خیز پایانی برای نابودی صهیونیسم
هادی سیدافقهی، کارشناس مسائل بینالملل در یادداشتی به مساله پیروزی نیروهای مقاومت فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی پرداخته است.
_ هادی سید افقهی در روزنامه حمایت نوشت: دستاورد بزرگ و شیرین مقاومت در وادار کردن صهیونیستها به پذیرش شکست را باید بزرگترین رویداد طی یک دهه گذشت برشمرد. برخی از اتفاقاتی که در جریان جنگ اخیر روزه رخ داد، تنها در آغازین روزهای انتفاضه فلسطین حدود هفت دهه پیش مشاهده شد و تکرار آنها درحالیکه طرحهای خیانتکارانه سنگینی علیه آرمان قدس در جریان است، از عزم عمومی برای ریشهکن کردن غده سرطانی اسرائیل نشان دارد.
به تعبیر رهبر حکیم انقلاب در پیامی به مناسبت پیروزی مقاومت؛ «آزمون این چند روز، ملت فلسطین را سرافراز کرد... دشمن وحشی و گرگصفت بهدرستی تشخیص داد که در برابر قیام یکپارچه فلسطین ناتوان است ... آزمون همکاری قدس و کرانه باختری با غزه و اراضی ۴۸ و اردوگاهها، راهکار آینده فلسطینیها را نشان داد.» صهیونیستها در نبردهای اولیه به این جمعبندی قطعی رسیدند که توان رزمی مقاومت شامل حماس و جهاد اسلامی در بخش موشکی و پهپادی، شیوههای مبارزه و تاکتیکهای میدانی با آنچه در نبردهای گذشته دیده بودند، کاملاً متفاوت بوده و بسیار پیشرفتهتر شده است. طبق محاسبات آنها، درجه ملایمی از درگیریها باید رخ میداد، چون محاسبه دقیقی نداشتند، اما در جنگ ۱۲ روزه، هم صهیونیستها و هم شرکای جنایتهای آنها از پیشرفتهای نظامی مقاومت، متحیر شدند. ماجرای جنگ به این سادگیها که اشغالگران فکر میکردند نبود. به معادلات جدیدی نیز منجر شد و توازن قوا و بازدارندگی بالایی را برای رزمندگان غزه به وجود آورد.
علاوه بر این، کشورهای عربی سازشکار نیز غافلگیر و تحقیر شدند چراکه تصور میکردند با رها کردن آرمان قدس و پیگیری عادیسازی روابط با صهیونیستها، فلسطینیها کار را رها کرده و دست از مقاومت برمیدارند. شاید فکر میکردند رهبران حماس و جهاد خواهند گفت حالا که عربستان، بحرین، امارات، سودان، عمان و ... با صهیونیستها پالوده میخورند، چرا ما باید کاسه داغتر از آش باشیم؟ از رژیم قرونوسطایی آل سعود که در جریان جنگ ۵۲ روزه در سال ۲۰۱۴، بهجای کمک به مردم غزه، آنها را تحقیر کردند، البته چنین توهماتی بعید نیست.
در آن سال، یکی از کاربران شبکههای اجتماعی در یادداشتی کوتاه نوشت: «خدا را شکر... بالاخره کمک اعراب به غزه رسید... اللهاکبر: برادران عرب به غزه حیاتیترین و مهمترین کمک را کردهاند: یک مجموعه کامل از کفنهای مُدرن! خدا تمام شماها را نابود کند! امیدوارم، فرزندان و تمام خانوادهتان موردحمله وحشیانهترین سگها قرار گیرند و امیدوارم هیچ مدافعی نداشته باشند. کفنهای مدرن؟! مردن؟! لعنت بر شماای حرام زادگان!» تجربه، اما نشان داده که ملت فلسطین هر بار که در تنگنا و مضیقه قرارگرفته، یک پله پیشرفت کرده و از انتفاضه سنگ، به موشکهای دقیق با قدرت تخریب بالا دستیافته است. صهیونیستها علاوه بر این، قادر به کنترل فضای مجازی و انتشار تصاویر جنایتهایش نبودند و به دلیل فشارهای جهانی برای ادامه کشتار و بمباران، درمانده شدند. عمق اعتراضات به جنایتهای رژیم جعلی و کودککش اسرائیل حتی به شهرهای بزرگ آمریکا نیز کشیده شد و در پایتختهای اسلامی و غیر اسلامی، تظاهرات وسیعی در حمایت از ملت فلسطین برگزار گردید. اتفاق مهم دیگری که افتاد، ارتباط معنادار و دوطرفه بین جبهه مقاومت و قیام مردمی در سرزمینهای اشغالی موسوم به اراضی ۱۹۴۸ است. در روزهای پایانی جنگ، شاهد اعتصاب سراسری در کرانه باختری بودیم که با همراهی اعراب ساکن در اسرائیل مواجه شد. این وحشتناکترین و باورناپذیرترین موضوعی است که شکلگرفته، چون اشغالگران با عملیات روانی و شیوههای جنگ نرم، ساکنان عرب ۱۹۴۸ را در حیفا، عکا، اللد، یافا، قدس و شهرهای دیگر، آرام نگهداشته بودند.
عرب تبارهای ساکن سرزمینهای اشغالشده حتی در کنست، نماینده داشتند، اما درگیریهای خونین آنها با پلیس و شهرکنشینان که در برخی از مناطق بهصورت مسلحانه بود، نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی را بهشدت نگران کرد و نشان داد اعراب اصطلاحاً اسرائیلی، بمبها و مینهای متحرکی هستند که هرلحظه ممکن است دست به عملیاتی غافلگیرکننده بزنند.
فلسطینیهای ساکن اراضی اشغالی، بیش از هر زمان دیگری با مقاومت، ارتباط عاطفی پیداکردهاند چراکه زمان تفرقه میان فلسطینیهای غزه، کرانه باختری و اراضی ۱۹۴۸ به پایان رسیده و میدانند که چنانچه صهیونیستها مزاحم زندگی روزمره آنها شوند، برادرانشان در حماس و جهاد اسلامی به یاری آنها خواهند شتافت. «محمد ضیف»، فرمانده گردانهای عزالدین قسام وقتی تهدید کرد که چنانچه متجاوزان، مسجدالاقصی را تخلیه نکنند موشکباران خواهند شد، در ابتدا گمان نمیکردند که این اتفاق بیفتد و حتی آن را در رسانههای خود به باد استهزا گرفتند. اما وقتی ضربه موشکها را حس کردند، دریافتند که رابطه بسیار منسجمی بین مثلث فلسطینیها در سه منطقه بهظاهر مجزا ایجادشده و نباید آن را دستکم بگیرند. از طرفی، دست برتر مقاومت باعث شده بسیاری از ساکنان سرزمینهای اشغالی خواستار خروج از اسرائیل شوند، چون حجم تخریبها را علیرغم انکار مقامات این رژیم دیدهاند. شکاف جمعیتی که از این ناحیه ایجادشده، اوضاع وخیمی را به وجود آورده و وحشتی بدتر از موشکهای حماس و جهاد را ایجاد کرده است. ترکیب و بافت جمعیتی سرزمینهای اشغالی، چهلتکهای از نژادها و اقوام مختلف است که شکافها و تضادهای فراوانی بین آنها موج میزند و اجتماع آنها زیر پرچم جعلی اسرائیل، نتوانسته از ترسها و نگرانیهایشان بکاهد. اسرائیل تبلیغ میکند یک دولت -ملت یهودی موفق تشکیل داده درحالیکه دولت-ملت واقعی، فلسطینیها هستند که مرز، پرچم، گذرنامه و واحد پول رسمی داشتند. حتی رهبران صهیونیست همچون «گلدا مایر»، «اسحاق رابین»، «آریل شارون»، «موشه دایان» پیش از تشکیل غده سرطانی اسرائیل، با گذرنامه فلسطینی و ممهور به مهر عربی به خارج سفر میکردند.
برخی از حکومتهای مرتجع، اما مدعیاند که اصلاً سرزمینی به نام فلسطین وجود نداشته و این در حالی است که عمر درختهای اطراف حرم ابراهیمی از سن برخی کوتولههای عربی بیشتر است؛ و بالاخره اینکه آتشبس اخیر حاکی از ضعفهای فاحشی است که صهیونیستها هیچگاه آن را رسانهای نکردند. برخی از گزارشها حتی حاکی از آن است که وعده «جو بایدن»، رئیسجمهور آمریکا برای ساخت موشکهای سامانه گنبد آهنین، به این دلیل بود که کارخانه آنها بر اثر موشکباران مقاومت از مدار خارجشده و بخشی از عجله آنها برای توقف جنگ، به همین علت بوده است. با این حال، ضرب شستهای جهاد و حماس به این موارد محدود نیست چراکه صدای شکسته شدن استخوانهای اشغالگران از هماکنون شنیده میشود و خیز پایانی برای درهمپیچیده شدن طومار عمر این رژیم جنایتکار برداشتهشده است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *