در مورد مذاکرات هستهای و روابط ایران و ایالات متحده، و احتمال تأثیرگذاری بر روابط ایران و روسیه است برخی از مطالب این تحلیلگر که در باره ایران هستند در ذیل خلاصه و بررسی شدهاند.
اوکیانوف در مقاله «آیا اتحاد لازم است؟ تعامل با ایران در مورد سوریه، موضوع بازگشت جنگندههای روسیه از پایگاه هوایی همدان را موضوعی برای ورود به مطالعه روابط ایران و روسیه و همکاری منطقهای این دو انتخاب کرده و نوشته است؛ بازگشت جنگندههای روسیه از ایران باعث بحثهای داغ شده است. تا آنجا که برخی درباره شکست ائتلاف روسیه و ایران و عدهای دیگر از دخیل بودن «دست واشینگتن» سخن گفتهاند.
تحلیلگرانی هم به موضوع فرهنگ رفتار توجه کردهاند، اما واقعیتی که کمتر مورد بررسی تحلیلگران قرار گرفته این است که روسیه و ایران متحد یکدیگر نیستند.
از نظر لوکیانوف، «روسیه و ایران، رابطه تاریخی پرفراز و نشیبی را تجربه کردهاند که به ادعای تحلیلگران ایرانی، ناعادلانه نیز بوده و به هیچوجه یکنواخت و همراه با نگرش مثبت بودن قید و شرط نبوده است.
وظیفه مسکو و تهران در شرایط فعلی، حفظ نظام در حال فروپاشی سوریه است. روسها بر این باورند که در شرایط تحریم در کنار ایران بودهاند؛ اما دیدگاهها در تهران کمی متفاوت به نظر میرسد.
ایرانیان بر این باورند که روسیه همواره در لحظه سرنوشتساز ترجیح داده است با غرب مذاکره کند و از مسائل موجود به عنوان ابزاری برای مانور بهره ببرد. اینکه این نظر آنها درست است یا نیست، جای بحث دارد؛ اما حداقل اینکه قدردانی عمیق ایرانیان در مقابل روسیه برای حمایت از این کشور در طول سالهای تحریم نیز احساس نشده است.
به گفته این تحلیلگر، ورود روسیه به جنگ در سوریه، اگرچه موجب شگفتی ایرانیان به دلیل ایستادگی در مقابل فشارهای آمریکا شد. این همکاری تهران و مسکو علیرغم گسترش و حرکت به سمت تعمیق همکاری، در اصل تداوم همان رابطه است و هدف آن حفظ بقای دولت سوریه است.
هیچ یک از اقدامات ایران، اعم از هماهنگی عملیات نظامی، اجازه شلیک و عبور موشکهای کروز از آسمان ایران، و استفاده از فرودگاه نظامی را نمیتوان دست کم گرفت، اما این بدان معنی نیست که مسکو و تهران وارد فرایند اتحاد شده باشند. ایران در نظر دارد طیفی از اهداف و مقاصد را درمناطق دور یا نزدیک اجرا کند و البته در جاهایی نیز ممکن است با منافع روسیه در تماس باشد. یکی از این نقاط سوریه است.
همکاری با ایران در سوریه لازم است، اما مسکو در مسیری قرار گرفته که باید دست به انتخاب برند و یک شریک را به ضرر دیگران در منطقه ترجیح دهد. مسکو به دلیل روابط با تهران، در معرض این نگاه قرار گرفته است که به نفع اسلام شیعی فعالیت میکند؛ از اینرو، نیازمند این است که به صورت نرم روابط خود را با کشورهای خاورمیانه تنظیم، و نوعی تعادل را در ارتباط با طرفهای مختلف برقرار کند.
نتیجهگیری نهایی او نیز این است که ایران طی سالهای اخیر، نفوذ فزایندهای نه تنها در خاورمیانه، بلکه در آسیای میانه کسب کرده و همکاری بلند مدت میان دو کشور اجتنابپذیر است.
از طرفی، سطح اعتماد متقابل بین ایران و روسیه در حال حاضر به وضوح بالاتر از دوره پیش از همکاری در سوریه بوده؛ اما فرایند حرکت این دو به سمت روابط استراتژیک، حرکتی تدریجی و نرم است و در این خصوص نمیتوان دچار توهم شد.
لوکیانوف در مقاله دیگری با عنوان «یک بار دیگر، جنگ برای صلح» به نگرانیهای کشورهای خاورمیانهای اشاره میکند و بر این باور است که سعودیها در مورد افزایش نفوذ ایران، و دولت ترکیه در خصوص چشمانداز از تقویت موقعیت کردها نگران هستند.
این نزاع با صفبندی ایالات متحده و روسیه در پشت دو طرف میتواند به بیثباتی هرچه بیشتر منطقه بینجامد. مسکو و واشنگتن در تلاشاند از هرگونه اقدامی که به رویارویی مستقیم منجر شود اجتناب کنند.
روسیه برای تقویت موقعیت خود در سوریه و تضمین نقش خود در آینده آن، نیازمند برقراری تماس با مخالفان میانهروست. مرحله اول در این خصوص، ارتباط با گروههای تحت نفوذ عربستان و همچنین اقناع ترکیه در خصوص شرکت کردها در هرگونه مذاکرات است.
ایده اصلی مقاله این است که روسیه باید بتواند از منافع خود در سوریه محافظت کند. یکی از راهها برای این اقدام، به تفاهمرسیدن با دیگر بازیگران در مورد نگرانیهای آنها در سوریه است. یکی از این بازیگران عربستان و گروههای مورد حمایت آن هستند که قدرتگیری هرچه بیشتر ایران نگراناند.
انتهای پیام/