صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

مرگی که جان بخش است

۰۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۰:۴۷
کد خبر: ۷۲۶۹۷۷
ایران در خاورمیانه از نظر استاندارد‌های جهانی اهدای عضو، رتبه نخست را دارد، اما با وجود این مساله به دلایل مسائل فرهنگی تنها یک چهارم ظرفیت اهدای عضو کشور مورد استفاده قرار می‌گیرد.
_ روزنامه رسالت نوشت: مرگ‌های زود هنگامی‌که براثر بیماری‌های پیشرفته رخ می‌دهد، واقعیتی تلخ و اجتناب‌ناپذیر است و شاید تنها نقطه امید افرادی که از بیماری‌های ناخوشایند و پیشرفته جسمی رنج می‌برند دریافت عضو جدید و بازگرداندن احتمال زندگی به آن‌هاست. بر این اساس از قول معاون مرکز مدیریت پیوند و درمان بیماری‌های وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بخوانید که هم‌اکنون کشورمان در استاندارد‌های جهانی اهدای عضو جایگاه مطلوبی در خاورمیانه دارد و با یک جست وجوی ساده درخواهید یافت که ایران از این نظر رتبه نخست آسیا را از آن خودکرده است. البته یک «اما» بزرگ هم در کار است، این‌که باوجود جایگاه برجسته در منطقه، هم‌اکنون «تن‌ها یک‌چهارم ظرفیت اهدای عضو کشور مورداستفاده قرار می‌گیرد که یکی از دلایل آن را باید عدم رضایت خانواده‌ها به این کار خداپسندانه دانست.» این عبارت را فرحناز صادق بیگی، رئیس واحد فراهم آوری اعضای بیمارستان مسیح دانشوری می‌گوید، بااین‌حال باید خرسند بود که فرهنگ اهدای عضو در جامعه نسبت به گذشته تسری یافته و کوشش‌های فراوانی به‌منظور جلب موافقت سه‌چهارم باقی‌مانده خانواده‌های بیماران مرگ مغزی صورت گرفته که با اهدای عضو عزیزانشان موافقت نمی‌کنند تا بتوان جان بیماران نیازمند در فهرست اهدای عضو کشور را نجات داد. به نظر می‌رسد که موافقت خانواده‌ها با اهدای عضو بیماران مرگ مغزی یک موضوع فرهنگی است و نیازمند آموزش عمومی برای ترویج فرهنگ اهدا عضو در کشور است که این فرهنگ‌سازی تا حدودی صورت پذیرفته است.  
 
اگرچه سال گذشته در بدو شیوع کرونا با کاهش ۵۰ درصدی اهدای عضو روبه‌رو بوده‌ایم، اما در همین شرایط  به دلیل فرهنگ‌سازی بازهم۴۰ قلب از نقاط مختلف کشور به نقاط دیگر منتقل‌شده که در پیچیدگی و بزرگ بودن این کار نباید تردید کرد.  
 
مرگ مغزی مسئله زمان است. زیرا پس از مرگ مغزی، قلب تنها تا مدت کوتاهی که حداکثر ۱۴ روز است به ضربان ادامه می‌دهد و باگذشت هرروز از مرگ مغزی، اعضای بدن یکی‌یکی از  کار  می‌افتند  و  دیگر برای پیوند مناسب  نیستند. این کار  باید با رضایت بستگان  درجه یک فرد  انجام  شود،  اما  به  دلیل عدم  آگاهی افراد  در  مورد  مرگ  مغزی و  پیوند عضو  و نگرانی زیاد بستگان در این مورد و شوک روانی ناشی از این رخداد، در برخی از موارد نزدیکان فرد دچار مرگ مغزی بر این امر رضایت نمی‌دهند. اما اگر افراد در زمان حیات خود رضایتشان را  در  مورد  اهدای اعضای بدنشان  در  صورت  بروز  حادثه  و  مرگ  مغزی اعلام کنند عمل اهدا و پیوند عضو با سرعت و کیفیت بیشتر و پیش از آسیب دیدن اعضا انجام  می‌شود و  این امر نقش حیاتی در  نجات  جان  فرد  دریافت‌کننده  عضو  دارد که این را هم باید مورد تأکید قرار دارد که در سالیان اخیر، فرآیند اقدام  داوطلبانه  افراد  به  تهیه کارت  اهدای عضو، گام  مؤثری در  جهت  افزایش پیوند عضو و نجات جان بیماران داشته است.  
 
هم‌اکنون ۱۲ درصد از ۵۰ میلیون بزرگسال کشور کارت اهدای عضو دارند که این رقم در آمریکا بیش از ۵۰ درصد است.  
 

باور‌های اشتباه در مورد اهدای عضو

برخی به اهدای عضو اعتقادی ندارید، اگر هرگز به این اقدام انسان‌دوستانه فکر نکرده‌اید و یا به دلیل نداشتن اطلاعات کافی هنوز تصمیم به این کار نگرفته‌اید باید مواردی را ذکر کرد تا درست‌ترین تصمیم را در این زمینه بگیرید:- اولین باور اشتباه: اگر کارت اهدای عضو داشته باشم و درصورتی‌که حادثه‌ای برایم رخ دهد، پرسنل بیمارستان ممکن است برای نجات من تمام تلاش خود را به کار نگیرند.
 
این تصور کاملا اشتباه و بی‌اساس است. زمانی که فردی برای درمان بیماری یا مجروحیت به بیمارستان منتقل می‌شود تمرکز تمامی پزشکان روی حفظ جان بیمار است و در قبال آن پاسخگو هستند.
 
- دومین باور اشتباه: ممکن است هنگام صدور گواهی فوتم هنوز زنده باشم و پزشکان مرگم را به‌اشتباه گزارش کرده باشند.
حقیقت این است که روی افراد دارای کارت اهدای عضو تست‌های بیشتری انجام می‌شود تا صحت فوت آنان تأیید شود و سپس جراحی‌های مربوط به خارج کردن اعضای اهدایی صورت می‌گیرد.
 
- سومین باور اشتباه: اهدای عضو خلاف اصول مذهبی است.
این بار هم اشتباه می‌کنید، چون اهدای عضو یک اقدام انسان‌دوستانه وزندگی بخش است و با اصول و باور‌های اکثر مذاهب مطابقت دارد. درصورتی‌که همچنان نسبت به این کار به قطعیت نرسیده‌اید می‌توانید با افراد مورد اعتماد مشورت کنید.
 
- چهارمین باور اشتباه: کمتر از ۱۸ سال سن دارم و برای این تصمیم جوان هستم.
به لحاظ قانونی این جمله درست است، اما والدین از این قدرت برخوردارند تا در مورد اهدای عضو فرزندشان تصمیم‌گیری کنند. همچنین افراد کمتر از ۱۸ سال می‌توانند تمایل خود را برای اهدای عضو را با والدینشان در میان بگذارند.
 
- پنجمین باور اشتباه: برای اهدای عضو مسن هستم و اعضای بدن فرد مسن مناسب هیچ بیماری نیست.
باید بدانید که تصمیم در مورد مناسب بودن اعضای بدن فرد برای اهدا 
بر اساس استاندارد‌های پزشکی و نه سن و سال انجام می‌شود.
 
- ششمین باور اشتباه: از وضعیت سلامتی خوبی برخوردار نیستم.
تنها برخی از بیماری‌ها موجب می‌شود فرد نتواند اعضای بدن خود را اهدا کند و معاینات انجام‌شده توسط پزشک تعیین می‌کند که فرد آمادگی اهدای عضو را دارد یا مناسب این کار نیست.
 
- هفتمین باور اشتباه: افراد ثروتمند و مشهور در رأس فهرست منتظران دریافت عضو اهدایی هستند.
این تصور هم اشتباه است، چون زمان اهدای عضو ثروتمند بودن و داشتن شهرت در اولویت نیست. همچنین افراد ثروتمند و مشهور متفاوت از افراد دیگر تحت درمان قرار نمی‌گیرند.
 

سالانه ۳ تا ۴ هزار مورد مرگ مغزی در کشور قابلیت اهدای عضو دارند

بهتر است نگاهی به آمار اهدای عضو داشته باشیم، آماری که نشان می‌دهد، مشکل اصلی در مسئله پیوند عضو کمبود وجود عضو پیوندی است. سالانه در حدود هشت هزار مرگ مغزی در اثر سوانح و تصادفات در کشور رخ می‌دهد که تنها حدود ۷۰۰ نفر از این تعداد یعنی کمتر از ۱۰ درصد آن‌ها به اهدا عضو می‌انجامد. همچنین از هر یک‌میلیون نفر  در  ایران تنها  ۳/۲ کارت  اهدا  عضو  دریافت کرده‌اند. این اعداد و ارقام را که سال ۹۵، مرکز آمار انجمن اهدای عضو ایران ارائه کرده را در کنار این آمار قرار می‌دهیم که از سوی رئیس واحد فراهم آوری اعضای پیوندی و نسوج دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی مطرح‌شده و حکایت‌گر آن است که سالانه ۳ تا ۴ هزار مورد مرگ مغزی در کشور قابلیت اهدای عضو دارند که فقط خانواده‌های ۱۰۰۰ مورد از آن‌ها با اهدای عضو موافقت می‌کنند و این نکته را باید گوشزد کرد که حدود ۳ تا ۴ هزار بیمار مرگ مغزی برای اهدای عضو مناسب هستند. مسئله دردناک اینجاست که روزانه ۷ تا ۱۰ بیمار در انتظار پیوند عضو در کشور به سبب آماده نشدن عضو پیوند جان خود را از دست می‌دهند و این درحالی است که از سال ۱۹۶۸ که مرگ مغزی تعریف‌شده تاکنون هیچ بیمار مرگ مغزی به زندگی بازنگشته است و افرادی که تصور می‌کنند پس از مرگ مغزی به زندگی بازگشته‌اند، درواقع در کما و یا کمای عمیق بوده‌اند که در آن شرایط سلول مغز زنده است، اما کارایی خود را ازدست‌داده است.
 
البته قوانین سختگیرانه‌ای برای تأیید مرگ مغزی وجود دارد و چهار پزشک شامل متخصص مغز و اعصاب، جراح مغز و اعصاب، داخلی و بیهوشی باید آن را تأیید کنند و سپس نماینده پزشکی قانونی تمام مراحل را کنترل می‌کند و تأیید نهایی را می‌دهد و این در دیگر کشور‌ها حداکثر با دو متخصص صورت می‌گیرد. به‌هرروی اهدای عضو تنها راهی است که می‌تواند ادامه کار اعضای سالم یک فرددچار مرگ مغزی را تضمین کند و جان افراد نیازمند دریافت عضو را نیز نجات دهد. بااین‌وجود هنوز خیلی‌ها با موضوع اهدای عضو کنار نیامده‌اند و هنگامی‌که عزیزشان در شرایط مرگ مغزی قرار می‌گیرد، باوری غلط مانع می‌شود تا با اهدای اعضای سالم او زندگی را به فردی دیگر ببخشند؛ باوری که همواره به وابستگان یک فرد دچار مرگ مغزی نهیب می‌زند که شاید راهی برای بازگشت وجود داشته باشد! برای اصلاح این باور اشتباه، اما جامعه به‌شدت نیازمند همکاری دولت، متولیان فرهنگی، جامعه پزشکی و هنری است.
 

قانون پیوند اعضا

فروردین‌ماه ١٣٧٩ بود که مجلس شورای اسلامی، قانون پیوند اعضا را به تصویب رساند. برپایه این قانون، اعضای بیماران فوت‌شده یا بیمارانی که مرگ مغزی آنان آشکار و مسلم شده است را می‌توان به‌شرط وصیت بیمار یا موافقت، ولی دم برای پیوند به بیمارانی که ادامه حیاتشان به پیوند عضو بستگی دارد، استفاده کرد. تشخیص و اثبات مرگ مغزی توسط کارشناسان خبره در بیمارستان‌های مجهز دانشگاه‌های دولتی صورت می‌گیرد. آیین‌نامه اجرایی قانون اهدای عضو نیز در خردادماه ١٣٨١ خورشیدی در ۲ ماده به تصویب رسید.
 
در این آیین‌نامه تأکید شده است که تشخیص و تأیید مرگ مغزی توسط چهار پزشک، متشکل از یک متخصص نورولوژی، یک متخصص جراحی مغز و اعصاب، یک متخصص داخلی و یک متخصص بیهوشی صورت می‌گیرد. بااین‌وجود و درحالی‌که سازمان‌های دولتی و مردم‌نهاد نیز تاکنون تلاش زیادی برای ترویج فرهنگ اهدای عضو در جامعه کرده‌اند، اما برخی از صاحب‌نظران معتقدند، آمار اهدای عضو در کشور در مقایسه با شمار افرادی که دچار مرگ مغزی می‌شوند، همچنان بسیار پایین است. این موضوع نشانگر ضعیف بودن فرهنگ اهدای عضو در ایران است. در کنار این مسئله، اما باید به چالش‌های دیگری، چون فقدان امکانات تخصصی و مراکز بیمارستانی مجهز نیز اشاره کرد. هم‌اکنون در بیمارستان‌های سراسر کشور سازوکاری برای تشویق و ترغیب خانواده‌هایی که عزیز دچار مرگ مغزی دارند برای اهدای عضو وجود ندارد.
 
در این مسیر راه‌اندازی کارگاه‌های مشاوره تخصصی در بیمارستان‌ها برای این‌گونه خانواده‌ها می‌تواند مفید باشد. نبود سیستم یکپارچه در بیمارستان‌ها، برای اطلاع‌رسانی درباره آمار مبتلایان مرگ مغزی نیز چالشی است که شناسایی این‌گونه افراد را برای بیمارستان‌هایی که بیماران نیازمند پیوند دارند دشوار می‌سازد. نبود مراقبت‌های صحیح از افراد دچار مرگ مغزی در بیمارستان‌ها به‌ویژه بیمارستان‌های کوچک و نامجهز در شهرستان‌ها نیز کمبود دیگری است که سالم نگه‌داشتن ارگان‌های حیاتی برای اهدا را با چالش روبه‌رو می‌کند. این چالش، اما با آموزش کادر مراقبت و پرستاری و تجهیز بخش‌های نگهداری از بیماران مرگ مغزی حل‌شدنی است. ضعف مهم دیگر، اما نبود قوانین حمایتی و پوشش‌های بیمه‌ای مناسب، هم برای خانواده اهدا‌کننده عضو و هم گیرنده عضو است. جراحی پیوند عضو در ایران جزو گران‌ترین جراحی‌ها به شمار می‌آید و ازآنجاکه بیشتر هزینه‌ها بر عهده فرد گیرنده است، شرایط را برای بیماران نیازمند پیوند دشوار می‌سازد و گاهی شاید آنان را به کام مرگ بکشاند. دراین زمینه نیز باید تدابیری اندیشیده شود که از آن جمله می‌توان به توجه بیشتر نهاد‌های بیمه‌ای دولتی و کمک‌های مالی سازمان‌های مردم‌نهاد اشاره کرد.
 

بیش از ۶۰ هزار پیوند عضو در کشور

به‌هرروی فارغ از ضعف‌ها و کاستی‌ها، به‌صورت میانگین هر بیمار مرگ مغزی در کشور به ۳ بیمار نیازمند اهدا عضو می‌کند و کبد، کلیه‌ها، ریه، قلب، قرنیه، لوزالمعده همچنین تاندون‌ها، استخوان و غضروف بیماران مرگ مغزی قابلیت اهدای عضو دارد. زمان طلایی برای پیوند قلب و ریه تنها ۶ ساعت پس از جدا شدن از بدن اهداکننده است. زمانی که قلب پس از جدا شدن از اهداکننده زنده می‌ماند
 
۴ تا ۶ ساعت است و باید به‌سرعت به بدن بیمار پیوند زده شود. لزوم انتقال هوایی قلب به مراکز پیوند این عضو در کشور ضروری است، زیرا در بسیاری موارد اهداکننده در استان‌های دور از محل بیمار نیازمند عضو قرار دارد و باید حداقل در ۲ تا ۳ ساعت انتقال به پایان برسد و خوشبختانه ایران یکی از معدود کشور‌های منطقه است که ازنظر شرعی و مذهبی، نه‌تن‌ها کوچک‌ترین مسئله‌ای با اهدای عضو ندارد، بلکه آن را کاری بس خداپسندانه محسوب می‌کند و از شروع پیوند عضو در کشور که همزمان با دوران دفاع مقدس بوده است تاکنون بیش از ۶۰ هزار پیوند عضو در کشور داشته‌ایم. هم‌اکنون ۱۲ مرکز پیوند کبد، ۹ مرکز پیوند قلب، ۳۱ مرکز پیوند کلیه، ۲ مرکز پیوند ریه، ۲ مرکز پیوند لوزالمعده و یک مرکز پیوند روده کوچک و احشا در کشور فعال است. سال ۹۸، هزار و هفتاد و هشت پیوند عضو در کشور صورت گرفته و از هر یک‌میلیون نفر، ۱۴ نفر پیوند عضو کرده‌اند که این رقم در سال ۹۷، به ازای هر یک‌میلیون نفر (شاخص پی‌ام پی) یازده و دو  دهم بوده است و این نشان‌دهنده تلاش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در این خصوص است.  

برچسب ها: سلامت اهدای عضو

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *