تحقیر تمام عیار اشغالگران
جعفر قنادباشی، تحلیل گر مسائل بین الملل در یادداشتی به تحلیل شکست سنگین صهیونیستها در برابر نیروهای مقاومت فلسطین پرداخته است.
_ جعفر قنادباشی در روزنامه حمایت نوشت: جنگ نابرابر غزه پس از یازده روز، سرانجام با پایمردی جانانه مقاومت، به پیروزی رسید و صهیونیستها با پذیرش آتشبس، جان خود را برداشته و از مهلکه گریختند. توقف درگیریها از یک هفته پیش، بهطور مرتب از سوی میانجیهای منطقهای و غربی به درخواست تلآویو مطرحشده بود و با توجه به اینکه اسرائیل، خود را صاحب مجهزترین ارتش در غرب آسیا میداند، فرار از جبهه غزه، حکایت از تحقیر تمامعیار اشغالگران دارد. با توجه به شکست سنگین صهیونیستها، نکات ذیل در این خصوص قابلتوجه به نظر میرسند.
۱. رژیم صهیونیستی در جریان این حمله، متحمل خسارات سنگینی شد، بهنحویکه طبق گزارش روزنامه «یدیعوت آحارونوت»، حدود ۲.۱۲ میلیارد دلار ضرر طی این مدت به اشغالگران وارد گردید. این جنگ با اینکه از منظر مدتزمان با نبرد ۵۱ روزه قابلمقایسه نیست، اما دو درصد بیشتر به اقتصاد اسرائیل لطمه وارد کرد و کاهش تولید در کارخانهها، توقف نقلوانتقالها در برخی بنادر و کاهش چشمگیر فعالیت شرکتهای خارجی را به دنبال داشت. این در حالی است که بازار سرمایه و بورس در تلآویو تا ۲۸ درصد ضرر دید؛ علاوه بر اینکه حدود ۳۰ درصد از کارخانهها در شهرکهای اسرائیلی بهکلی فعالیت خود را متوقف کردند. درصورتیکه جنگ به آتشبس منجر نمیشد، زیانها در بخشهای خدمات، حملونقل دریایی و زمینی و هوایی، کشاورزی، صنعت و گردشگری، اقتصاد اسرائیل را فلج میکرد.
۲. در روزهای آغاز جنگ، صهیونیستها با افتخار، تصاویر رهگیری موشکها و راکتهای مقاومت توسط سامانههای پدافندی را منتشر کرده و ادعا میکردند «گنبد آهنین»، تا ۸۵ الی ۹۰ درصد موفق بوده است. تلآویو، اما توضیح نداد که چگونه سران بلندپایه این رژیم از حجم بالای آتش مقاومت اظهار تعجب کرده بودند. «اوری گوردین»، فرمانده برجسته ارتش رژیم صهیونیستی در این خصوص اذعان کرد: «شلیک حدود ۳ هزار موشک از غزه طی کمتر از یک هفته بیشتر از موشکهای شلیکشده به اسرائیل در درگیری با حزبالله در سال ۲۰۰۶ است. در آن زمان طی ۱۹ روز ۴ هزار و ۵۰۰ موشک به اسرائیل شلیک شد. حجم حملات موشکی از غزه نسبت بهتمامی جنگهای قبلی بیشتر است ... هرگز جنگی را ندیدهایم که در آن هدف حمله ۳ هزار موشک در یک هفته قرار گیریم و نمیتوانیم پیشبینی کنیم که فلسطینیها چه وقت موشکهای خود را شلیک میکنند.»
این اقرار را اگر در کنار دادههای پایگاههای تخصصی در حوزه جنگ بگذاریم، روشن میشود که آنچه در رسانههای اسرائیلی درباره گنبد آهنین بیان میشود، بلوف و زیادهگویی بوده است. از باب مثال، پایگاه نظامی- دفاعی «وار زون» از زیرمجموعههای نشریه تایم آمریکا با اشاره به اینکه حملات راکتی پرحجم جهاد و حماس، چالشهای جدیدی متوجه سامانه گنبد آهنین کرده است نوشت: «نیروهای فلسطینی در کمتر از چند روز بیش از هزاران راکت از نوار غزه به سمت شهرهای اسرائیل شلیک کردهاند. ارتش اسرائیل تنها توانسته صدها مورد از این راکتها را توسط پدافند دفاعی گنبد آهنین و موشکهای رهگیر تامیر منهدم کند... صرفنظر از تاکتیکهای ترکیبی مورد استفاده گروههای فلسطینی، سامانه گنبد آهنین در مواجهه با شلیک دهها یا حتی صدها راکت در بازههای زمانی نسبتاً کوتاهمدت به لحاظ ظرفیت و لجستیک محدودیتهای اساسی دارد.»
این حجم قابلتوجه از فضاحتها و خسارتها در حالی است که گنبد آهنین، تنها سامانه دفاع هوایی اسرائیل نیست بلکه سامانههای دیگری ازجمله پاتریوت آمریکایی، فلاخن داوود و تاو نیز فعال هستند و حملات اخیر ثابت کردند توان رزمی و میدانی این سامانهها در برابر موشکهای مقاومت، رنگباختهاند.
۳. به یهودیان مهاجر ساکن سرزمینهای اشغالی وعده دادهشده بود که در کمال آرامش، صحت و سلامت در ارض موعود، روزگاری خوش خواهند داشت، اما تار و مار شدن آینده صهیونیستها پس از ورود اسرائیل به جنگهای شکستخورده، اثرات مخربی به لحاظ روانی در میان غیرنظامیان و نظامیان داشته است. آثار روانی جنگ در میان غیرنظامیان که از آنها با عنوان «مجروحان روانی» تعبیر میشوند، با فاصله معناداری بیش از تعداد مجروحان نظامی اسرائیل در جنگ میدانی است. مراکز کمکهای اولیه روانشناختی طی مدت کوتاهی حدود ۶ هزار درخواست از طریق اینترنت و تلفن دریافت کردهاند. مدیر یکی از این مراکز موسوم به «عران» گفته بود: «ما شاهد افزایش سطح ترس در تمام بخشهای جامعه اسرائیل بودیم.» افزون بر این، یک مرکز رواندرمانی اسرائیلی نیز آمار داده است که طی درگیریهای اخیر، هزاران صهیونیست مبتلا به هراس و اضطراب به این مرکز مراجعه کردند و یکچهارم از افراد مراجعهکننده، از پسران و دختران هممرز با نوار غزه بودند. مجموع این عوامل، گویای این حقیقت است که ادامه جنگ به دلیل آسیبهای روحی و روانی در میان نظامیان و غیرنظامیان، عملاً ممکن نبود.
۴. در طول ۷۳ سال گذشته، این اولین بار است که صهیونیستها این حجم از ضربات نظامی را دریافت کردهاند، ولی جرأت ورود به نبرد زمینی در باریکه غزه را پیدا نکردند. مقاومت در خلال جنگ، بارها به صهیونیستها پیام داد که بیصبرانه منتظر قدوم نحس آنهاست تا درسی فراموش ناشدنی به آنها بدهد، اما اطلاعات جستهوگریختهای که از قدرت حماس و جهاد اسلامی داشتند، باعث شد درهای جهنم را به روی خود باز نکنند. مقاومت از سال ۲۰۱۴ به اینسو، زیرساختهای خود را تقویت کرده و اکنون میتواند سلاحهای پیشرفتهای همچون موشک «عیاش-۲۵۰» و «قاسم» را تولید کند، ضمن اینکه در ساخت اکثر تسلیحات سبک و متوسط نیز به خودکفایی چشمگیری دستیافته است.
۵. طبق گزارشهای رسمی رسانههای صهیونیستی، شهرکنشینان اسرائیلی بیش از آنکه به اراجیف مقامات خود اعتماد داشته باشند، بیانیههای رسمی گردانهای «عزالدین قسام» و «سرایا القدس» را باور کردهاند و این اتفاق، حاکی از مدیریت بالای روانی و دست برتر مقاومت بود. شاخههای نظامی حماس و جهاد همچنین قابلیت غیرقابلپیشبینی بودن را در بخشهای تاکتیکی و تکنیکی، اطلاعاتی و آفندی تقویت کرده و سراسیمه بودن مقامات اسرائیلی برای برقراری آتشبس حاکی از همین رونماییهای شگفتانگیز بود.
نکته پایانی اینکه روح حاکم بر ارکان مقاومت در همه جبههها بهنحویکه هزاران نیروی یمنی آماده اعزام به غزه شدند، گردانهای مقاومت عراقی برای پیوستن به مجاهدان فلسطینی لباس رزم پوشیدند و ... جایگاه تفکر سردار سلیمانی را در نبرد اخیر، نمایانتر کرد و نشان داد همافزایی و همگرایی جریانهای ضد صهیونیستی، در سطح بسیار مؤثری رخداده است. از رهگذر همین دیدگاه است که طرح چند صد میلیارد دلاری معامله قرن شکست خورد و امروز حتی خوشبینترین متحدان اسرائیل، بهسختی قائل به ادامه عمر این رژیم پس از سال ۲۰۲۵ هستند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *