جان فلامینگوهای بختگلان در دست تصمیمات درست
طی روزهای اخیر انتشار خبر جوجهآوری فلامینگوها در بستر خشک تالاب بختگان در استان فارس و تهدید شدن حیات هزاران جوجه بر اثر بیآبی باعث نگرانی و واکنشهای متعددی از سوی فعالان محیط زیست و برخی مسوولان شده است. اما راهکار بازگشت حیات به این موجودات چیست؟
_ روزنامه رسالت نوشت: بختگان بعد از ارومیه، دومین دریاچه بزرگ آبشور کشور است، اما سالهاست که بهرغم خشکیدگی، فلامینگوها این دریاچه را بهعنوان زیستگاه زادآوری میشناسند و در حافظه ژنتیکی و شعور ذاتیشان برای کلونی زادآوری ثبتشده است.
این پرندگان وقتی مهاجرت بهاره خود را بهسوی بختگان آغاز میکنند، اوایل سال مقداری آب در بستر خشکیده بختگان جمع میشود و این بستر خشک در داخل خودش هنوز رطوبت دارد و تخم خرچنگ آرتمیا که جاندار خاص این اکوسیستم است، با شکوفایی دوباره، تودههایش تشکیل میشود و فلامینگوها وقتی ۵ هزار مترمربع سطح آبی میبینند فرود میآیند، اما نمیتوانند حدس بزنند که دیگر این آب ورودی ندارد. اینها جوجهآوری میکنند و آب تبخیر میشود و جوجهها گرسنه میمانند. در مردادماه ۹۶ همین اتفاق افتاد و حدود ۲۵۰۰ جوجه فلامینگو، پرهایشان درآمده بود و میتوانستند کوتاه پرواز کنند و والدین هم پس از انجاموظیفه تولیدمثل، باید جوجهها را ترک میکردند تا از بستر بختگان تغذیه کنند و بهطور کامل آماده پرواز شوند، اما فلامینگوهای بالغ رفتند و جوجهها در بستری ماندند که دیگر آبی نداشت؛ بنابراین بهاتفاق «عضو انجمن نجات بختگان در استهبان»، استخری مصنوعی با عمق کم درست کردیم و از ساحل بختگان آب شیرین را با لوله انتقال دادیم و لوله را در محلی جانمایی کردیم که میدانستیم جوجه فلامینگوها در آنجا حضور دارند. اما صرف اینکه آبی باشد برای جوجهها کافی نبود و باید غذا رسانی میکردیم و کمپینی راه انداختیم و هزینهاش از طریق کمکهای مردمی تأمین شد، ولی متأسفانه اداره محیطزیست استان فارس ناگهان گفت که خودمان این کار را انجام میدهیم و ماهم پذیرفتیم و اعلام کردیم که بهایش را میپردازیم، ولی نپذیرفتند و توصیههای فنی را در مورد عایق بودن استخرها قبول نکردند. حتی روی اینکه چه پلاستیکی با چه قطری کف استخر بگذاریم، تحقیق کرده بودیم و برای غذای جوجه فلامینگوها با شرکتی که تولید غذای مرغوب دارد صحبت کردیم و گفتیم که در مورد ترکیباتش نیز ما میگوییم چقدر باشد و پودر ماهی و کلسیم را بیشتر کنند.
همه اینها را محاسبه و طبق مطالعاتمان بهدست آوردیم، اما اداره محیطزیست استان فارس گفتند، نمیخواهند غذایی به جوجه فلامینگوها بدهند و وقتی جوجهها تا اینجا زنده ماندهاند و رشد کردهاند حتما بعدازاین هم به هر ترتیبی رشد خواهند کرد و گفتند تنها کاری که میکنیم آبرسانی است و این آب را در بستر رها خواهیم کرد، نه در حوضچههایی که عایق شده باشند. اینهمه زحمت بافاصله دو هفته تأخیر انجام شد و استخرها آبگیری شدند و ظرف چند ساعت آب این استخرها در زمین فرورفت و تمام جوجه فلامینگوهای بینوا جانشان را از دست دادند و این سناریو در سالهای بعد هم تکرار شد، اما امسال خوشبختانه رسانهای شده است. بهار کم بارش امسال موجب شده بخش عمدهای از فلامینگوها نتوانند جوجهها را به سنی برسانند، ولی اگر ۱۰۰ جوجه فلامینگو هم در بستر بختگان باشد، وظیفه اخلاقی، انسانی و قانونی سازمان محیطزیست حکم میکند که به این جوجهها کمک کنیم.
البته که باید یادآور شد، محیطزیست رتبه اول تقصیرها را دارد، وقتی وزارت نیرو و جهاد کشاورزی حقابه این تالاب را گرفتند، محیطزیست هیچ واکنشی نشان نداد و امروز که دومین دریاچه آبشور کشور به این روز درآمده، انتظار میرود این سازمان با مدیریت درست، منجی فلامینگوها و بختگان باشد. خوشبختانه گروه گنجه پشتیبان زیستبوم امسال ورود کرده و ما امیدواریم همان روش سال ۹۶ با تمهیداتی که اندیشیده شده بود، اجرایی شود. در آن سال ما کارگروهی تشکیل داده بودیم تا آبرسانی صورت بگیرد و غذارسانی شود. در حال حاضر هم باید حتما غذارسانی کرد، چون برای فلامینگوها آبرسانی و تابیدن نور خورشید کفایت نمیکند. اینها گیاه نیستند که فتوسنتز کنند؛ بنابراین به غذا هم نیاز دارند و وقتی بتوانند پرواز کنند اگر تالابهای زندهای در اطراف باشد و آب مهارلو، طشت، کمجان و پریشان تبخیر نشده باشد، مقصد بعدی فلامینگوها این تالابهاست. این موضوع را نباید فراموش کرد که روش نجات دهی فلامینگوها میتواند روش پایلوت باشد، چون ۹۰ درصد تالابها را از بین بردهایم و به شورهزار و نمک زار و کانون ریزگرد تبدیل کردهایم و آن ۱۰ درصد باقیمانده هم به لطف پساب گیری و بارش، آبدارند وگرنه حقابهای به اینها ندادهایم و به هر شکل اگر میخواهیم جان فلامینگوها درخطر نیفتد باید اقداماتی را انجام دهیم.
ما مسئول تلاش کردن هستیم، اما مسئول موفق شدن نیستیم، اگر روشی که پیشنهاد دادهام در دستور کار باشد، اگرنه همه فلامینگوها، اما بخش قابلتوجهی از آنها نجات مییابند. سال ۹۶ که این جوجهها در بستر خشک بختگان آواره شده بودند، شبها آن دسته از جوجههایی که توانایی پرواز داشتند به حاشیه بختگان و نهرهای آب میآمدند و بیتردید اگر به بستر این تالاب خشک آب برسانیم، از مخمصه نجات مییابند، اما بایستی سیمای محیط به هم نریزد. اینکه ما تجهیزات و لودر ببریم و یا بستر تالاب را حفر کنیم و از آب بستر انتقال بدهیم، هیچ اثری نخواهد داشت، چون باید در نظر گرفت که این آب، بینهایت شور است وای سی بسیار بالایی دارد و، چون در رسوب قرار دارد، یک تلخاب غیرقابل استفاده است و اگر دوباره روی بستر بیاید، در زمین فرو میرود و تبخیر میشود و اینکه ما امنیت این زیستگاه را به هم بزنیم، تجربه تلخ و آزمونوخطاهای سال ۹۶ تکرار میشود. آنچه ما در حال حاضر به آن نیاز داریم، سرعت عمل و سخاوتمندی است و افرادی که پایکار باشند و راهکارهای ساده و کمهزینه را بدون ریختوپاش انجام بدهند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *